خرگوش کوچولو و خانوادهاش
معرفی کتاب
خرگوشکوچولو، عاشق خانوادهاش است. وقتی مشکلی برایش پیش میآید، مامان و بابا او را راهنمایی میکنند. خیلی وقتها دور هم جمع میشوند و خیلی به آنها خوش میگذرد. تازه خیلی هم هوای یکدیگر را دارند. خب برای همین، خرگوشکوچولو اینقدر خانوادهاش را دوست دارد... . در این داستان، کودکان با معنای ساده مثبتاندیشی و تمایل به خوشبینی و امیدواری، آشنا میشوند.
بداخلاقوزوروس
معرفی کتاب
«گریسی بداخلاقوزوروس» یک دایناسور بداخلاق است. مدام بهانه میگیرد، نِق میزند و به حرف گوش نمیکند و دوست دارد هر کاری که دلش میخواهد بکند. برای همین همه از دستش کلافه میشوند؛ تااینکه... . در این داستان با روشهایی آشنا میشوید که کودکان میتوانند با بهکارگیری آنها بر احساس بدخلقیشان غلبه کنند.
فقط، مامانم رو میخوام!
معرفی کتاب
«شازده فرفره»، مُدام بهانه میگیرد و مادرش را میخواهد. دوست دارد همیشه پیش مادرش باشد؛ موقع بازی، نقاشیکردن، خوابیدن، حتی زمانهایی که زمین میخورد و میترسد، ناراحت میشود، و گریه و زاری میکند. تااینکه روزی به یک مهمانی میروند و... . این داستان به کودکان میآموزد که چگونه بدون حضور والدینشان زندگی کنند و با دیگران ارتباط برقرار کنند.
من دیگه ورجه وورجه نمیکنم
معرفی کتاب
در کلاس درس، حواس «دیوید» همیشه پرت است و معلمش مرتب او را برای بیتوجه بودن در کلاس سرزنش میکند. دیوید میخواهد توجه کند ولی وقتی ایدهها و فکرهای هیجانانگیزی به سرش میزند، توجه کردن برایش خیلی سخت میشود و معمولا متوجه نیست که دارد اشتباه میکند تازه بعد از اینکه مرتکب اشتباه شد، میفهمد که اشتباه کرده است. اما بعد از یک اشتباه، دیوید متوجه موضوع شده و نقشهای میکشد تا ورجهوورجههایش را کم کند... . این کتاب، مقدمهای کوتاه بر اختلال بیشفعالی در کودکان است و راهحلهای خلاقانه برای کنار آمدن با آن، ارائه میکند.
بتی خرگوشه همه چیز میخواد
معرفی کتاب
«بتیخرگوشه»، خرگوش شیطان و بازیگوشی است و هر کاری دلش میخواهد انجام میدهد. اصلا هم کاری به حرف بزرگترها ندارد. وقتی میروند خرید میخواهد هر چیزی را که دوست دارد بخرد. خواهر و برادرهایش خیلی نصیحتاش میکنند، اما گوشش بدهکار نیست. او فکر میکند که پدر و مادرش بدجنس هستند که برایش خرید نمیکنند اما... .
کسی این کلاغ آبی را نمیخواهد؟
معرفی کتاب
این کتاب، داستان کلاغ کوچکی است که در جستوجوی یک وطن جدید تکوتنها اما با کولهباری از امید، شجاعانه پای در راه سفر میگذارد؛ در پیِ یافتن جایی که در آن «امنیت» داشته باشد و او را «همانطوری که هست»، بپذیرند. این کتاب، کودکان را با احساس طرد شدن، غریبگی، درماندگی و تنهایی در غربت آشنا میکند و به آنها نشان میدهد که چگونه میتوان با درک تفاوتها و پذیرش آنها و نیز با تکیه بر دانستهها و تواناییهای خود، چالشهای مهاجرت را به فرصت تبدیل کرد.
بابا و مامانم دیگر باهم دوست نیستند!
معرفی کتاب
در این داستان، پدر و مادر یک کودک قبلا مثل دوتا دوست بودند و آنها خانواده خوشبختی بودند، اما نمیداند چرا همه چیز تغییر کرد. پدر و مادر کودک شروع به دعوا با هم کردند و اعصاب همه توی خانه بههم ریخته بود و... .
در این کتاب، هدف، آگاهی بخشیدن به کودک درباره نگرانیها و اضطرابهایی است که ممکن است در دوران گذار و تغییر، درون خانواده تجربه کنند.
در این کتاب، هدف، آگاهی بخشیدن به کودک درباره نگرانیها و اضطرابهایی است که ممکن است در دوران گذار و تغییر، درون خانواده تجربه کنند.