Skip to main content

تربیت سالم در خانه

معرفی کتاب
بچه‌هایی که والدین بسیارسخت‌گیر و کنترل‌کننده دارند یا بچه‌هایی که والدین و معلمان آسان‌گیر دارند، حس مسئولیت‌پذیری را به‌درستی تجربه نمی‌کنند. بچه‌ها زمانی مسئولیت‌پذیری را می‌آموزند که فرصت یادگرفتن مهارت‌های اجتماعی را برای دستیابی به شخصیتی خوب در محیطی مملو از مهربانی و قاطعیت داشته‌باشند. کتاب حاضر با ارائۀ مثال‌های واقعی و عادی از زندگی و راه برخورد صحیح در آن شرایط، به بزرگ‌سالان کمک می‌کند به شیوه‌ای میانه و صحیح برای تربیت فرزندشان دست‌یابند.

موش مترو

معرفی کتاب
موش کوچولویی به نام «نیب»، در زیرزمین ایستگاه متروی شهری زندگی می‌کند. موش‌ها این ایستگاه را «شیرینی باران» می‌نامند. روزها قطارها غرش‌کنان عبور می‌کنند و شب‌ها موش‌های پیر، قصه‌هایی از سرزمین افسانه‌ای پایان تونل تعریف می‌کنند. روزی نیب راهی سفر می‌شود تا سرزمین پایان تونل را پیدا کند. او در طول سفر با خطراتی روبه‌رو می‌شود و دوستی پیدا می‌کند و جایی را کشف می‌کند شگفت‌انگیزتر از تمام چیزهایی که در رویاهای خود دیده است!

از این کتاب به آن کتاب

معرفی کتاب
«بن» و «بلا» در خیابان به این طرف و آن طرف می‌پرند که سگ بلا هم به آن‌ها ملحق می‌شود و موقع پریدن باعث می‌شود بن و بلا از صفحه به بیرون پرت شوند. آن‌ها به اشتباه وارد کتاب‌های دیگری می‌شوند؛ کتاب شمارش اعداد، کتاب اهرام مصر، کتاب شنل قرمزی و... . آن‌ها سرانجام یک بالن پیدا می‌کنند و به جایی می‌روند که می‌توانند وارد کتاب خودشان شوند؛ اما حالا سگ بلا کجاست؟

دیوانگی‌های هپی: دانستان ریاضی ویژه پایه پنجم دبستان

معرفی کتاب
«هُپی» غول کوچولوی مهربان و دانایی است که از سرزمین قصه‌ها آمده است. او در کمد لباس «پدرام» زندگی می‎کند. هُپی بزرگ‌ترین راز پدرام است. پدرام درس ریاضی را اصلاً دوست ندارد و هُپی از فواید ریاضی برایش می‌گوید. پدرام می‌خواهد دانشمند شود، پس تصمیم می‌گیرد با ریاضی آشتی کند و... .

رفتم به باغ نارگیل

معرفی کتاب
امروز در باغ نارگیل، روز تولد فیل است. او مهمانی برپا کرده است و قرار است دوستانش برایش هدیه بیاورند. فیل می‌خواهد برای پذیرایی از مهمانانش نارگیل بچیند. او با خرطومش به درخت نارگیل می‌زند و نارگیلی از درخت جدا می‌شود؛ اما روی سر فیل می‌افتد. چه اتفاقی برای فیل افتاده است؟ آیا او می‌تواند مهمانی جشن تولدش را برگزار کند؟

رفتم به باغ گردو

معرفی کتاب
در باغ گردو، آقای جغد به دنبال شکار موش است؛ اما موش در خانه عمویش، در حال جمع کردن گردو است. جغد به خانه عموی موش می‌رود تا شاید بتواند شکاری داشته باشد. موش تصمیم می‌گیرد تمام گردوهایی را که جمع کرده است، به جغد بدهد. آقای جغد به تنهایی همه گردوها را می‌خورد و به این ترتیب، موش و عمویش نجات پیدا می‌کنند.

رفتم به باغ شاتوت

معرفی کتاب
در باغ شاتوت، عنکبوت در حال بافتن یک تار جدید است. او تور را برای خواهرش می‌بافد که قرار است در باغ زیتون عروس شود؛ اما ناگهان آسمان پر از ابر سیاه شده و باد و توفان به پا می‌شود. توفان شاخه‌ها را جابه‌جا می‌کند و عنکبوت پایین می‌افتد و کلی شاتوت روی سرش می‌ریزد. آیا تور عروس سالم مانده است یا عنکبوت باید تور دیگری ببافد؟

رفتم به باغ زردآلو

معرفی کتاب
دخترک کلاغ کوچولو را می‌بیند که زردآلو می‌چیند و سبدش را پر می‌کند. دخترک از کلاغ می‌خواهد که زردآلوها را تنها نخورد؛ اما کلاغ تا صدای دختر را می‌شنود، فرار می‎کند و دخترک هم به دنبالش می‎دود تا به دسته‎ای کلاغ می‎رسد که مهمانی دارند و... .

رفتم به باغ پسته

معرفی کتاب
در گوشه‌ای از باغ پسته، موش کور خسته و گرسنه نشسته است. کلاغ مهربانی که در باغ زندگی می‌کند، موش کور را می‌بیند و برایش پسته می‎چیند؛ اما دهان پسته بسته است و موش کور آنقدر خسته‌ است که نمی‎تواند پسته را بشکند. حالا برای موش کور بیچاره چه اتفاقی می‌افتد؟

رفتم به باغ پرتقال

معرفی کتاب
خانم مرغ با جوجه‌هایش به باغ پرتقال می‌رود تا بچه‌ها با جوجه‌های کلاغ بازی کنند؛ اما شغال گرسنه هم آنجاست! شغال خوشحال از این همه غذای خوشمزه، سعی می‌کند جوجه‌ای شکار کند که جوجه‌های کلاغ شروع می‌کنند به چیدن پرتقال و با این کار، اتفاق غیرمنتظره‌ای پیش‌می‌آید که شغال به مقصود خود نمی‌رسد.