بَچّه مَرد (داستان نوجوان)
معرفی کتاب
این داستان درباره خانوادهای کپرنشین و فقیر در دوران قبل از شروع جنگ و سالهای نخست جنگ است. فرزند این خانواده که نوجوانی شجاع است، درگیر حوادثی میشود که او را راهی جبهههای دفاع مقدس میکند. این نوجوان شجاع در سالهای جنگ آنچنان جنگید و از خود دلیری نشان داد که باعث تعجب فرماندهان سپاه و نظامیهای باسابقه شد و مدال افتخار را نصیب خودش کرد. نویسنده قصه حاضر سعی دارد نوجوان امروز را با سختیها و رشادتهایی نوجوانان ایام جنگ و دفاعمقدس آشنا کند و ایشان را در جریان فداکاریهای رزمندگان و شهدا قرار دهد.
این میوه خودمه!
معرفی کتاب
این داستان درباره پنج فیل کوچولو است که هرکدام عاشق یک میوه خوشمزه بودند و فقط از میوه موردعلاقه خودشان میخورند؛ اما یک روز با درختی خیلی بلند و میوههای عجیب و جدیدش روبهرو شدند. فیلها بدون کمک یکدیگر خواستند به آن میوه جالب و ناشناخته برسند. آنها مدام میگفتند:«آن میوه مال «من» است!» اما تلاشهای تک نفره و انفرادیشان شکست خورد. به نظر شما فیلها برای حل مشکلشان باید چه کار کنند؟ دست از کوشش بردارند یا راهحلی جمعی پیدا کنند؟ ...
دست روی دست نگذاریم: روانشناسی انفعال
معرفی کتاب
کتاب حاضر با هدف شناخت فرایندهای روانشناختی که مبنای گرایش فطری انسانها به سکوت کردن در مقابل رفتارهای زشت است، نگاشته شده است. لذا کتاب با بهرهگیری از مباحث مربوط به روانشناسی اجتماعی، رفتار انسانها را مورد بررسی قرار میدهد تا به خواننده یادآوری کند که ترس را کنار بگذارد و در برابر افرادی که رفتارهای ناصحیح از خود به نمایش میگذارند قدرتمند و شجاعانه عمل کند. از مباحث مهم این کتاب میتوان به «ایستادن جلوی قلدرها در مدرسه»، «ترویج رفتارهای اخلاقی در محل کار» و... اشاره کرد.
هلن کلر
معرفی کتاب
کتاب هلن کلر از مجموعه کتابهای" کی؟ چی؟ کجا"؛ سرگذشت زندگی نویسنده معروف آمریکایی، هلن کلر است.
هنگامی که تنها دو سال داشت به بیماری سختی دچار شد و بینایی و شنوایی خود را از دست داد.
پدر و مادر او که وضعیت دخترشان را اینگونه دیدند، او را به دانشمند بزرگ، الکساندر گراهامبل، نشان دادند. او خانم «آن سالیوان» را که کمی هم مشکل بینایی داشت، به عنوان معلم هلن، به خانه خانواده کلر فرستاد. خانم سالیوان تاثیرگذارترین فرد در زندگی هلن کلر بود؛ فردی که توانست هلن را از دختری ناتوان و منزوی، به نویسندهای معروف تبدیل کند.
هنگامی که تنها دو سال داشت به بیماری سختی دچار شد و بینایی و شنوایی خود را از دست داد.
پدر و مادر او که وضعیت دخترشان را اینگونه دیدند، او را به دانشمند بزرگ، الکساندر گراهامبل، نشان دادند. او خانم «آن سالیوان» را که کمی هم مشکل بینایی داشت، به عنوان معلم هلن، به خانه خانواده کلر فرستاد. خانم سالیوان تاثیرگذارترین فرد در زندگی هلن کلر بود؛ فردی که توانست هلن را از دختری ناتوان و منزوی، به نویسندهای معروف تبدیل کند.
یک تلاش بیشتر!
معرفی کتاب
دایره، مشغول بازی با دوستانش است که چشمش میافتد به برجی که مربعها و ششضلعیها ساختهاند. دایره آنقدر از برج خوشش میآید که به دوستانش مثلث و لوزی، پیشنهاد میدهد با هم برج بسازند. اما به نظر میآید آنها گردتر، نوکتیزتر و خیلی لقتر از مربعها و ششضلعیها هستند؛ بنابراین هر برجی که میسازند به سرعت فرو میریزد. آنها به تلاش خود ادامه میدهند، راهحلهای گوناگونی را امتحان میکنند و حتی تلاش میکنند خودشان را قویتر کنند. اما باز هم برجشان فرو میریزد! وقتی بقیه شکلها از ساختن برج ناامید میشوند، دایره راهحلهای دیگری پیدا میکند و از دوستانش میخواهد به تلاششان ادامه دهند...
نورآباد دهکدهی من
معرفی کتاب
این داستان درباره اهمیت ماندن در وطن و ساختن آرزوهاست. شخصیت اصلی قصه پسر جوانی به نام احمد است که میخواهد پیشرفت کند و موفق شود. او روستایش را ترک کرده تا به شهری با امکانات و مرفه برود. در این میان به روستایی میرسد که برخلاف روستای خودشان آباد و پررونق است. برای احمد سؤال میشود که این روستا چطور آنقدر آباد و زیباست؟ یکی از اهالی روستا که پیرمردی با تجربه و دنیادیده بود و از سرگذشت روستا خبر داشت، ماجرای پیشرفتکردن روستا را برای احمد گفت؛ ماجرایی که گرچه با سختی و مشکلات فراوان همراه بوده، اما نتیجهای موفقیتآمیز داشته و باعث شده مردم روستا بدانند فقط در شرایطی میتوانند روستایشان را نجات دهند که آنجا بمانند و برای آبادکردن آن تلاش کنند.
سختون
معرفی کتاب
این داستان درباره یک غار اسرارآمیز طلسم شده است. ماجرا از آنجا آغاز میشود که پسرکی به نام احمد تصمیم میگیرد از کوه بالا برود و وارد غاری طلسم شده به نام غار خورشید شود.
مردم روستا میگفتند تا به حال هیچکس نتوانسته از آن غار بیرون بیاید و آنجا نفرین و طلسم شده است، اما پدربزرگ احمد اینطور فکر نمیکرد و معتقد بود تمام این حرفها خرافه هستند و واقعیت ندارند. احمد تصمیم گرفت به حرف پدربزرگش اعتماد کند و به این سفر اسرارآمیز برود، اما کار آنقدر که او تصور میکرد آسان نبود و مشکلات زیادی سرراهش قرار داشت.
مردم روستا میگفتند تا به حال هیچکس نتوانسته از آن غار بیرون بیاید و آنجا نفرین و طلسم شده است، اما پدربزرگ احمد اینطور فکر نمیکرد و معتقد بود تمام این حرفها خرافه هستند و واقعیت ندارند. احمد تصمیم گرفت به حرف پدربزرگش اعتماد کند و به این سفر اسرارآمیز برود، اما کار آنقدر که او تصور میکرد آسان نبود و مشکلات زیادی سرراهش قرار داشت.
آن شرلی با موهای قرمز
معرفی کتاب
آنشرلی داستان زندگی دختری تنها، با موهای قرمز، را به تصویر میکشد که توسط خواهر و برادری میانسال به سرپرستی گرفته میشود. این کتاب کمیک، بر اساس ماجراهای این دختر و آرزوهایش برای داشتن یک زندگی فوقالعاده و پربار نوشته شده است. داستان از اینجا آغاز میشود که روزی متیو به ایستگاه قطار میرود تا پسربچه را به خانه بیاورد اما یک دختر موقرمز با صورت پر از کک جلویش سبز میشود. او با وجودی که در انتظار یک پسر بود اما نمیتواند دخترکوچولو را هم به حال خودش رها کند...
نگاه سرنوشتساز
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از خاطرات دکتر ابراهیم کارخانه، نماینده استان همدان در مجلسشورایاسلامی است. او کتاب زندگی خود را با بازگویی خاطرات دوران کودکیاش آغاز کرده است و تا هنگامی که به جبهههای نبرد علیه رژیم بعث مشغول بود و سپس با تلاشهای فراوان به نمایندگی مجلس رسید، ادامه میدهد. کتاب حاضر علاوه بر بیان خاطرات آقای کارخانه، درباره افراد تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی و بزنگاههای تاریخی نیز سخن میگوید و مخاطب را با دیدگاهها و اندیشههای بزرگانی که دستی در سیاست دارند، آشنا میکند.