Skip to main content

عروس نجف: روایت زندگی علیه بحرینی، مادر شهید مصطفی انجم‌افروز

معرفی کتاب
این داستان درباره علیه بحرینی، مادر شهید مصطفی انجم‌افروز است.
ماجرا از آن جایی شروع می‌شود که خانواده بحرینی در سال 1341 تصمیم می‌گیرند برای زندگی به شهر نجف بروند. مدت زیادی از مهاجرت آن‌ها نمی‌گذرد که علیه ازدواج می‌کند و بعد مصطفی متولد می‌شود. اما تقدیر به گونه‌ای پیش می‌رود که صدام، رییس جمهور عراق در اواخر دهه 50 و دهه 60 ه.ش، آن‌ها را از عراق بیرون کرد و علیه و همسر و خانواده‌اش به ایران بازگشتند.از آن زمان به بعد همه‌چیز برای علیه متفاوت شد. با آغاز جنگ و عزیمت مصطفی به جبهه و شهادت او، زندگی روی پررنج خود را به این مادر شهید نشان داد و موجب حوادث جدیدی در زندگی او شد.

دریاقلی: برگرفته از زندگی شهید دریاقلی سورانی

معرفی کتاب
این داستان درباره ناجی یک شهر است؛ مردی که زودتر از همه متوجه شد عراقی‌ها در حال حمله به شهر آبادان هستند و توانست جلوی سقوط شهر را در آن روز بگیرد. کسی از دوستان و خانواده حرف او را باور نکرد؛ اما او 9 کیلومتر با دوچرخه رکاب زد تا به پاسگاه رسید و خبر هجوم بعثی‌ها به آبادان را به‌موقع به فرماندهان ارتش و سپاه رساند.
نام این جوان دریاقلی سورانی بود که در کودکی با خانواده خود از اصفهان به آبادان کوچ کرده بودند و زندگی آرامی داشتند، اما به محض شروع جنگ تجمیلی، دریاقلی نیز مانند باقی رزمندگان فداکار و وطن‌دوست، عازم خط مقدم شد و در سن 35 سالگی به شهادت رسید. کتاب حاضر داستان زندگی دریاقلی از کودکی تا حوادث جنگ و شهادت او را بازگو کرده است.

شنبه آرام؟ :‌ دانشمند شهید محسن فخری‌زاده به روایت همسر

معرفی کتاب
این کتاب، زندگی و تلاش‌های شهید محسن فخری‌زاده، دانشمند برجسته معاصر، را از زبان همسر ایشان روایت می‌کند. فصل نخست از جایی شروع می‌شود که همسر شهید فخری‌زاده در روز شهادت همسرشان مجروح شده‌اند و در تلاشند تا فرزندانشان را از این فاجعه با خبر کنند. سپس در فصل‌های بعدی داستان عقب می‌رود و شهید فخری‌زاده و دستاوردهای ایشان و خصوصیات اخلاقی و... بازگو می‌شوند.

سلیمانی عزیز 2: گذری بر‌ زندگی و رزم سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی

معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی حاج قاسم سلیمانی و مکتب ایشان است. فصل نخست کتاب از کودکی، فعالیت‌های انقلابی، ورودشان به سپاه پاسداران ایشان می‌گوید. در ادامه روایت‌ها و خاطرات بازگو شده در کتاب نیز با فضای جنگ و عملیات‌های برون مرزی و... مرتبط می‌شوند. نویسنده در تلاش است تا هم از خصوصیات روحی و اخلاقی شهید سلیمانی بگوید و هم نبوغ نظامی و تعهد ایشان به ولایت را با ذکر مثال‌ها و خاطراتی روایت کند. در انتهای کتاب نیز عکس‌های از شهید بزرکوار منتشر شده‌اند.

فرمانده 17 ساله:‌ روایت زندگی شهید حمیدرضا محمدی فرمانده تخریب لشکر 17 علی‌بن‌ابی‌طالب‌علیه‌السلام

معرفی کتاب
این کتاب داستان زندگی شهید حمیدرضا محمدی را براساس روایت‌هایی از زبان خانواده، آشنایان و دوستان این شهید بزرگوار، روایت می‌کند. شهید محمدی یکی از جوان‌ترین فرمانده‌های جنگ بود که در سن 17 سالگی به مقام فرماندهی گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی‌طالب(ع) رسید و از افراد تأثیرگذار دفاع مقدس بود.
نویسنده داستان حاضر زندگی این شهید گران‌قدر را از زمانی‌که در شهر محلات متولد شد، تا زمان نوجوانی که در جبهه‌های غرب شروع به دفاع از میهن کرد و در سال 1362 نیز به شهادت رسید، بازگو کرده است.

نگاه سرنوشت‌ساز

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات دکتر ابراهیم کارخانه، نماینده استان همدان در مجلس‌شورای‌اسلامی است. او کتاب زندگی خود را با بازگویی خاطرات دوران کودکی‌اش آغاز کرده است و تا هنگامی که به جبهه‌های نبرد علیه رژیم بعث مشغول بود و سپس با تلاش‌های فراوان به نمایندگی مجلس رسید، ادامه می‌دهد. کتاب حاضر علاوه بر بیان خاطرات آقای کارخانه، درباره افراد تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی و بزنگاه‌های تاریخی نیز سخن می‌گوید و مخاطب را با دیدگاه‌ها و اندیشه‌های بزرگانی که دستی در سیاست دارند، آشنا می‌کند.

شهاب دین

معرفی کتاب
این کتاب درباره آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی است. او از فقها و مراجع بزرگ تقلید شیعیان بود که جوانی خود را در نجف، ‌ سامرا، قم، تهران و... گذراند. این عالم بزرگ بیشتر سال‌های عمر خود را در فقر و تنگدستی گذراند و به دنبال علم و تحصیل بود. نویسنده کتاب حاضر زندگی‌نامه و حوادثی را که در زندگی این عالم فرزانه رخ داده، با جزئیات روایت کرده است و نام اساتید و مباحثی را که آیت‌الله مرعشی از محضر ایشان آموخته است، شرح داده است.

ژنرال چشم‌آبی: بازخوانی زندگی سپهبد نادر جهانبانی

معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی و پیروزی‌های سپهبد نادر جهانبانی است که در زمان سلطنت پهلوی دوم وارد ارتش شد. او از بهترین خلبان‌های نظامی بود و عملیات‌های زیادی را با موفقیت به ثمر رسانید. این کتاب از زبان خلبان‌هایی که با این فرمانده نظامی هم‌دوره و همکار بوده‌اند، خاطراتی را روایت کرده است.

سیب آخر

معرفی کتاب
این داستان درباره دختری به نام حنا است که می‌خواهد همراه با پدرش به کمک مردم سیل‌زده خوزستان برود. او یک سبد سیب همراه خود آورد و بین کودکان شهرِ سیل‌زده پخش کرد. زمانی‌که تنها یک سیب در سبد مانده بود چشم حنا و پدرش به مردی مهربان و بلندبالا افتاد که مردم دور او حلقه زده بودند و همگی شاد و هیجان‌زده بودند. پدر با خنده جلو رفت و رو به حنا گفت: «آن مرد حاج قاسم سلیمانی است»، حنا به سمت حاج قاسم رفت...

مردی که زبان کبوترها را می‌دانست

معرفی کتاب
این داستان کودکانه از زبان دخترکی به نام زینب روایت می‌شود که در شهر آمرلی عراق زندگی می‌کرد و شاهد فجایعی همچون آزار و اذیت مردم، نبود آب و غذا، وحشت و... بود که شهید حاج قاسم سلیمانی‌ با رشادت و شجاعت خود و فداکاری‌ها و دلیری‌های یاوران‌شان توانست مردم بی‌گناه شهر آمرلی را از حمله داعش نجات دهد و محاصره سه ماهه شهر را بشکند.