Skip to main content

محمد سرور؛ زندگی‌نامه خودگفته محمد‌سرور رجایی

معرفی کتاب
این داستان درباره زندگی محمد سرور رجایی است. او در میان دهه هفتاد افغانستان را به دلیل حمله طالبان به این کشور ترک کرده و به ایران آمده است. او مؤسس خانه ادبیات افغانستان بود و از شعرای به‌نام محسوب می‌شد. این کتاب زندگی محمد سرور رجایی را که در سال 1400 بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت، از زبان خودش اما به قلم فروغ زال، روایت کرده است.

نورآباد دهکده‌‌ی من

معرفی کتاب
این داستان درباره اهمیت ماندن در وطن و ساختن آرزوهاست. شخصیت اصلی قصه پسر جوانی به نام احمد است که می‌خواهد پیشرفت کند و موفق شود. او روستایش را ترک کرده تا به شهری با امکانات و مرفه برود. در این میان به روستایی می‌رسد که برخلاف روستای خودشان آباد و پررونق است. برای احمد سؤال می‌شود که این روستا چطور آنقدر آباد و زیباست؟ یکی از اهالی روستا که پیرمردی با تجربه و دنیادیده بود و از سرگذشت روستا خبر داشت، ماجرای پیشرفت‌کردن روستا را برای احمد گفت؛ ماجرایی که گرچه با سختی و مشکلات فراوان همراه بوده، اما نتیجه‌ای موفقیت‌آمیز داشته و باعث شده مردم روستا بدانند فقط در شرایطی می‌توانند روستایشان را نجات دهند که آن‌جا بمانند و برای آبادکردن آن تلاش کنند.

دو پتوی من

معرفی کتاب
این کتاب مصور داستانی درباره‌ دو روی سکه‌ جنگ است؛ یک رو، تلخی و ناکامی‌ مهاجرت اجباری و روی دیگر، شیرینی محبت و مهربانی دوستان جدید. کتاب ماجرای دختری وروجک و شاد است که همیشه لبخند می‌زند؛ اما جنگ چهره‌ی دیگری از زندگی را به او نشان می‌دهد. دخترک، که پر از شور زندگی است، در پی این اتفاق، مجبور می‌شود به همراه خاله‌‌اش به کشور دیگری مهاجرت کند...

پرپرک

معرفی کتاب
پرپرک به همراه گروه در حال کوچ کردن است. پیرپرک همه صحبتها را درباره کار گروهی توضیح می دهد. پرپرک بایزگوشی می کند و ....

ماه‌ماهی

معرفی کتاب
این کتاب دربارة مشکل کم‌آبی و کوچ حیوانات به‌خاطر خشکسالی به مکان‌های بهتر است. همة حیوانات حوالی برکه به جز ماه‌ماهی که امیدوار است باران بیاید از آن‌جا می‌روند. در انتهای کتاب باران می‌گیرد و ماه‌ماهی می‌رود تا دوستان کوچ‌کرده‌اش را پیدا کند.
نویسندة این داستان اهمیت آب و نقش امیدوارماندن تا رسیدن به خواسته‌ها را در قالب داستانی تمثیلی به کودکان نشان می‌دهد.

سوسک‌ها و فرشته‌ها

معرفی کتاب
این کتاب، ماجرای خانواده‌ای افریقایی را به‌عنوان نمونه‌ای از میلیون‌ها پناهنده افریقایی به تصویر می‌کشد که تنگناها و گرفتاری‌های غیرقابل توصیفی را تجربه کرده‌اند، ولی هیچ‌گاه فرصت روایت زندگی خود را نداشته‌اند. در این کتاب، «ماوی آسگدام» که روزگاری مجبور به ترک سرزمین خود و پناهندگی بوده، روایت زندگی‌اش را بازگو می‌کند.

کسی این کلاغ آبی را نمی‌خواهد؟

معرفی کتاب
این کتاب، داستان کلاغ کوچکی است که در جست‌وجوی یک وطن جدید تک‌وتنها اما با کوله‌باری از امید، شجاعانه پای در راه سفر می‌گذارد؛ در پیِ یافتن جایی که در آن «امنیت» داشته باشد و او را «همان‌طوری که هست»، بپذیرند. این کتاب، کودکان را با احساس طرد شدن، غریبگی، درماندگی و تنهایی در غربت آشنا می‌کند و به آن‌ها نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با درک تفاوت‌ها و پذیرش آن‌ها و نیز با تکیه بر دانسته‌ها و توانایی‌های خود، چالش‌های مهاجرت را به فرصت تبدیل کرد.

چرا من اینجا هستم؟

معرفی کتاب
کتاب «چرا من اینجا هستم؟ » با سؤال یک کودک از خود شروع می‌شود: «با خودم فکر می‌کنم چرا من اینجا هستم؟ دقیقا همین‌جا»، و با سؤال‌ها و فرضیاتی در امتداد آن، ادامه پیدا می‌کند. «فکر کن اگر جای دیگری بودم، چه می‌شد؟ جایی کاملا متفاوت با اینجا»، و فرض‌هایی مطرح می‌شود که جایگاه‌های متنوع و متعدد کودکان دیگر روی زمین است؛ مانند آنجا که جنگ هست، آنجا که پر از جمعیت است اما کودکان تنها مانده‌اند، و... . درنهایت به سؤالی اساسی‌تر می‌رسد: «چرا من، من شدم و نه آدمی دیگر؟ چرا من دقیقا اینجا هستم؟ » و پاسخی که در پی طرح تمام این سؤال‌ها، ارائه می‌شود.

تو یک جهانگردی

معرفی کتاب
این داستان درباره خواهر وبرادری است که به علت جنگ مجبور به مهاجرت می‌شوند. برادر به خواهرش می‏‌گوید که قرار است جهانگردی کنند! آن‌ها فقط با یک کوله‌پشتی حرکت می‌کنند و سختی‌های زیادی را پشت سر می‏‌گذارند. برادر که بزرگ‌تر از خواهرش است، در تمام طول مسیر سعی می‏‌کند امید را در قلب خواهرش زنده نگه دارد؛ هنگامی‌که به غیر نان خشک چیزی برای خوردن نیست، برادر می‏‌گوید خوردن هرچیزی جهانگردها را قوی می‌‏کند و وقتی سرانجام... .

خوش آمدید

معرفی کتاب
این داستان با الهام از بحران پناه‌جویان سوری نوشته شده است و هدفش تقویت حس پذیرا بودن در کودکان است. سه خرس قطبی روی یخ‌ها زندگی می‎کنند و همه‌چیز خوب است تا اینکه روزی یخ می‎شکند و آن‌ها از خانه دور می‎شوند. حالا باید خانه جدیدی پیدا کنند. آن‌ها از دور خشکی را می‎بینند؛ اما آنجا گاوها زندگی می‏‌کنند. گاوها به خرس‌ها خوش‌آمد نمی‎گویند. گاوها فکر می‌‏کنند خرس‌ها زیادی پشمالو، بداخلاق و گنده‎اند و... .