Skip to main content

فرمانده 17 ساله:‌ روایت زندگی شهید حمیدرضا محمدی فرمانده تخریب لشکر 17 علی‌بن‌ابی‌طالب‌علیه‌السلام

معرفی کتاب
این کتاب داستان زندگی شهید حمیدرضا محمدی را براساس روایت‌هایی از زبان خانواده، آشنایان و دوستان این شهید بزرگوار، روایت می‌کند. شهید محمدی یکی از جوان‌ترین فرمانده‌های جنگ بود که در سن 17 سالگی به مقام فرماندهی گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی‌طالب(ع) رسید و از افراد تأثیرگذار دفاع مقدس بود.
نویسنده داستان حاضر زندگی این شهید گران‌قدر را از زمانی‌که در شهر محلات متولد شد، تا زمان نوجوانی که در جبهه‌های غرب شروع به دفاع از میهن کرد و در سال 1362 نیز به شهادت رسید، بازگو کرده است.

نگاه سرنوشت‌ساز

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات دکتر ابراهیم کارخانه، نماینده استان همدان در مجلس‌شورای‌اسلامی است. او کتاب زندگی خود را با بازگویی خاطرات دوران کودکی‌اش آغاز کرده است و تا هنگامی که به جبهه‌های نبرد علیه رژیم بعث مشغول بود و سپس با تلاش‌های فراوان به نمایندگی مجلس رسید، ادامه می‌دهد. کتاب حاضر علاوه بر بیان خاطرات آقای کارخانه، درباره افراد تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی و بزنگاه‌های تاریخی نیز سخن می‌گوید و مخاطب را با دیدگاه‌ها و اندیشه‌های بزرگانی که دستی در سیاست دارند، آشنا می‌کند.

شهاب دین

معرفی کتاب
این کتاب درباره آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی است. او از فقها و مراجع بزرگ تقلید شیعیان بود که جوانی خود را در نجف، ‌ سامرا، قم، تهران و... گذراند. این عالم بزرگ بیشتر سال‌های عمر خود را در فقر و تنگدستی گذراند و به دنبال علم و تحصیل بود. نویسنده کتاب حاضر زندگی‌نامه و حوادثی را که در زندگی این عالم فرزانه رخ داده، با جزئیات روایت کرده است و نام اساتید و مباحثی را که آیت‌الله مرعشی از محضر ایشان آموخته است، شرح داده است.

ژنرال چشم‌آبی: بازخوانی زندگی سپهبد نادر جهانبانی

معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی و پیروزی‌های سپهبد نادر جهانبانی است که در زمان سلطنت پهلوی دوم وارد ارتش شد. او از بهترین خلبان‌های نظامی بود و عملیات‌های زیادی را با موفقیت به ثمر رسانید. این کتاب از زبان خلبان‌هایی که با این فرمانده نظامی هم‌دوره و همکار بوده‌اند، خاطراتی را روایت کرده است.

سیب آخر

معرفی کتاب
این داستان درباره دختری به نام حنا است که می‌خواهد همراه با پدرش به کمک مردم سیل‌زده خوزستان برود. او یک سبد سیب همراه خود آورد و بین کودکان شهرِ سیل‌زده پخش کرد. زمانی‌که تنها یک سیب در سبد مانده بود چشم حنا و پدرش به مردی مهربان و بلندبالا افتاد که مردم دور او حلقه زده بودند و همگی شاد و هیجان‌زده بودند. پدر با خنده جلو رفت و رو به حنا گفت: «آن مرد حاج قاسم سلیمانی است»، حنا به سمت حاج قاسم رفت...

مردی که زبان کبوترها را می‌دانست

معرفی کتاب
این داستان کودکانه از زبان دخترکی به نام زینب روایت می‌شود که در شهر آمرلی عراق زندگی می‌کرد و شاهد فجایعی همچون آزار و اذیت مردم، نبود آب و غذا، وحشت و... بود که شهید حاج قاسم سلیمانی‌ با رشادت و شجاعت خود و فداکاری‌ها و دلیری‌های یاوران‌شان توانست مردم بی‌گناه شهر آمرلی را از حمله داعش نجات دهد و محاصره سه ماهه شهر را بشکند.

من سیدجلال آل‌احمد هستم: خانه پدری

معرفی کتاب
جلال آل‌احمد نویسنده بود. هر از گاهی ترجمه نیز انجام می‌داد اما نویسندگی اوست که باعث شهرتش شده و دلیل معرفی او در کتاب حاضر است. این کتاب زندگی جلال را از زمانی که کودک بود و اتفاقات روزمره که در خانه پدر و مادرش می‌افتاد را می‌نوشت، تا زمانی که نوجوان شد و تصمیم گرفت راه ادبیات و نویسندگی را در پیش بگیرد، بازگو کرده است. بخش‌هایی از کتاب حاضر، از خاطرات خود جلال آل‌احمد برگرفته شده‌اند و به قلم خود او هستند.
آل احمد در زمینه‌های گوناگونی همچون علوم حورزوی، ادبیات فارسی، نویسندگی، سیاست و... مطالعاتی داشته و فعالیت کرده است.

من مصطفی چمران هستم: مرد روزهای سخت

معرفی کتاب
این کتاب روایت‌گر یکی از خاطرات دوره کودکی شهید مصطفی چمران است. او از زمان کودکی به تعمیر لوازم علاقه‌ای فراوان و استعداد خاصی در مهندسی داشت. نویسنده بدون پرداختن به دوره بزرگ‌سالی و نقش این شهید نامدار در عرصه نظامی و دفاع مقدس، یکی از خاطرات کودکی شهید چمران که در سن کم توانسته بود وسیله‌ای مهم را تعمیر کند و کار محله را راه بیندازد روایت کرده است.
زاویه دید کتاب پیش‌رو اول شخص مفرد است و انگار که از زبان خود شهسد مصطفی چمران بازگو شده‌اند.

من سهراب سپهری هستم: اتاق آبی

معرفی کتاب
چه کسی می‌تواند به یاد لطیف‌ترین و شاعرانه‌ترین خیال‌ها بیفتد و شعرهای سهراب سپهری در ذهنش زمزمه نشوند؟ سهراب کودکی آرام و خیال‌پرداز بود و انگار زبان طبیعت را خوب می‌دانست. در این اثر، کودکی سهراب سپهری، از زمانی که دبستانی بوده تا هنگامی که نوجوان بوده و ناچار به خداحافظی با اتاق آبی، روایت شده است.
احتمالاً شما هم عنوان «اتاق آبی» را شنیده باشید اما شاید ندانید که آن چیست و چه اهمیتی دارد. نویسنده در این اثر به‌خوبی اتاق آبی را توصیف می‌کند.

من عباس کیارستمی هستم: گندم‌زارهای من

معرفی کتاب
عباس کیارستمی از بهترین کارگردانان سینمای ایران است. هر فرد تأثیرگذاری کودکی‌ای جالب داشته که جوانی و بزرگسالی او را به وجود آورده است. در کتاب حاضر، زندگی‌نامه این هنرمند پرافتخار به گونه‌ای روایی و اول شخص مفرد؛ یعنی از زاویه دید خود او، بازگو شده است. این اثر، داستان کودکی کیارستمی از زمان تولد، خانواده‌اش، شیطنت‌های کودکی تا هنگامی که به دبستان رفت و با هنرمندان هم‌دوره خود هم‌کلاس شد، را روایت کرده است.