Skip to main content

من و چهار شگفت‌انگیز:دانستان ریاضی ویژه پایه چهارم دبستان

معرفی کتاب
قصه یکی از راه‌های بیان مفاهیم علمی به زبان ساده و جذاب است. در قصه‌های این مجموعۀ چند جلدی، مخاطب با مفاهیم ریاضی کتاب درسی ریاضی پایۀ چهارم دبستان آشنا می‌شود. مخاطبان این کتاب به طور غیرمستقیم مفاهیم علوم را مطابق بودجه‌بندی کتاب درسی می‌آموزند. در فهرست مطالب کتاب، هر فصل برای مطالعه در ماه خاصی پیشنهاد داده شده است تا مطابق آموزه‌های کتاب درسی پیش برود.

چارستون 3: دانستان ریاضی ویژه پایه سوم دبستان

معرفی کتاب
قصه یکی از راه‌های بیان مفاهیم علمی به زبان ساده و جذاب است. در این جلد از قصه‌های این مجموعۀ چند جلدی، مخاطب با مفاهیم ریاضی کتاب درسی ریاضی پایۀ سوم دبستان آشنا می‌شود. مخاطبان این کتاب به طور غیرمستقیم مفاهیم ریاضی را مطابق بودجه‌بندی کتاب درسی می‌آموزند. در فهرست مطالب کتاب، هر فصل برای مطالعه در ماه خاصی پیشنهاد داده شده است تا مطابق آموزه‌های کتاب درسی پیش برود.

پدر‌بزرگ با‌تجربه

معرفی کتاب
خروسی به نام آقا «خوش‌صدا»، همراه همسرش، «خاله مهربان»، در کلبه زیبایی زندگی می‎کنند و همه‌چیز روبه‌راه است تا اینکه آن‌ها صاحب جوجه‎خروسی می‌شوند و نامش را «پیروز» می‎گذارند. آقای خوش‌صدا آرزو دارد پسرش بتواند مانند خودش و پدرش بخواند؛ اما پیروز فکر می‎کند بدون تمرین و به راحتی می‎تواند خواننده خوبی شود. بعد از مدت‌ها، پیروز هنوز نمی‎تواند خوب بخواند! تا اینکه پدربزرگ از راه می‎رسد و تصمیم می‎گیرد به نوه‌اش کمک کند.

دختر پروانه‌ای

معرفی کتاب
«نازپری» دختر کوچکی است که روی دستش لکه‌ای سیاه دارد، لکه‌ای شبیه پروانه؛ اما به مرور زمان لکه‌ها یا همان پروانه‌ها زیاد می‌شوند و تمام بدن دخترک را می‌پوشانند. نازپری آنقدر مشغول پروانه‌هاست که همه‌چیز را از یاد می‌برد. پروانه‌های او حواس بچه‌های کلاس را هم پرت می‌کنند و خانم معلم عصبانی می‌شود. گاهی بعضی از پروانه‌ها هوس می‌کنند بپرند و بعضی می‌مانند، آن وقت بدن دخترک سوراخ سوراخ می‌شود! پدر نازپری هم از این مرض عجیب و غریب ذله شده است تا اینکه روزی... .

مامان و بابای کوچولو

معرفی کتاب
مدادرنگی بنفش قدبلند است؛ اما پدر و مادرش، مداد آبی و مداد قرمز، خیلی کوچک هستند. مداد بنفش فکر می‌کند نباید بچه آن‌ها باشد و برای پیدا کردن پدر و مادر واقعی‌اش، مداد آبی و مداد قرمز را ترک می‌کند. مداد بنفش همه‌جا را می‎گردد و از قلم‌مو و درخت بزرگ می‌خواهد که پدر و مادرش شوند؛ اما آن‌ها قبول نمی‌کنند. چه سرنوشتی در انتظار مداد بنفش است؟ آیا او نزد پدر و مادرش بازمی‌گردد؟

پولیچو ترسناکه

معرفی کتاب
«پولیچو» نام پلی چوبی است که دو طرف رودخانه را به هم وصل می‌کند. هروقت کسی از روی او رد می‌شود، پولیچو چوب‌هایش را بالا و پایین می‌کند و صدا درمی‌آورد و او را می‌ترساند تا اینکه روزی هرچه پولیچو صبر می‌کند، هیچ‌کس از رویش رد نمی‌شود. سرانجام سر و کله حلزون پیدا می‌شود و با شجاعت از روی پل می‌رود. او خرچنگ را آورده تا پیچ و میخ‌های پولیچو را محکم کند.

سنگریزه‌های بدون اسم

معرفی کتاب
خانم سنگ‌، سنگریزه‌هایش را کنار رودخانه می‌برد تا بازی کنند و خودش مشغول کتاب خواندن می‌شود. بچه‌ها تکه چوبی را روی آب می‌بینند که در حال شنا کردن است. سنگریزه‌ها از مادرشان می‌خواهد تا اجازه دهد آن‌ها هم شنا کنند. خانم سنگ سعی می‌کند برای بچه‌هایش توضیح دهد که آن‌ها هرگز نمی‌توانند شنا کنند؛ چون به محض ورود به آب غرق می‌شوند؛ اما سنگریزه‌ها متوجه نمی‌شوند و مدام اصرار می‌کنند. سرانجام... .

من می‌بینم

معرفی کتاب
«شانه‌به‌سرِ» جهانگرد به درخت بزرگی می‌رسد که جغدها در آن زندگی می‌کنند. شب در راه است و شانه‌به‌سر تصمیم می‌گیرد آنجا بماند؛ اما صبح روز بعد، جغدها مانع پرواز او می‌شوند. آن‌ها فکر می‌کنند هیچ‌کس در روز نمی‌بیند، پس چطور او می‌خواهد پرواز کند؟ شانه‌به‌سر برای جغدها توضیح می‌دهد که همه کارها در روز انجام می‌شود؛ اما آن‌ها نمی‌پذیرند و تصمیم می‌گیرند او را کور کنند! چه اتفاقی برای شانه‌به‌سر می‌افتد؟

غول سر دماغ

معرفی کتاب
«سردماغ»، غولی که سرش دماغش است، هر شب زیر درخت می‌خوابد؛ ولی خوابش نمی‌بَرد. یک شب تصمیم می‌گیرد ستاره‌ها را بگیرد و در کوزه بریزد. او شروع به بالا و پایین پریدن می‌کند و ستاره‌ها که فکر می‌کنند او می‌خواهد با آن‌ها بازی کند، کمی پایین می‌آیند و... . سردماغ هر شب تعدادی از ستاره‌ها را می‌گیرد تا اینکه آسمان خالی از ستاره می‌شود. «سردماغ» نمی‌تواند آخرین ستاره را بگیرد و... .

ماهنی

معرفی کتاب
این داستان درباره پسر کوچولویی است که نمی‌تواند حرف بزند و به جای آن می‌نویسد. او هر چیزی که از پدر و مادرش می‌خواهد، روی کاغذ می‌نویسد و پدر و مادرش مرتب برایش کاغذ و مداد می‎خرند؛ اما پدر نگران است که چرا پسرک نمی‌تواند حرف بزند و پسرک هر روز کاغذ و مداد بیشتری استفاده می‌کند تا اینکه روزی دختری به نام «ماهنی» به دیدن او می‌آید و... .