Skip to main content
معرفی کتاب
«حسنی» باز هم مثل همیشه خواب بود که باباجان، او را از خواب بیدار کرد و گفت که برود و از شیرینی‌فروشی آب‌نبات زعفرانی بخرد؛ چون آن شب مهمان داشتند. حسنی دلش نمی‌‏خواست از جایش بلند شود؛ اما چاره‌‏ای نبود. حسنی با عجله بیرون رفت و موهایش را شانه نکرد. در راه شیرینی‌فروشی صدایی شنید؛ صدای بچه کبوتری که فکر می‏‌کرد حسنی پدرش است! حسنی اول فکر کرد خواب می‎بیند و بعد سعی کرد به کبوتر بفهماند که پدرش نیست؛ اما کبوتر به شانه حسنی چسبیده بود و مرتب بق‌بقو می‏‌کرد.
مجموع صفحات
12
سال چاپ
1399

اطلاعات شناسنامه ای

نام مجموعه
حسنی و قصه‌هایش
مولف
خداجو، فروزنده

ناشر

شابک
9786000807825
نوع کتاب
تربیتی
قطع کتاب
خشتی
درجه بندی
درجه 3

اطلاعات کتابشناختی

دوره و درس

پایه
دوم
سوم
مخاطب
دانش‌آموز