پلیس خوشخلق
معرفی کتاب
کتاب «پلیس خوشخلق» یکی از داستانهای مجموعهی سی جلدی «شکرستان و یک داستان» است. در این داستان «تاجرباشی هر روز، بعد از خوردن نان و پنیر صبحانهاش با خودش نقشه میکشید که چطور خوشباش را به کار وادار کند و درست در همان موقع خوشباش توی رختخواب به این فکر میکرد که امروز با دوستانش، دلخوش و سرخوش کجا بروند. روزی تاجرباشی از مغازهاش بیرون زد تا این مشکل را برای همیشه حل کند...
سرسختی: قدرت اشتیاق و پشتکار
معرفی کتاب
نویسنده با افرادی که به زعم خود، آنها را الگوهای سرسختی و پشتکار میپندارد، گفتوگوهایی صمیمانه و تخصصی ترتیب داده تا بتواند به مخاطبانش روشهای توانمندشدن و سرسختماندن در مسیرها را نشان بدهد.
این کتاب در پی پاسخدادن به این سوال است که چرا برخی افراد موفق میشوند و برخی دیگر شکست میخورند؟ تفاوتهایشان در چیست؟
این کتاب در پی پاسخدادن به این سوال است که چرا برخی افراد موفق میشوند و برخی دیگر شکست میخورند؟ تفاوتهایشان در چیست؟
قاعده دهبرابر: تنها تفاوت میان موفقیت و شکست
معرفی کتاب
این کتاب قصد دارد معنای «موفقیت» و بهایی که باید برای به دستآوردن آن بپردازیم را شرح دهد. نویسنده میخواهد به مخاطبانش نشان بدهد برای رسیدن به هر هدف، باید چه میزان تلاش کرد و چه چیزهایی را از دست داد.
نام برخی از فصلهای کتاب عبارتاند از: موفقیت چیست؛ کنترل همهچیز را در دست بگیرید؛ خروج از طبقه متوسط؛ افسانه مدیریت زمان؛ بهانهها.
نام برخی از فصلهای کتاب عبارتاند از: موفقیت چیست؛ کنترل همهچیز را در دست بگیرید؛ خروج از طبقه متوسط؛ افسانه مدیریت زمان؛ بهانهها.
توکتوکی
معرفی کتاب
توک توکی جوجه کلاغی است که دوست ندارد پرواز کند. مامان توکی و بابا توکی هر کاری میکردند توکتوکی از جایش تکان نمیخورد. وقتی بادهای پاییزی وزیدند، پدر و مادر توکتوکی به جای دیگری همان نزدیکی رفتند. اما باز هم توکتوکی تکان نخورد که نخورد. تا اینکه گرسنهاش شد؛ ولی او که پرواز کردن بلد نبود تا دنبال غذا برود!... بالاخره با کمک کلاغ همسایه پرواز کرد و به زالزالکهای خوشمزه رسید. مامان توکی و بابا توکی از دور شاهد پرواز کردن جوجهشان بودند و از خوشحالی گفتند: «بالاخره میتوانیم همه با هم پرواز کنیم.»
آواز ذرتها
معرفی کتاب
داستان درباره دختری به نام آنا است که تصور میکند صدای وزیدن باد میان ساقههای خشک ذرت شبیه صدای پدربزرگش خشدار است. بعد از اینکه پدربزرگ آنا میمیرد، آنا دانههای ذرت را که از پدربزرگش گرفته بود میکارد تا بتواند صدایی شبیه صدای پدربزرگش بشنود. او با تلاش و سختی دانهها را میکارد و مزرعه را سرسبز میکند. مدتها صبر میکند تا دوباره پاییز شود و ساقههای ذرتها خشک شوند. یک روز عصر پاییز، وقتی که باد در مزرعه میپیچد، آنا صدای ساقههای ذرت را میشوند، صدایی شبیه صدای پدربزرگش.
در راه کوه
معرفی کتاب
خانم «بَجِر»، گورکنی است که تنها زندگی میکند و در عین حال، تجربههای فراوانی دارد. او هر یکشنبه به کوه نزدیک خانهاش میرود و کلی کوهنوردی میکند. او تمام حیوانات و گیاهان مسیر خود را به اسم میشناسد و به هرکسی که به کمک نیاز دارد، کمک میکند. در یکی از روزهای یکشنبه، خانم بَجِر، در مسیر کوه، با گربهی کوچولویی بهنام «لئو» آشنا میشود. لئو، دوست دارد از کوه بالا برود، اما احساس میکند کوچکتر از آن است که از عهده این کار بربیاید. چیزی نمیگذرد که...
هنریتا و تخممرغهای طلایی
معرفی کتاب
«هنریتا» جوجۀ کوچکی است با آرزوهای بزرگ که میخواهد آواز خواندن و شنا کردن و ... را یاد بگیرد و مهمتر از همه اینکه میخواهد تخم طلا بگذارد! شاید مرغهای دیگر به آرزوهای او بخندند؛ اما هنریتا همچنان کار میکند، تمرین میکند و برای آیندهای روشن تلاش میکند. او میداند که امکانات زندگی خیلی بیشتر از آن چیزی است که در مرغدانی هست. هنریتا در رسیدن به هدفهایش از چیزی نمیهراسد و بدون هیچ محدودیتی فکر میکند... .
روزی که پنجره دنیایش را دید!
معرفی کتاب
در این کتاب، ماجرای پنجرهای روایت شده که منتظر است هرچه زودتر نصب شود تا دنیایش را ببیند؛ اما وقتی نصب میشود دیواری کهنه و قدیمی را مقابل خود میبیند. پنجره از پذیرفتن این حقیقت که دنیای او فقط یک دیوار کهنه و قدیمی است غمگین میشود؛ اما در ادامه اتفاقاتی رخ میدهد که باعث تغییر، و دلبستگی او به جهان اطراف میشود.
این که کاری ندارد!
معرفی کتاب
این کتاب، داستانی برای کودکان است که در آن عواقب و مضرات سهلگیری در مورد طبیعت و آلودگیها، بیان میشود. این داستان آموزشی، میتواند در عمق ذهن کودک بنشیند و او را با مفاهیم حفاظت از محیطزیست آشنا کند. وقتی که از دستگاه ابداعی جدید «دُمباریک»، مادهی چسبناک بدبویی شروع به چکیدن کرد، «آلبرت» با خوشخیالی گفت: «آلودگی؟ این که کاری ندارد!». اما خلاص شدن از مادهی چسبناک به آن راحتی که او فکر میکرد نبود...، و آلبرت باید تصمیم میگرفت که... .