مزد کارگرها
معرفی کتاب
این کتاب درباره پرداختن حق بهموقع و منصفانه کارگر است. ماجرا از جایی آغاز میشود که غلام منزل امام رضا (ع) کارگری را به خانه میآورد اما با او مبلغ دستمزد را هماهنگ نمیکند. امام(ع) که این موضوع را میشنود، بسیار ناراحت میشود و میگویند باید با کارگر دستمزدش را قطعی و در نهایت مبلغ بیشتری به او پرداخت کنید تا راضی و خوشحال باشد. داستان حاضر بر اساس حدیثی از امام رضا (ع) با مضمون پرداخت به موقع حق کارگر بازگو شده است.
کلاغ گرسنه
معرفی کتاب
داستان حاضر بر پایه یک پیام اخلاقی و دینی عنوان شده است: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند» و قصد دارد به کودکان اهمیت شکرگزاری و قدردانی از نعمتها را یادآوری کند.
ماجرا از این قرار است که کلاغ قصه پس از اینکه مدتهای زیاد زیر آفتاب سوزان دنبال غذا گشته بود، یک گردوی کوچک پیدا و از این بابت خدا را خیلی شکر میکند. حیوانات جنگل که جملات او را میشنوند از اینهمه شادی و شکرگزاری کلاغ تعجب میکنند. هیچکدام از آنها نمیدانستند چرا یک گردو برای کلاغ آنقدر مهم است؟ کلاغ که قدر آن گردو را خوب میدانست شروع کرد به تعریف کردن ماجرای خود...
نویسنده با بازگوکردن داستان کلاغ گرسنه، به کودکان کمک میکند تا قدر داشتههای خود را بیشتر بدانند و در همهحال پروردگار را سپاس بگویند.
ماجرا از این قرار است که کلاغ قصه پس از اینکه مدتهای زیاد زیر آفتاب سوزان دنبال غذا گشته بود، یک گردوی کوچک پیدا و از این بابت خدا را خیلی شکر میکند. حیوانات جنگل که جملات او را میشنوند از اینهمه شادی و شکرگزاری کلاغ تعجب میکنند. هیچکدام از آنها نمیدانستند چرا یک گردو برای کلاغ آنقدر مهم است؟ کلاغ که قدر آن گردو را خوب میدانست شروع کرد به تعریف کردن ماجرای خود...
نویسنده با بازگوکردن داستان کلاغ گرسنه، به کودکان کمک میکند تا قدر داشتههای خود را بیشتر بدانند و در همهحال پروردگار را سپاس بگویند.
توپیتو
معرفی کتاب
قصه این کتاب در یک جنگل کوچک رخ میدهد و درباره توپیتو، کرم کوچک قصه است که مشغول خوردن برگها و میوههاست و از نعمتهای طبیعی استفاده میکند. او با کمک دوستانش متوجه میشود برگهای سبز چطور رشد میکنند و خداوند به او لطفهای بیشمار کرده است.
نویسنده سعی دارد مفهوم شکرگزاری را که از مهمترین فرایض اسلامی است را در قالب داستانی کوتاه که از زبان شخصیتهایی مثل کرم، خورشید و ابر بازگو کند و برای کودکان شرح دهد.
نویسنده سعی دارد مفهوم شکرگزاری را که از مهمترین فرایض اسلامی است را در قالب داستانی کوتاه که از زبان شخصیتهایی مثل کرم، خورشید و ابر بازگو کند و برای کودکان شرح دهد.
بیسیمچی تخس: خاطرات شفاهی ابوالقاسم عموحسینی بیسیمچی لشکر 17 علیبنابیطالبعلیهالسلام
معرفی کتاب
این داستان درباره یک رزمنده متفاوت و پر شر و شور است؛ نوجوانی که شیطنتهای زیادی داشت، از کفتربازی و پاسور گرفته تا سیگار. این نوجوان پانزده ساله ابوالقاسم عموحسینی نام داشت که با تصمیمی ناگهانی و عجیب، تصمیم میگیرد راهی جبهه شود. نویسنده، ماجرای رزمندهشدن ابوالقاسم، حوادثی که در جبهه برایش اتفاق میافتد و نحوه شهادتش را بازگو میکند. این کتاب براساس نقلقولها و خاطرات دوستان، همرزمان و خانواده ابوالقاسم عموحسینی روایت شده است.
مسافر انارستان: زندگینامه داستانی شهید عبدالنبی یحیایی
معرفی کتاب
این داستان درباره زندگی شهید عبدالنبی یحیایی است. او در روستایی دورافتاده از توابع استان بوشهر متولد شد. عبدالنبی پدربزرگی دیندار و متدین داشت و تحت سرپرستی ایشان رشد یافت.
این کتاب، زندگی شهید یحیایی را از کودکی و سپس هنگامی که رزمنده و برای دفاع از میهن راهی جبههها شد تا زمانی که به شهادت رسید روایت کرده است. این داستانِ مستند براساس روایتها و گفتگوهایی که با خانواده و دوستان شهید انجام شده به تحریر درآمده و سعی دارد چهره و شخصیت این شهید والامقام را به درستی به مخاطبان بشناساند.
این کتاب، زندگی شهید یحیایی را از کودکی و سپس هنگامی که رزمنده و برای دفاع از میهن راهی جبههها شد تا زمانی که به شهادت رسید روایت کرده است. این داستانِ مستند براساس روایتها و گفتگوهایی که با خانواده و دوستان شهید انجام شده به تحریر درآمده و سعی دارد چهره و شخصیت این شهید والامقام را به درستی به مخاطبان بشناساند.
قابهای روی دیوار: روایت زندگی فاطمه کرمی، مادر شهیدان انجمشعاع
معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی فاطمه کرمی، مادر شهیدان انجم شعاع و همسر رزمنده جانبازی است که هفت سال راننده حاج قاسم و اولین فرد از خانواده انجم شعاع بوده است که برای دفاع از انقلاب و اسلام، راهی جبهههای دفاع مقدس میشود. در این کتاب درددلها و نجواهای مادرانه خانم کرمی و گفتوگوهای ایشان با قاب عکس فرزندانش که یک به یک روی دیوار نصب شدهاند، روایت شده است. مادر این شهیدان گرانقدر خاطراتی را نیز از فرزندانش بازگو میکند.
عروس نجف: روایت زندگی علیه بحرینی، مادر شهید مصطفی انجمافروز
معرفی کتاب
این داستان درباره علیه بحرینی، مادر شهید مصطفی انجمافروز است.
ماجرا از آن جایی شروع میشود که خانواده بحرینی در سال 1341 تصمیم میگیرند برای زندگی به شهر نجف بروند. مدت زیادی از مهاجرت آنها نمیگذرد که علیه ازدواج میکند و بعد مصطفی متولد میشود. اما تقدیر به گونهای پیش میرود که صدام، رییس جمهور عراق در اواخر دهه 50 و دهه 60 ه.ش، آنها را از عراق بیرون کرد و علیه و همسر و خانوادهاش به ایران بازگشتند.از آن زمان به بعد همهچیز برای علیه متفاوت شد. با آغاز جنگ و عزیمت مصطفی به جبهه و شهادت او، زندگی روی پررنج خود را به این مادر شهید نشان داد و موجب حوادث جدیدی در زندگی او شد.
ماجرا از آن جایی شروع میشود که خانواده بحرینی در سال 1341 تصمیم میگیرند برای زندگی به شهر نجف بروند. مدت زیادی از مهاجرت آنها نمیگذرد که علیه ازدواج میکند و بعد مصطفی متولد میشود. اما تقدیر به گونهای پیش میرود که صدام، رییس جمهور عراق در اواخر دهه 50 و دهه 60 ه.ش، آنها را از عراق بیرون کرد و علیه و همسر و خانوادهاش به ایران بازگشتند.از آن زمان به بعد همهچیز برای علیه متفاوت شد. با آغاز جنگ و عزیمت مصطفی به جبهه و شهادت او، زندگی روی پررنج خود را به این مادر شهید نشان داد و موجب حوادث جدیدی در زندگی او شد.
دریاقلی: برگرفته از زندگی شهید دریاقلی سورانی
معرفی کتاب
این داستان درباره ناجی یک شهر است؛ مردی که زودتر از همه متوجه شد عراقیها در حال حمله به شهر آبادان هستند و توانست جلوی سقوط شهر را در آن روز بگیرد. کسی از دوستان و خانواده حرف او را باور نکرد؛ اما او 9 کیلومتر با دوچرخه رکاب زد تا به پاسگاه رسید و خبر هجوم بعثیها به آبادان را بهموقع به فرماندهان ارتش و سپاه رساند.
نام این جوان دریاقلی سورانی بود که در کودکی با خانواده خود از اصفهان به آبادان کوچ کرده بودند و زندگی آرامی داشتند، اما به محض شروع جنگ تجمیلی، دریاقلی نیز مانند باقی رزمندگان فداکار و وطندوست، عازم خط مقدم شد و در سن 35 سالگی به شهادت رسید. کتاب حاضر داستان زندگی دریاقلی از کودکی تا حوادث جنگ و شهادت او را بازگو کرده است.
نام این جوان دریاقلی سورانی بود که در کودکی با خانواده خود از اصفهان به آبادان کوچ کرده بودند و زندگی آرامی داشتند، اما به محض شروع جنگ تجمیلی، دریاقلی نیز مانند باقی رزمندگان فداکار و وطندوست، عازم خط مقدم شد و در سن 35 سالگی به شهادت رسید. کتاب حاضر داستان زندگی دریاقلی از کودکی تا حوادث جنگ و شهادت او را بازگو کرده است.
فرمانده 17 ساله: روایت زندگی شهید حمیدرضا محمدی فرمانده تخریب لشکر 17 علیبنابیطالبعلیهالسلام
معرفی کتاب
این کتاب داستان زندگی شهید حمیدرضا محمدی را براساس روایتهایی از زبان خانواده، آشنایان و دوستان این شهید بزرگوار، روایت میکند. شهید محمدی یکی از جوانترین فرماندههای جنگ بود که در سن 17 سالگی به مقام فرماندهی گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابیطالب(ع) رسید و از افراد تأثیرگذار دفاع مقدس بود.
نویسنده داستان حاضر زندگی این شهید گرانقدر را از زمانیکه در شهر محلات متولد شد، تا زمان نوجوانی که در جبهههای غرب شروع به دفاع از میهن کرد و در سال 1362 نیز به شهادت رسید، بازگو کرده است.
نویسنده داستان حاضر زندگی این شهید گرانقدر را از زمانیکه در شهر محلات متولد شد، تا زمان نوجوانی که در جبهههای غرب شروع به دفاع از میهن کرد و در سال 1362 نیز به شهادت رسید، بازگو کرده است.