بازی و سرگرمی کودکان

امروز عید است و همۀ اعضای فامیل در خانۀ مادربزرگ و پدربزرگ جمع شده‌اند. بچه‌ها می‌خواهند به باغ بروند و تخم‌مرغ‌های شکلاتی را که میان گل‌ها و علف‌ها قایم شده است، پیدا کنند. کم‌کم صدای بچه‌ها از اطراف باغ به گوش می‌رسد که هر کدام از پیدا کردن تخم‌مرغ خبر می‌دهند. "کاملیا" همانطور که به گشتن مشغول است ناگهان به یک تخم‌مرغ شکلاتی شکسته می‌رسد که یک جوجه کنار آن با صدای بلند جیک‌جیک می‌کند.مگر می‌شود از تخم‌مرغ شکلاتی جوجه بیرون بیاید؟ باید هر چه سریع‌تر این اتفاق را به پدربزرگ بگوید.

"کاملیا" می‌خواهد امروز به خانۀ پدربزرگ و مادربزرگش برود. با خوشحالی ساک و چمدانش را می‌بندد و با پدر به راه می‌افتند. او انباری خانۀ مادربزرگ را دوست دارد و می‌داند در آن‌جا چیزهای باارزشی پیدا خواهد کرد؛ مثلا یک آلبوم قدیمی که پر از عکس‌های سیاه و سفید است. همچنین عکس‌های نوجوانی مادربزرگ در حال فوتبال‌بازی کردن نیز در آن وجود دارد. مادربزرگ می‌گوید در آن سن حتی از درخت‌ها هم بالا می‌رفته است. مادربزرگ؟ می‌شود امروز هم از درخت‌ها بالا برویم؟

این کتاب شامل چهار فصل است. در فصل اول مطالبی دربارۀ ضرورت مراقبت از کودکان در اینترنت مطرح شده است. در فصل دوم، آسیب‌ها و تهدیدات سایبری علیه کودکان در حوزه های مختلف روحی، روانی، جسمی، اجتماعی، اخلاقی، دینی و خانوادگی مورد بحث قرار گرفته است و در فصل سوم، ضمن معرفی چند نرم‌افزار عملی، نحوۀ نظارت نرم‎افزاری و کنترل هوشمند بر گشت و گذارهای اینترنتی فرزندان به والدین آموزش داده شده است. در نهایت، در فصل چهارم راهکارهای لازم برای نظارت بر فرزندان و کنترل آن‌ها در اینترنت مطرح شده است.

در مسابقه گاهی برنده می‌شویم و گاهی بازنده. لازم است کودکان بیاموزند برنده‌شدن هدف از بازی نیست، بلکه شادبودن، بازی‌کردن و یادگرفتن مهم است. داستان این کتاب به مسابقه‌ای کودکانه می‌پردازد که در آن شخصیت‌های اصلی در ابتدا ناامیدند. پدربزرگ آن‌ها را آموزش می‌دهد و داشتن فکر مثبت و امید را به‌ آن‌ها می‌آموزد.کودکان متوجه می‌شوند که بردن هدف نیست و یادگرفتن و کسب تجربه در بازی مهم است. البته تلاش راه موفقیت را هموار می‌کند.

شب شده است و "اتو" باید کم‌کم به تخت خوابش برود. اما او اصلا دلش نمی‌خواهد دست از کارها و بازی‌هایش بکشد. شما فکری دارید تا او را برای رفتن به اتاقش و دیدن خواب‌های قشنگ تشویق کنید؟

در این اثر بازی‌هایی آمده است که نویسنده در تجربه‌های خود با کودکان کشف یا طراحی کرده است. بازی‌هایی ساده و بدون اسباب بازی که برای سرگرم کردن کودک در خانه و بیرون از آن به کار رفته‌اند؛ مثل: بازی با انگشتان دست، حباب‌بازی، بازی غذا درست کردن، قابلمه بازی، بازی با برگ‌ها، سنگ بازی، بازی با ماشین لباسشویی و... .
در این سرگرمی‌ها هم به والدین کمک می‌شود تا زمانی که کودک کنار آن‌هاست، کارهای خود را نیز انجام دهند و هم به کودک کمک می‌شود تا از ساعات در خانه ماندن خسته نشود و یا در همراهی والدین خود بیرون از خانه بهانه نگیرد.
هدف بازی‌ها علاوه بر تفریح و نشاط، تقویت حس کنجکاوی، پرورش مهارت‌های اجتماعی و رشد مهارت زبان‌آموزی کودکان است.

این اثر دارای بازی‌های ساده‌ای است که در عین‌حال تأثیرات روحی و روانی مثبتی بر کودکان دارند.
ابتدای هر بازی، نتایج مورد انتظار روان‌شناسی از آن و دستورالعمل اجرایش بیان شده‌است.در پایان هر بخش نیز تصاویری برای رنگ‌آمیزی وجود دارد.
یکی از اهداف کتاب، افزایش انگیزۀ ترویج بازی‌ها به صورت گروهی در مراکز پیش‌دبستانی کشور است.
برخی عناوین این مجموعه عبارت‌اند از:‌ از به‌درد‌نخورها عروسک بسازیم، بازی موش بدو گربه بدو، عدد درست کنیم، میوه‌ها را دسته‌بندی کنیم، گل پرورش دهیم، دیوارهای هنری درست کنیم، روی سنگ‌ها نقاشی کنیم.

این مجموعه با طرح خواسته‌هایی ساده به کودک کمک می‌کند تا بیشترین میزان خلاقیتش را به کار گیرد و شکل‌های ناتمام کتاب را تکمیل و رنگ‌آمیزی کند. در پایین هر صفحه، از کودک خواسته‌شده‌است تا بعد از اتمام نقاشی، داستان تصویر جدیدی را که خود خلق کرده‌است بنویسد. قالب‌های از پیش تعیین‌شدۀ کتاب، محدود‌کننده نیستند تا کودک فقط تصاویری مشخص را در آن‌ها بکشد بلکه متناسب با میزان تخیل او می‌توانند پیچیده‌تر شوند.

مهارت‌های رفتاری در خردسالی از موضوعات ساده و به ظاهر کم‌اهمیت آموخته می‌شوند. در کتاب حاضر، مخاطب با خواندن داستانی کودکانه دربارۀ بازی کردن با اسباب‌بازی، می‌آموزد، بازی‌کردن با دیگران بهتر و لذت‌بخش‌تر از بازی‌کردن به تنهایی است. وقتی کودک اجازه می‌دهد دیگران نیز با اسباب‌بازی او بازی کنند، هم خودش بیشتر لذت می‌برد و هم دیگران. در انتهای کتاب، نویسنده با چند سؤال ساده دربارۀ داستان، به طور مستقیم از این قصه نتیجه گیری می‌کند.

کتاب حاضر از مجموعۀ «کودک ماجراجو» شغل دامداری را به مخاطب معرفی می کند. جک دامدار است و یک گلۀ بزرگ گاو ، یک اسب و یک مزرعه دارد. او از صبح زود شروع به کار می کند و گاوها را به مزرعه و چرا می برد و تا شب از آن ها مراقبت می‌کند. او تفریح نیز دارد؛ مثل شرکت در مسابقۀ اسب سواری و تمرین تیراندازی.