دانشنامه پادشاهان دریا
معرفی کتاب
در این کتاب، منظور از پادشاه دریا، همان دزد دریایی است. دزد دریایی کیست، چرا دزدی میکند، دزدان دریایی جهان روم، یونان باستان، اقیانوس هند، دریاهای چین و همچنین دزدان دریایی کاراییب، دریانوردان مزدور، معرفترین دزدان دریایی، و دزدان دریایی در ادبیات و فیلم و تئاتر از جمله مطالب این کتاب هستند. در واقع تمام اطلاعات مربوط به دزدان دریایی، به همراه تصویرهایی دقیق از وسایل و لباسها و افراد مشهور آنها در کتاب قابل مشاهده است.
ماهی سیاه کوچولو
معرفی کتاب
ماهی سیاه کوچولو با مادرش در جویباری زندگی میکند. آنها جای کوچکی برای رفت و آمد دارند. روزی ماهی کوچولو تصمیم میگیرد به جاهای دیگر برود و چیزهای جدیدی را کشف کند. ماهی سیاه با وجود مخالفت اطرافیانش، از آبشار پایین میرود و در برکهای پر آب با بچهقورباغه و خرچنگ و مارمولک آشنا میشود و سرانجام در مهلکهای میافتد که برای نجات از آن باید تمام شجاعتش را به کار بگیرد.
قصّههای زیزیگولو: قصههای 30،29،28
معرفی کتاب
این کتاب شامل سه داستان کوتاه از «زیزیگولو» قهرمان داستانهای خیالی زن جوانی به نام «خانمی» است. در داستان اول، زیزیگولو دلش برای دوستانش تنگ شده است. به همین علت، به سرزمین خودش میرود و... . داستان دوم «امیر»، همسایه خانمی و آقای مهندس، تصمیم گرفته است فوتبالیست شود و درس و مشق را کنار گذاشته است؛ اما... . در داستان سوم، قرار است خانمی به زودی مادر شود. حالا سرِ زیزیگولو چه میآید؟
قصّههای زیزیگولو: قصههای 27،26،25
معرفی کتاب
سه داستان تخیلی این کتاب درباره «زیزیگولو»، شخصیت خیالی قصههای زن جوانی به نام «خانمی»، است. در داستان اول «امیر»، همسایه خانمی و آقای مهندس، بیصبرانه منتظر نامه خالهاش است و حوصله هیچ کاری را ندارد تا اینکه... . در داستان دوم پای «خانم جان»، مادربزرگ امیر، شکسته است و او با کمک دیگران میتواند راه برود؛ اما امیر نمیخواهد به او کمک کند. داستان سوم درباره خسته شدن امیر از درس و مدرسه است. آیا اینبار هم زیزیگولو میتواند کاری بکند؟
قصّههای زیزیگولو: قصههای 24،23،22
معرفی کتاب
داستانهای این کتاب درباره قهرمان خیالی زن جوانی به نام «خانمی» است. نام این شخصیت که قدرتی جادویی دارد، «زیزیگولو» است. در داستان اول، خانمی و «آقای مهندس» میخواهند برای زیزیگولو تولد بگیرند و هر کدام نقشهای دارند؛ اما... . داستان دوم درباره آقای مهندس است که به تازگی ازخودراضی و اخمو شده است و با همین رفتارش خیلی از کارهایش را از دست میدهد. در داستان سوم زیزیگولو با یک دزد روبهرو میشود و... .
قصّههای زیزیگولو: قصههای 21،20،19
معرفی کتاب
کتاب حاضر درباره شخصیت خیالی داستانهای زن جوانی به نام «خانمی» است که «زیزیگولو» نام دارد. «امیر»، پسرِ همسایه خانمی و «آقای مهندس»، هر روز یک چیزی گم میکند و همیشه میگوید خودشان گم میشوند تا اینکه زیزیگولو چارهای پیدا میکند. در داستان دوم، زیزیگولو همراه آقای مهندس و آقای «جمالی» به مرغداری میرود و با چهار شانه تخممرغ به خانه بازمیگردند؛ اما... . در داستان سوم، امیر و دوستانش در حال ساختن آدم برفی هستند که زیزیگولو سر میرسد و... .
قصّههای زیزیگولو: قصههای 17،17،16
معرفی کتاب
قهرمان سه داستان این کتاب، شخصیتی خیالی به نام «زیزیگولو» است. او میتواند کارهای عجیب و غریبی انجام دهد. در داستان اول، «خانمی» یاد دوران کودکیاش افتاده است و زیزیگولو او را به آن دوران برمیگرداند. داستان دوم، درباره «امیر»، همسایه خانمی، است که در کارها به مادرش کمک نمیکند و ناگهان سر و کله «نخودی» پیدا میشود! در داستان سوم، امیر خیلی دلش میخواهد زودتر بزرگ شود و وقتی مادر امیر به اتاقش میرود تا او را بیدار کند، با صحنه ترسناکی روبهرو میشود.
قصّههای زیزیگولو: قصههای 15،14،13
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی سه داستان کوتاه است که قهرمان آنها شخصیتی خیالی به نام «زیزیگولو» است. در داستان اول، «امیر»، همسایه زیزیگولو، مشتاق مدرسه رفتن است؛ ولی زیزیگولو ناراحت است، او دیگر نمیتواند با امیر بازی کند. داستان دوم، درباره مادربزرگ امیر، «خانمجان»، است که امیر اصلاً به او توجه نمیکند و زیزیگولو درس خوبی به او میدهد. در داستان سوم، امیر اصول بهداشتی را رعایت نمیکند و ناگهان به بچهای ۵ ـــ ۶ ماهه تبدیل میشود.
قصّههای زیزیگولو: قصههای 9،8،7
معرفی کتاب
«زیزیگولو» نام شخصیت خیالی سه داستان این کتاب است. در داستان اول، «خانمی» و «آقای مهندس» با هم قهر میکنند. زیزیگولو وارد عمل میشود و آنها را آشتی میدهد. در داستان دوم، زیزیگولو متوجه میشود که خانمی و آقای مهندس از کار زیاد خسته شدهاند؛ اما زیزیگولو فکر بکری دارد! داستان سوم درباره «امیر»، همسایه خانمی و آقای مهندس است، او از همه کتک میخورد. زیزیگولو دلش برای او میسوزد و... .
قصّههای زیزیگولو: قصههای 6،5،4
معرفی کتاب
سه داستان کوتاه این کتاب، درباره شخصیتی تخیلی به نام «زیزیگولو» است که قهرمان داستانهای زن جوانی به نام «خانمی» است. در داستان اول، ابر کوچولویِ داستانِ خانمی، مادرش را گم کرده است و زیزیگولو او را پیدا میکند. در داستان دوم، زیزیگولو نظم و ترتیب را به «امیر»، پسرِ همسایه خانمی و «آقای مهندس» یاد میدهد و در داستان سوم امیر یاد میگیرد که نباید دروغ بگوید.