راز کدوی جادویی
معرفی کتاب
روزی در کلاس درس، خانم معلم، سرنخی از یک پری جادویی، به «فِرِدی» و دوستانش میدهد. پری جادویی هر بار در نشانههایش نکتهای اخلاقی را به بچهها گوشزد میکند و در پایان نیز از آنها میخواهد با جستوجوی نشانهها، هدایای غافلگیرکننده خود را پیدا کنند. آنها هر یک، کدوی حلوایی دریافت میکنند و تصمیم میگیرند آن کدو را تزئین کرده و در مسابقه مدرسه شرکت کنند.
بچه ترسو توی جشن
معرفی کتاب
یکی از بچههای کلاس میخواهد جشن هالووین بگیرد و همه را دعوت کرده است. آنها در مدرسه کلی درباره لباسی که میخواهند بپوشند حرف میزنند. فِرِدی از شبح و جن و هیولا میترسد؛ حتی دیدن لباسهای هالووین هم او را میترساند. فِرِدی فکر میکند که خودش را به مریضی بزند و به این مهمانی نرود؛ ولی واقعاً چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دوچرخهسوار ناشی
معرفی کتاب
«فِرِدی» و دوستانش در کلاس درس با خانم «جو» آشنا میشوند. خانم جو درباره مراقبت از حیوانات دستآموز اطلاعاتی در اختیار آنها میگذارد. فردی و دوستانش تصمیم میگیرند مسابقه دوچرخهسواری راه بیاندازند و برای پناهگاه ملی حیوانات، پول جمع کنند. فِرِدی برای برنده شدن تمام تلاش خود را میکند؛ اما چه کسی برنده مسابقه خواهد بود؟
باغ نیمهشب تام
معرفی کتاب
برادر تام سرخک گرفته و تام مجبور است به خانه خالهاش برود. خانه آنها موضوع جالبی برای تام ندارد. او متوجه ساعت دیواری قدیمی گوشه سالن آپارتمان میشود که در نیمهشب13 ضربه میزند. درِ انتهای سالن طبقه پایین، به باغی باز میشودکه تام از آن خبر ندارد. صاحب خانه کل ماجرای باغ را برای تام تعریف میکند.
بیستهزار فرسنگ زیر دریا
معرفی کتاب
داستان این کتاب یکی از پیشگوییهای علمی نویسنده درخصوص زیردریاییهاست. داستان به روایت اول شخص نوشته شده و همذات پنداری نوجوانان را برمیانگیزد و آنها را به دنیایی خیالانگیز، اما واقعی میکشاند. ماجرا در تابستان ۱۸۶۶، در نیویورک شکل میگیرد، آنجا که مردم فکر میکردند دریا صاحب هیولایی با چشمان درخشان است.
آقا روباه شگفتانگیز
معرفی کتاب
آقای روباه به همراه خانوادهاش در همسایگی سه مزرعهدار زندگی میکند و برای سیر کردن شکم خانوادهاش مرغهای آنها را شکار میکند. برای همین سه مزرعهدار دست به کار میشوند که از شّر روباه خلاص شوند؛ اما آقای روباه هم بیکار نمینشیند. داستان نگاهی طنز به ماجرای همیشگی کشمکش روباه و مزرعهدارها دارد.
انگشت جادویی
معرفی کتاب
دختر 8 سالهای انگشت جادویی دارد و هر وقت عصبانی میشود، نیرویی جادویی از آن بیرون میجهد و وای به حال کسی که ناراحتش کرده باشد. این داستان بدون پند و اندرز و با برانگیختن تخیل و با زبانی طنز به کودکان نشان میدهد که پرندگان و جانوران هم زندگی کردن را دوست دارند. این داستان درباره محیط زیست و نگهداری از آن است.