Skip to main content

اعتیاد: در مغز معتاد چه می‌گذرد؟

معرفی کتاب
اعتیاد تقریباً همۀ ما را تحت تاثیر قرارمی دهد. مادۀ مخدر به عنوان ماده ای غیر غذایی در نظر گرفته می شود که ورودآن به بدن باعث تغییر کارکرد زیستی می شود. استفاده از یک مادۀ روانگردان با اعتیاد به آن فرق دارد .وقتی داروهای اعتیاد آور برای اولین بار در سال های 1800 به طور گسترده دردسترس قرارگرفتند، هیچ کنترل ونظارتی برآن ها وجود نداشت ... تاثیرات اجتماعی وشخصی اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد چگونه مغز را تحت کنترل خود در می آورد؟ آیا اعتیاد جنبۀ ژنتیکی دارد؟ غذای ناسالم، هرزه نگاری، وبازی های ویدئویی آیا این ها اعتیاد آور هستند و... ازجمله مطالبی است که درکتاب اعتیاد در مغز معتاد چه می گذرد؟ به آن پرداخته شده است.

بازاریابی سنتی و دیجیتال (نوین)

معرفی کتاب
کتاب با هدف معرفی بازاریابی دیجیتالپ و مزیت‌های آن بر روش‌ سنتی بازاریابی نوشته شده است. مؤلفان کتاب به این منظور، 51 اصلی را که باید در بازاریابی مورد توجه قرار داد، برای خواننده شرح می‌دهند و راه‌های موفقیت و غلبه بر مشکلات بازاریابی را برمی‌شمارند.

ازش چی یاد گرفتی؟

معرفی کتاب
نویسنده در این کتاب توصیه‌هایی را برای نوشتن خاطرات و اتفاق‌های هر روز زندگی به خوانندگان کرده است و از آن ها می‌خواهد که خاطرات و اتفاق‌های زندگیشان را یادداشت کنند تا هم عبرتی باشد و هم بفهمند که غم و شادی در گذر است و آنچه می‌ماند درس‌هایی است که از زندگی می‌گیرند. مؤلف در این کتاب اقدام به گرد آوری قسمتی از خاطرات افراد مشهور و غیر مشهور کرده است تابا الگویی برای خواننده باشد.

ساعت آفتابی در سایه

معرفی کتاب
شناسایی توانمندی‌ها و بهره‌گرفتن از آن‌ها در مسیر زندگی بسیار مهم است. مؤلف، کتاب خود را با هدف کمک به خواننده برای یافتن استعدادهای خویش تألیف کرده است. نویسنده در این کتاب 34 نقطه قوت یا زمینه استعدادی را تعریف و برخی از افرادی را که در زمینه‌های مذکور توانمندی داشته‌اند، به عنوان نمونه ذکر کرده است. در بخشی از کتاب هم به سؤالاتی پاسخ داده است که ممکن است برای خوانندگان کتاب پیش آید.

متل کالیویستا

معرفی کتاب
«میا» همراه پدر و مادرش از چین به امریکا می‌روند. پدر و مادر مجبورند در رستوران کار کنند تا آپارتمان کوچکی برای زندگی داشته باشند؛ اما با خرابکاری میا، از آنجا اخراج می‎شوند و مادر شبانه‌روز دنبال کار دیگری می‎گردد تااینکه... . آن‌ها مدیر مُتل کالیویستا می‌شوند و می‌توانند مجانی در متل زندگی کنند! علاوه‌بر این، برای هرمشتری پنج دلار می‌گیرند و این خیلی عالی است. حالا میا و پدر و مادرش می‎توانند هرکدام یک همبرگر بخورند، بدون اینکه مجبور باشند یک همبرگر را بین خودشان تقسیم کنند. متل مشتری‌های هفتگی هم دارد و... .

دردسرهای زندانیان

معرفی کتاب
«رینی»، «کیت»، «استیکی» و «کنستانس»، طبق دستورات «روندا» در فعالیت‌های زیادی شرکت می‌کنند تا علائق و استعدادهایشان شکوفا شود. آن‌ها به دلایل امنیتی نمی‎توانند به مدرسه بروند و مجبورند در همان خانه قدیمی آموزش ببینند. هر گوشه از آن خانه عجیب می‏‌تواند محلی برای یادگیری باشد؛ اما این اولین‌باری است که در اتاق زندانی می‎شوند و در شرایطی دشوار، اما حقیقی باید انتخاب ‏کنند. وقتی برق بدون هیچ توضیحی قطع می‎شود، این چهار نفر باید سرِ نخ‌هایی به دست آورند تا از توطئه جدید و شیطانی جلوگیری کنند و... .

تلخ‌تر از شیرین

معرفی کتاب
هنگامی‌که «آمادو» و برادر کوچکش، خانواده‌شان را تنها گذاشتند تا کار پیدا کنند، تصورش را هم نمی‏‌کردند که از مزرعه کاکائو در ساحل عاج سردربیاورند و مجبور به کار شوند. حالا تنها چیزی که برای آن‌ها مهم است، شمردن غلاف‌های کاکائو است که می‌‏چینند؛ چراکه هرچه این غلاف‌ها بیشتر باشند، شانس زنده‌ ماندنشان بیشتر است؛ اما هرروز که می‏‌گذرد، اراده‌شان برای ادامه دادن و برای اینکه چیزهای مهم را بشمارند، ضعیف‌تر می‌شود تا اینکه روزی اولین دختر وارد اردوگاه می‎شود و... .

پسر هزار‌ساله

معرفی کتاب
پدر «اَلوا اینارسون» پنج گوی شیشه‎ای داشت که به آن‌ها «لیوپرلِر» می‏‌گفتند، یعنی مرواریدهای زندگی! ماما می‌‏گفت آن‎ها باارزش‌ترین چیزهای دنیا هستند. پدر اَلوا در راه محافظت از مرواریدها مرده بود. حالا فقط سه عدد از مرواریدها باقی مانده است! یکی برای ماما و دوتا برای زمانی که اَلوا بزرگ‎تر شود؛ ولی اَلوا نمی‏‌تواند بیشتر از این صبر کند و وقتی ماما نیست، چاقوی پدرش را روی آتش می‏‌گیرد، سپس دوبار روی قسمت بالای بازویش می‏‌کشد. بعد مروارید زندگی را گاز می‌‏زند و مایع زردرنگ آن را به درون زخمش می‏‌مالد و... . اَلوا یازده سال دارد و نمی‎داند با این کار قرار است بیشتر از هزار سال، یازده ساله بماند!

من یک کارآگاه هستم

معرفی کتاب
«کورنلیا» تمام خانواده‌اش را از دست داده است؛ مادرش را در اثر سیاه‌سرفه، برادرهایش را با مخملک و پرت شدن از پشت بام، خاله مارتا را با آب جوش، عمو سیلاس با غرق شدن در دریا و همین اواخر پدرش را با گلوله. حالا او به همراه کشیش به شهر «شیمانگ» ایالت «نیوریوک» آمده است تا شاید زن‌عمویش سرپرستی‌ او را به عهده بگیرد؛ اما پدر کورنلیا، برادرش را کشته است، یعنی همسر زن‌عمو را. پس چطور ممکن است زن‌عمو او را بپذیرد؟

سرنخ فضایی

معرفی کتاب
«دشیل گیبسن» دوازده سال دارد و در کره ماه زندگی می‏‌کند، به نظر دش، زندگی در قرارگاه فضایی مثل زندگی در قوطی کنسرو غول‌آسایی است که پیمانکار‌های دولتی درست کرده‎ باشند. نمی‌شود بیرون رفت، غذا افتضاح است و... . وقتی یکی از دانشمندان برجسته پایگاه، مرده پیدا می‎شود، زندگی دشیل تغییر می‏‌کند. او گمان می‏‌کند پای قتل در میان است؛ ولی کسی حرف او را باور نمی‌کند تا اینکه... .