Skip to main content

عطر عربی

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی چهارده داستان درباره زندگی مدافعان حرم است در میدان جنگ و بیرون از آن. «لیلا»، «قهر حلب»، «من داعشی نیستم»، «گم‌گشته» و «عطر عربی»، نام برخی از این داستان‌هاست. داستان آخر درباره زن جوانی است فکر می‏‌کند شوهرش، «مصطفی»، به «کربلا» رفته است؛ اما متوجه می‌شود که در سوریه بوده است. زن جوان عصبانی و نگران است از دروغی که شوهرش به او گفته و از اینکه مبادا او را از دست بدهد و سرانجام نگرانی‌های او به حقیقت می‎پیوندد و... .

شب‌های بی‌ستاره

معرفی کتاب
ستاره دختریست که ناآرامی و خشونت جنگ، دنیای نوجوانی‌اش را به هم ریخته و آرزوهایش را با اضطرابی پیوسته همراه می‌کند. از یک طرف، از محل زندگی‌اش آواره می‌شود که سوغات جنگ است و از یک طرف، بدخلقی پدر و بی‌حوصلگی مادر باردارش، روح او را می‌آزارد و او را مطمئن می‌کند که هیچ‌کس دوستش ندارد. برای دوری از این وضع، به حسینیه‌ای پناه می‌برد که در آن زنان کارهای پشت جبهه را انجام می‌دهند. در رفت و آمدهای به حسینیه، با محبت‌های مادرانه خانم «فهیمی» که همسر شهید است، قدری آرام می‌شود و در ماجرایی، با پسری به نام «مسعود» آشنا شده و عاشقش می‌شود.

شاخ دماغی‌ها

معرفی کتاب
خانواده «سهیل» تازه به آپارتمان جدیدی نقل‌مکان کرده‌اند، خانه‌ای بزرگ‌تر و دلبازتر. حالا سهیل اتاق خودش را دارد و مجبور نیست با دو برادر بازیگوشش در یک اتاق باشد. سهیل با پدرش کلی گشته است تا تخت مورد علاقه‎اش را پیدا کند و کلی پوستر بازیکنان فوتبال را به در و دیوار و کمدش زده و تازه در حال لذت بردن از اتاقش است که مجبور می‎شود اتاقش را تقدیم دخترخاله‎اش کند! چرا؟ چون خاله و شوهرخاله‌اش برای درمان خاله به خارج از کشور می‎روند و دخترشان به خانه آن‎ها می‎آید؛ ولی این تازه اول ماجراست!

خط مرزی

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی هفت داستان کوتاه درباره جنگ ایران و عراق است. «دیدگاه»، «کنسروهای خونی» و «خط مرزی» نام بعضی از این داستان‌هاست. داستان آخر درباره سه نوجوان است که با کَلَک، برای رفتن به مشهد، رضایت‌ پدر و مادرشان را می‎گیرند؛ اما با کاروان مسجد به جبهه می‎روند. آن‌ها قبل از رفتن به جبهه مثلاً خودشان را آماده می‎کنند و با چاقوی میوه‌ای ارهّ‌ای چقدر خاک‎های پشت خانه‌شان را می‌کَنند! اما در منطقه «دوکوهه»، آن‌قدر با سرنیزه‌های کُند و زنگ‌زده زمین را می‎کَنند و گونی پر می‎کُنند که دستشان تاول می‎زند. در دو کوهه مرتب زاغ‌سیاه فرمانده را چوب می‎زنند و چقدر التماس می‎کنند تا آن‌ها را اعزام کند. سرانجام به پشت جبهه می‎روند؛ اما این‌جا هم آن‌جایی نیست که می‌خواهند و....

خانه مغایرت

معرفی کتاب
«سعید» و «سحر» که عقد کرده هستند، در راه سفر به «شیراز » متوجه می‌شوند پدر سحر تصادف کرده است و همین موضوع باعث می‌شود که به اصرار سحر بازگردند. سعید از خانه‌ خودشان که در آن تک‌فرزند و تنهاست، گریزان است و بیشتر وقتش را در خانه‌ پدرزنش سپری می‌کند، خانه‌ای با پنج بچه شلوغ و پرماجرا که به آن «خانه‌ مغایرت» می‎گوید. پدر سحر به علت تصادف خانه‌نشین شده و مغازه بستنی‌فروشی‌اش را ناچاراً تعطیل کرده است. سعید که نمی‌خواهد پسرعمه سحر، اداره بستنی‌فروشی را در دست بگیرد، ریسک کرده و قبول می‌کند تا سلامتی مجدد پدرزنش بستنی‌فروشی را باز نگه دارد و... .

چشم‌های سبز هی‌هو‌ها‌ما

معرفی کتاب
از روزی که گربه‌ها دو مرغ عشق کیوان را خورده‌اند، او از آن‌ها متنفر است و هرجا گربه‌ها را می‎بیند، به هر شکلی که می‎تواند آن‌ها را اذیت می‏‌کند تا اینکه روزی دنبال گربه‎ای می‎کند و به زمین مخروبه‌ای می‎رسد که پر از ماشین‌های اسقاطی است. آنجا گربه‌های زیادی با رنگ‌های مختلف او را دوره می‎کنند و... . کیوان به مکافات بلاهایی که سر گربه‌ها آورده است، دُم درمی‎آورد! در ادامه داستان اتفاقاتی رخ می‎دهد که کیوان می‌فهمد باید چهار خان را پشت سربگذارد تا دُمش از بین برود!

جمجمه‌ات را قرض بده برادر

معرفی کتاب
داستان درباره گروهی از غواصان مأمور شناسایی عملیات والفجر هشت است. افراد گروه در پذیرفتن سردسته جدید تردید دارند و در پی بروز بعضی اختلافات، گاه از دسته جدا می‌شوند. در طول داستان هر یک از افراد متناسب با مأموریتی که می‌یابد، به شخص اصلی قصه تبدیل می‌شود و گذشته خویش را همراه با پیش بردن داستان، باز می‌گوید. با شروع عملیات، سرنوشت افراد دسته رقم می‌خورد. شاید حرکت در زمان گذشته و آینده از مهم‌ترین تمهیدات رمان باشد.

به نام یونس

معرفی کتاب
«یونس» روحانی‌ای است که نذر می‌کند به خاطر شفای دخترش، سفری تبلیغی برود؛ آن هم به روستایی دورافتاده و با آداب و رسومی خاص. او با مینی‌بوس، راهی این روستا می‌شود؛ اما در میان راه، به علت برف‌ و توفان شدید، مینی‌بوس راهش را گم می‎کند و در جایی که نمی‌داند کجاست، متوقف می‌شود. مسافران تصمیم می‎گیرند پیاده شوند تا شاید بتوانند به جایی برسند؛ اما سرما بسیار شدید است و زن‌ها و بچه‌ها توان راه رفتن ندارند تا اینکه فکری به ذهن یونس می‎رسد و... .

آوازهای روسی

معرفی کتاب
این داستانِ دوستی‎های تباه شده و امیدهایی است که همواره یأس به همراه دارد. داستان در افغانستان و دوران مبارزات گروه‌های مختلف مردمی علیه شوروی رخ می‎دهد. اسم شخصیت اصلی رمان «یعقوب» است. او جوانی ثروتمند است و عاشق که سعی می‎کند هم از جنگ، هم از خانواده دور بماند و سرگرم علایق خود و درس‌خواندن باشد؛ اما روند حوادث، پای او را به جنگ باز می‎کند. او سلاح به شانه می‎اندازد و مرد رزم می‎شود؛ اما اضطراب وجودی و جای زخم عشق در تمام داستان پیداست. یعقوب همه‌جا و همه‌وقت منتظر است تا شاید باد خبری از معشوق بیاورد.

نشانی روی آب و رد کبوترها

معرفی کتاب
«بی‌بی‌منظر» با شوهر بیمار و تنها پسرش، «قاسم»، در روستایی در آذربایجان زندگی می‌کنند. «الدار» نیز رزمنده میانسالی است که تعزیه‌دار روستا و شبیه‌خوان امام «حسین» (ع) است. «غلامحسین»، فرزند پیش‌نماز روستا و دانشجویی مذهبی است که در پخش اعلامیه‌های امام «خمینی» دست دارد و ساواک به دنبال اوست. غلامحسین در روستا پنهان می‎شود. در ادامه داستان، انقلاب به این روستا هم کشیده می‎شود و بعد از آن جنگ و بعد داستان تا سال ۱۳۸۸ ادامه می‌یابد. شایان ذکر است که هر فصل داستان از نگاه یکی از شخصیت‌ها روایت می‎شود.