دختری که میخواست کتابها را نجات دهد
معرفی کتاب
«آنا» عاشق کتاب بود. او تمام روز را کتاب میخواند؛ صبحها قبل از بیرون آمدن از رختخواب، شبها قبل از رفتن به رختخواب و... . آنا معمولاً بعد از مدرسه به کتابخانه میرفت. او و خانم «مانسنِ» کتابدار، دوستان خوبی بودند. روزی آنا متوجه شد که کتابهایی که کسی به امانت نمیگیرد، از بین میروند. او غمگین شد و تصمیم گرفت کتابها را نجات دهد! اما چطور باید این کار را انجام دهد؟
کتاب هدهد سفید برای نوجوانان
معرفی کتاب
چهارمین جلد از کتاب «هدهد سفید» با بخشی به نام «به استقبال ماه مهر» آغاز میشود که حاوی داستان کوتاهی دربارۀ ماجرایی جالب از اولین روز مدرسۀ پسربچهای و تلاش او برای پیدا کردن همکلاسیاش مرتضی است تا... . بخش بعدی «از محرم، ماه خون و حقیقت» نام دارد که به مناسبت تقارن ایام ماه محرم و انتشار این جلد از کتاب «هدهد سفید» برای بچهها در نظر گرفته شده است و در آن داستانی با عنوان «جایی شبیه بهشت» و همچنین نمایشنامه یک پردهای «شبیه»، برای خواندن و اجرا کردن، آورده شده است. در بخش دیگری... .