Skip to main content

پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم

معرفی کتاب
مادر «جوزف» چندروزی است که در بیمارستان بستری است و همه کارها به عهده پدر است؛ اما پدر خرید کردن را فراموش می‏‌کند و غذاهای وحشتناکی می‏‌پزد. او در تکالیف مدرسه به جوزف کمک نمی‌کند و جوزف مجبور است شام مدرسه را بخورد! جوزف از کتابخانه‎ای باخبر می‌‏شود که انواع پدر را امانت می‏‌دهد! اولین‌بار او پدر منظم را به امانت می‌گیرد؛ ولی غروب همان‎روز او را به کتابخانه برمی گرداند و پدر باهوش را به امانت می‌‏گیرد؛ اما... .