Skip to main content

اراذل و اوباش: گوگولی‌ها انتقام می‌گیرند

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «اراذل و اوباش»، به سبک «کمیک استریپ» نوشته شده است. در این قسمت، گرگ و دوستانش، مرغ‌های مرغداری را نجات می‌دهند و همه را متعجب می‌کنند. حالا آن‌ها می‌خواهند خوکچه‌های هندی را نجات دهند که قرار است، بولدزرها خانه‌هایشان را خراب کنند؛ اما ناگهان دکتر «مربا»، دانشمند خوکچه‌ها، آن‌ها را دستگیر می‌کند. چرا؟ چون مرغداری متعلق به دکتر مرباست و او می‌خواهد انتقام بگیرد. آیا گرگ و دوستانش می‌توانند جان سالم به در ببرند؟

اراذل و اوباش در لباس مبدل

معرفی کتاب
آقای گرگ که جرم‌های زیادی مرتکب شده است، مانند جعل هویت گوسفندها، ورود غیر مجاز به خانه پیرزن‌ها و... ، تصمیم گرفته است با دوستانش گروهی تشکیل دهند و کارهای خوب انجام دهندتا قهرمان باشند؛ اما دوستان او آقای مار و کوسه و جونده‌ای به نام آقای پیرانا هستند. آن‌ها همگی بسیار خطرناکند و کارهای بد زیادی کرده‌اند. آیا آقای گرگ و دوستانش می‌توانند از عهده کارهای خوب برآیند و قهرمان باشند؟

همه به مینی شک می‌کنند

معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه «ماجراهای مینی» است. تصاویر در این کتاب نقش مهمی دارند و به روایت داستان کمک می‌کنند. در این قسمت پسرهای مدرسه «مورتیس»، برادر «مینی»، همگی عکس فوتبالیست‌ها را جمع می‌کنند و فقط مورتیس بدشانسی آورده است. او از سوپر‌مارکت کلی کورن‌فلکس شانسی خریده و عکس برگردان فوتبالیست‌ها را برداشته و جعبه کورن‌فلکس را دور انداخته است؛ ولی از داخل همه آن‌ها، عکس تکراری یکی از فوتبالیست‌ها را درآورده است. «یو» یکی از دوستان مورتیس، آلبوم فوتبالش را به مدرسه می‌برد و با افتخار به همه نشان می‌دهد... . دو روز بعد آلبوم یو دزدیده می‌شود. چه کسی می‌تواند این کار را کرده باشد؟

مینی تولدش را جشن می‌گیرد

معرفی کتاب
روز تولد «مینی» نزدیک است و مادرش از او می‌پرسد که برای تولدش چه می‌خواهد... . مینی از مادرش می‌خواهد که یک جشن تولد مفصل بگیرد و تمام دوستانش را دعوت کند. مادر اجاز ه می‌دهد؛ اما مینی می‌تواند فقط هفت نفر از دوستانش را دعوت کند. مینی با کمک دوستش، «ماکسی»، هفت نفر را انتخاب کرده و برایشان کارت‌های دعوت آماده می‌کند. او تصمیم می‌گیرد کارت‌ها را در مدرسه به دوستانش بدهد؛ اما در مدرسه اتفاقاتی رخ می‎دهد که مینی حتی تصورش را هم نمی‌کند. او سردرگم است و نمی‌داند چه کار باید بکند.

مینی، دختر کدبانو

معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه «ماجراهای مینی» است که تصاویر آن نقش مهمی در روایت داستان دارند. مادر و مادربزرگ «مینی» به خرید می‌روند و... . بعد از چند ساعت، مینی و برادرش، «مورتیس»، خبردار می‌شوند که آن‌ها تصادف کرده‌اند و باید مدتی در بیمارستان باشند. پدر از بچه‌ها می‌خواهد در کارهای خانه به او کمک کنند تا در نبود مادر، نظم خانه به هم نریزد. مینی قول می‌دهد که این کار را انجام دهد؛ اما آیا مورتیس هم در کارهای خانه کمک می‌کند؟ آیا مینی می‌تواند با مورتیس شلخته کنار بیاید؟

مینی قدبلندترین است

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «ماجراهای مینی» است که تصاویر، همراه با متن، داستان را روایت می‌کنند. «مینی» هفت سال دارد؛ اما بسیار قدبلند است، حتی از برادرش که دو سال از او بزرگ‌تر است. مینی خیلی دلش می‌خواهد بتواند کاری را خیلی عالی انجام دهد؛ چون «ماکسی» می‎تواند خیلی خوب آواز بخواند، «اِکساندی» خیلی عالی نقاشی می‌کشد، «گابی»، یک ژیمناست معرکه است و... . مینی هم می‌خواهد مثل آن‌ها باشد؛ ولی او در هیچ کاری خیلی عالی نیست تا اینکه خانم معلم نمایشی ترتیب می‌دهد؛ اما در این نمایش مینی فقط نقش یک کرم را دارد. او چطور می‌تواند کاری پیدا کند که در آن عالی باشد؟

مینی باید به مدرسه برود

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «ماجراهای مینی» است و تصاویر سیاه و سفید این کتاب، نقش مهمی در روایت داستان دارند. «مینی» دختر لاغر و قدبلندی است و هنوز به مدرسه نمی‌رود؛ با این حال از برادرش که دو سال از او بزرگ‌تر است، بلندتر است. با آمدن پاییز، مینی باید به مدرسه برود؛ ولی او نمی‌تواند تصمیم بگیرد به کدام مدرسه برود. مدرسه‌ای که برادرش آنجاست یا مدرسه‌ای که دوستان کودکستانش می‌روند. مادربزرگ برای روز اول مدرسه برای مینی لباسی دوخته است که بدتر از آن است که مینی فکرش را می‌کند. او نمی‌خواهد لباس را بپوشد؛ ولی می‌داند که با این کار مادربزرگ خیلی ناراحت می‌شود تا اینکه «مورتیس»، برادر مینی، فکری به ذهنش می‌رسد.

خواهران غریب

معرفی کتاب
دو دختربچه، یکی از وین و دیگری از مونیخ در اردوگاهی تابستانی، با هم ملاقات می‌کنند. یکی از آن‌ها موهای فرفری بلند دارد و دیگری موهای بافته. تنها تفاوت آن دو، همین است! این دو دختر با هم مو نمی‌زنند! «لوئیزه» و «لوته»، دو خواهر دوقلو هستند که پدر و مادرشان سال‌ها پیش از هم جدا می‌شوند و هر کدام، یکی از بچه‌ها را نزد خود نگه می‌دارد. لوئیزه و لوته که از وجود هم خبر ندارند، در اردو با هم آشنا می‌شوند و این راز را کشف می‌کنند. در پایان اردو آن‌ها تصمیم می‌گیرند جایشان را با هم عوض کنند و... .

سی‌و‌پنجم ماه‌مه

معرفی کتاب
این داستان فانتزی و طنز، ماجرای «کُنراد»، پسربچه‌ای است که همراه عمویش و اسبی سخن‌گو، به دریای جنوب سفر می‎‌کند و در آنجا وارد فضایی کمدی می‌شود و از سرزمین‌های عجیب و غریب سردرمی‌آورد. کنراد ابتدا وارد سرزمینی جادویی می‌شود که روی تابلوی آن نوشته شده است: «ورود برای عموم آزاد است»؛ اما هیچ دری برای ورود به آن سرزمین وجود ندارد. سرانجام آن‌ها وارد آن سرزمین شده و با پدیده‌ای عجیب روبه‌رو می‌شوند. کنراد و عمویش هربار که دست راست خود را روی تنه درختی می‌کشند، بشقابی پر از کمپوت گیلاس دریافت می‌کنند!

دریاچه آخر دنیا

معرفی کتاب
همه ساکنان زمین بر اثر بیماری مهلکی از بین رفته‌اند و فقط افراد کمی زنده هستند. سه نفر از اعضای یک خانواده، در کنار دریاچه‌ای سحرآمیز زندگی می‌کنند و بقیه در تونل‌های زیرزمینی ساکن شده‌اند. «دیانا» دختر خانواده، کاملاً اتفاقی با «هکتور»، پسری از انسان‌های زیرزمینی مواجه می‌شود و... . پس از چند روز هکتور به کمک دیانا از تونل‌های زیرزمینی می‌گریزد و به خانواده دیانا ملحق می‌شود. بعد از مدتی، هکتور و دیانا برای به دست آوردن دارو ــ برای معالجه دیاناــ به تونل می‌روند؛ اما ... .