Skip to main content

کبوتر‌ها را صدا کن: قصه‌ها و افسانه‌‌‌های مردم دنیا (مکزیک)

معرفی کتاب
این داستان درباره پسری از مکزیک است که در آمریکا زندگی می‏‌کند. «خوان» در شهر کوچکی از ایالت کالیفرنیا به دنیا آمده است. پدر و مادرش کشاورز هستند. آن‌ها از شهری به شهر دیگری می‌‏روند، در چادر زندگی می‎کنند و مادر با هیزم غذا می‎پزد تا اینکه روزی پدر، بالای ماشینی اسقاطی، اتاقکی می‎سازد. پدر خوان برای آدم‌های بازنشسته کار می‏‌کند. آن‌ها به جای دستمزد، خرگوش زنده، بیسکویت ذرت یا چند کیسه آواکادو و بوقلمون یا... به او می‏‌دهند. پدر و مادر خوان در زمستان تاک‌های انگور را هرس می‌‏کنند و در بهار به سمت سالینا می‎‏روند تا خربزه و کاهو و بروکلی بچینند. خوان می‌داند روزی می‌رسد که او راه خودش را پیدا می‌‏کند.

پناهندگان و مهاجران

معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه‌ای چند جلدی، با تصویرها و توضیح‌هایی به زبان کودکان، می‌کوشد معنای دقیق پناهندگی و مهاجرت را به مخاطب بیاموزد. نویسنده پس از توضیح معنای وطن، دلایل ترک آن را توضیح می‌دهد و از سختی‌های آن می‌گوید. سپس اشاره می‌کند که در سطح جهان با پناهندگان چگونه برخورد و از آن‌ها حمایت می‌شود. در نهایت به مخاطب اطمینان می‌دهد افراد بسیاری به پناهندگان کمک می‌کنند و کودکان هم می‌توانند با کمک کردن به آن‌ها، در این زمینه مؤثر باشند.

قوطی کبریت خاطرات

معرفی کتاب
دختر در اتاق کار پدربزرگ جعبه‌ای را می‌بیندکه پر از قوطی‌کبریت است و پدربزرگ داستان آن‌ها را برایش تعریف می‎کند. پدربزرگ با باز کردن هر قوطی، داستان سفرش از ایتالیا به آمریکا و زندگی جدیدش را بازگو می‎کند، در یکی از قوطی‌ها یک هسته زیتون است. این هسته یادآور بچگی پدربزرگ است، روزهایی که از گرسنگی مجبور بوده هسته زیتون بمکد! در قوطی بعدی عکسی از پدرِ پدربزرگ است و او داستان پدرش را تعریف می‌کند. در قوطی دیگری یک سنجاق سر است، یادآور روزهایی که او در کشتی بوده است و... .

گل‌جمال: دو عاشقانه از ترکمن صحرا

معرفی کتاب
«ایلیار» در ساندویچی آقا «قهرمان» با «آبای» که یک افغان است، دوست می‌شود. آن‌ها یک‌بار دعوای مفصلی می‎کنند؛ ولی از آن به بعد، تبدیل به دوستان صمیمی می‎شوند. ایلیار عاشق خواهر آبای، «گل‌جمال»، می‌شود؛ اما ایران افغانی‌ها را بیرون می‌کند. پس آن‌ها به ناچار از ایران کوچ می‌کنند. برادرش می‌میرد و در بندر ترکمن دفن می شود. پدر سکته می‌کند و او هم می‌میرد. دَه سال بعد، ایلیار آن‌ها را پیدا می‌کند؛ ولی «گل‌جمال» بعد از نُه سال انتظار، با یک روستایی قزاق ازدواج کرده و... .

گنجشک استخوانی

معرفی کتاب
«صبحی» نام پناهجویی است که در اردوگاه به دنیا آمده است و فقط زندگی پشتِ حصارها را می‌شناسد. «الی»، بهترین دوست صبحی، یک انبار مخفی دارد. آن‌ها وسایلی را برای مردم اردوگاه می‎برند و در برابرش چیزهایی می‌گیرند؛ اما الی مجبور است مرتب جای انبار را عوض کند؛ چون اگر مأمورها پیدایش کنند، به دردسر می‌افتند. روزی صبحی با دختری به اسم «جیمی» آشنا می‌شود که در سمت دیگر حصار زندگی می‌کند و... .

با پرنده‌ها

معرفی کتاب
موضوع این کتاب مهاجرت است، افرادی که از جنگ و ویرانی فرار می‎کنند. دو دختر که جنگ، پدرشان را گرفته است، با مادرشان راهی مرز می‌شوند تا به کشور دیگری فرار کنند. کنار دیوار مرز، نگهبانی آنان را می‌بیند، آن‌ها با سرعت می‎دوند... و با پولی که به مردی غریبه می‌دهند، موفق می‌شوند سوار کشتی شوند. آن‌ها روزها روی دریا هستند تا اینکه چشمشان به خشکی می‌افتد؛ اما هنوز به مقصد نرسیده‌اند.

شب به خیر، تُرنا

معرفی کتاب
«سینا» و «تُرنا» خواهر و برادر هستند و به همراه پدرشان به کانادا رفته‌اند. پدر، آن‌ها را رها کرده و در شهر دیگری زندگی می کند. تُرنا مریض شده است. برادرش او را به استانبول می‌آورد تا به مادرش که با دایی‌اش به آنجا آمده‌اند، تحویل دهد. سرنوشت کودکان مهاجرت و غم غربتشان، در این اثر به خوبی ترسیم شده است.