قرار مهنا
معرفی کتاب
«ابوفاضل» با هماهنگی حاج «سیدجواد» به سوریه آمده بود و در ساختمانی نزدیک حرم حضرت زینب(س)، مستقر شده بود؛ اما به جز نگهبانی بالای همان ساختمان، کار دیگری نمیکرد. او از سیدجواد خواسته بود او را جایی بفرستد که بتواند از تخصصش استفاده کند؛ چون او یک تکتیرانداز بود. ابوفاضل در دو سه سالی که در سوریه بود، سه بار به «ادلب» رفته بود. ارتش به زحمت منطقه «تلالمسطومه» و «سیطرهالمسطومه» را حفظ کرده بود تا مردم عادی و غیرنظامیان، بتوانند از آنجا خارج شوند و حالا دستور رسیده بود باید از آنجا عقبنشینی کنند؛ اما....
سایههای باغ ملی
معرفی کتاب
حوادث این داستان، در تهران و سبزوار شکل میگیرند و به نوعی منعکسکننده فضای مبارزات سیاسی دانشجویان در آن دوران است. قهرمان اصلی داستان، دانشجویی است که علاقهمند به دیدگاههای دکتر شریعتی است؛ اگرچه در پسزمینه این حوادث، فضای عمومی کشور پس از کودتای ۲۸ مرداد بازخوانی میشود. اگر رکورد و بیکاری بعد از پایان جنگ دوم جهانی، «احمد» را وادار به مهاجرت نمیکرد، او همچنان در سبزوار میماند و هرگز با صمد آشنا نمیشد. احمد اسم جبهه ملی را نخستینبار از دهان او شنیده بود و... .
وضعیت بیعاری
معرفی کتاب
کتاب حاضر داستان عشقی است بین دو فرهنگ و دو دین که به دور از تمام مشکلات، انسانیت را جستوجو میکنند. داستانی که از زبان ۱۱ راوی روایت میشود و استیصال مادری را روایت میکند که بین میهن و شعائر دینی و فرزندانش باید یکی را انتخاب کند. «رام» شوهر «حلیمه» به دریا میرود و دیگر باز نمیگردد. حالا حلیمه مانده است و دو پسرش و «احلام»، مادر رام. جنگ شروع شده و همه خانهها خالی است؛ اما آنها ماندهاند؛ چراکه احلام دل رفتن ندارد. پسرها هوایی شدهاند و میخواهند به جنگ بروند و حلیمه تمام تلاشش را میکند تا جلوی آنها را بگیرد؛ اما کار سختی است، تا کی میتواند به این کار ادامه دهد؟
من پناهنده نیستم
معرفی کتاب
کتاب حاضر داستان خانوادهای فلسطینی را روایت میکند که به علت حمله اسرائیل از سرزمین خود کوچ میکنند. راوی داستان زنی به نام «رقیه» است. روایتی که از مصیبت مردم این سرزمین و اجبار آنها برای خروج از کشورشان آغاز میشود و با زندگی تلخ در نقاط مختلف جهان، به امید بازگشت به وطن و پشت سر گذاشتن وقایع ادامه مییابد و سرانجام با دیدار رقیه با پسر و نوهاش، پشت سیمهای خاردار، در مرز جنوب لبنان و فلسطین به پایان میرسد؛ پنجرهای رو به آینده... .
تحریر دیوانگی
معرفی کتاب
این کتاب داستان زندگی مردی است که از زبان خود او روایت میشود. هنگامیکه او پسربچه کوچکی است، بر اثر بمباران، تمام افراد خانوادهاش را از دست میدهد و خودش زیر آوار میماند. او بعد از دو روز از زیر آوار بیرون میآید و راهی پرورشگاه میشود. پسر کوچکی که مدام سرفه میکند و از درد استخوان به خود میپیچد. پسری که هیچکس به فرزندی قبولش نمیکند.... سالها بعد وقتی از کار اخراج میشود، همسرش او را ترک میکند. مرد جوان همچنان درگیر سرفههای مداوم است و تنهایی عذابش میدهد تا اینکه باخبر میشود شخصی به نام «سالار افخم» که نسبت دوری با او دارد، از دنیا رفته و تمام اموالش به او رسیده است! بعد....
پس از بیست سال
معرفی کتاب
«سلیم» همراه دو فرزندش در تاریکی شبِ دهم محرم، به دیدار برادرش، «زید»، میرود؛ چراکه او درخواست ملاقات با سلیم را کرده است. زید نیز همراه پسرش، «ابراهیم» است. «عبیدالله» به زید وعده داده است که اگر برادرش را از سپاه حسین(ع) جدا کند، نزد «یزید»، جایگاه ویژهای دارد. زید و سلیم پسران یکدیگر را در آغوش میگیرند و برای لحظهای فراموش میکنند که فردا در همین دشت خون یکدیگر را میریزند. زید به سلیم میگوید که اگر از حسین دست بکشد، در امان است؛ اما سلیم چنین حیاتی را ننگ میداند و....
برهنه در برهوت
معرفی کتاب
«میلاد» با همسرش، «نازنین» و دو فرزندش، «مائده» و «مسعود»، به نیشابور میروند تا به مادر نازنین سر بزنند؛ اما میلاد وارد جادهای خاکی میشود و راه را گم میکند. آنها سر از ایستگاه قطار متروکهای درمیآورند که پیرمردی به نام «حیدر» در آن زندگی میکند. قبل از رسیدن به ایستگاه، روی تپهای استخوانهای آدمهایی را میبینند که از قبر بیرون آمده است. نازنین خیلی ترسیده است و اصرار میکند که بازگردند؛ اما میلاد همچنان ادامه میدهد. در ایستگاه، آقا حیدر حرفهایی میزند که ترس آنها به خصوص نازنین بیشتر میشود. این ترس زمانی به اوج خود میرسد که پیرمرد دیگری به نام درویش به جمع آنها اضافه میشود و....
ابدی
معرفی کتاب
«امیرعلی» تازه وارد دانشگاه شده است که بساط نامزدی خواهرش پهن میشود. آقای داماد، «امین»، هر سال، چندبار به کربلا میرود. در مهمانیای که دو خانواده جمع هستند، بحث رفتن به کربلا بالا میگیرد و ماجرا تا جایی پیش میرود که امیرعلی که تا به حال بدون پدر و مادر هیچجا نرفته است، همسفر امین میشود... . امین میخواهد مخفیانه و شبانه با چند نفر از دوستانش به کاظمین برود و فردا صبح برگردد. امیرعلی قصد رفتن ندارد؛ اما هنگامیکه ماشین را میبیند، کنجکاو میشود. او تا دم در ماشین میرود و وانمود میکند که برای بدرقه آنها آمده است؛ ولی دست سرنوشت او را به داخل ماشین میکشد و همراه آنها میشود؛ سپس... .
یادآوری
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه اشعاری است که در قالب رباعی سروده شده است. نام برخی از این رباعیها به این ترتیب است: «غرور»، «یاد»، «بیتاب»، «تردید»، «تنهایی»، «فردا»، «درغربت» و «جستوجو». در رباعی اول، شاعر از عشقِ معشوق میگوید که به هر دلی محرم نمیشود و قلب خودش که اسیر هر غمی نمیشود. این قلب و عشق، هر دو مغرورند. در شعر دوم، از معشوق شکایت میکند که چقدر راحت او را از یاد برده است. در شعر سوم، خود را مانند گل آفتابگردان، در شب سرگردان میبیند؛ چون او هم از دیدار محبوب محروم شده است.
ملاحظات
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای است از غزلهای شاعر که طی سالهای 1389 تا 1396 سروده و در سه بخش آورده شدهاند. «نقطه چین آخر خط»، « حق با سپیدار است» و «شاید صدایی» نام این بخشهاست. بخشی از نخستین شعر این دفتر از این قرار است: ای منتها مسیر تماشا تو/ من نامه نگاهم و امضا تو/ با تو پر از سکوت، پر از صبحم/ غرق هزار خاطرهام با تو/ آنقدر از هوای تو لبریزم/ در حیرتم منم که منم یا تو