قاعده دهبرابر: تنها تفاوت میان موفقیت و شکست
معرفی کتاب
این کتاب قصد دارد معنای «موفقیت» و بهایی که باید برای به دستآوردن آن بپردازیم را شرح دهد. نویسنده میخواهد به مخاطبانش نشان بدهد برای رسیدن به هر هدف، باید چه میزان تلاش کرد و چه چیزهایی را از دست داد.
نام برخی از فصلهای کتاب عبارتاند از: موفقیت چیست؛ کنترل همهچیز را در دست بگیرید؛ خروج از طبقه متوسط؛ افسانه مدیریت زمان؛ بهانهها.
نام برخی از فصلهای کتاب عبارتاند از: موفقیت چیست؛ کنترل همهچیز را در دست بگیرید؛ خروج از طبقه متوسط؛ افسانه مدیریت زمان؛ بهانهها.
توکتوکی
معرفی کتاب
توک توکی جوجه کلاغی است که دوست ندارد پرواز کند. مامان توکی و بابا توکی هر کاری میکردند توکتوکی از جایش تکان نمیخورد. وقتی بادهای پاییزی وزیدند، پدر و مادر توکتوکی به جای دیگری همان نزدیکی رفتند. اما باز هم توکتوکی تکان نخورد که نخورد. تا اینکه گرسنهاش شد؛ ولی او که پرواز کردن بلد نبود تا دنبال غذا برود!... بالاخره با کمک کلاغ همسایه پرواز کرد و به زالزالکهای خوشمزه رسید. مامان توکی و بابا توکی از دور شاهد پرواز کردن جوجهشان بودند و از خوشحالی گفتند: «بالاخره میتوانیم همه با هم پرواز کنیم.»
آواز ذرتها
معرفی کتاب
داستان درباره دختری به نام آنا است که تصور میکند صدای وزیدن باد میان ساقههای خشک ذرت شبیه صدای پدربزرگش خشدار است. بعد از اینکه پدربزرگ آنا میمیرد، آنا دانههای ذرت را که از پدربزرگش گرفته بود میکارد تا بتواند صدایی شبیه صدای پدربزرگش بشنود. او با تلاش و سختی دانهها را میکارد و مزرعه را سرسبز میکند. مدتها صبر میکند تا دوباره پاییز شود و ساقههای ذرتها خشک شوند. یک روز عصر پاییز، وقتی که باد در مزرعه میپیچد، آنا صدای ساقههای ذرت را میشوند، صدایی شبیه صدای پدربزرگش.
در راه کوه
معرفی کتاب
خانم «بَجِر»، گورکنی است که تنها زندگی میکند و در عین حال، تجربههای فراوانی دارد. او هر یکشنبه به کوه نزدیک خانهاش میرود و کلی کوهنوردی میکند. او تمام حیوانات و گیاهان مسیر خود را به اسم میشناسد و به هرکسی که به کمک نیاز دارد، کمک میکند. در یکی از روزهای یکشنبه، خانم بَجِر، در مسیر کوه، با گربهی کوچولویی بهنام «لئو» آشنا میشود. لئو، دوست دارد از کوه بالا برود، اما احساس میکند کوچکتر از آن است که از عهده این کار بربیاید. چیزی نمیگذرد که...
هنریتا و تخممرغهای طلایی
معرفی کتاب
«هنریتا» جوجۀ کوچکی است با آرزوهای بزرگ که میخواهد آواز خواندن و شنا کردن و ... را یاد بگیرد و مهمتر از همه اینکه میخواهد تخم طلا بگذارد! شاید مرغهای دیگر به آرزوهای او بخندند؛ اما هنریتا همچنان کار میکند، تمرین میکند و برای آیندهای روشن تلاش میکند. او میداند که امکانات زندگی خیلی بیشتر از آن چیزی است که در مرغدانی هست. هنریتا در رسیدن به هدفهایش از چیزی نمیهراسد و بدون هیچ محدودیتی فکر میکند... .
روزی که پنجره دنیایش را دید!
معرفی کتاب
در این کتاب، ماجرای پنجرهای روایت شده که منتظر است هرچه زودتر نصب شود تا دنیایش را ببیند؛ اما وقتی نصب میشود دیواری کهنه و قدیمی را مقابل خود میبیند. پنجره از پذیرفتن این حقیقت که دنیای او فقط یک دیوار کهنه و قدیمی است غمگین میشود؛ اما در ادامه اتفاقاتی رخ میدهد که باعث تغییر، و دلبستگی او به جهان اطراف میشود.
این که کاری ندارد!
معرفی کتاب
این کتاب، داستانی برای کودکان است که در آن عواقب و مضرات سهلگیری در مورد طبیعت و آلودگیها، بیان میشود. این داستان آموزشی، میتواند در عمق ذهن کودک بنشیند و او را با مفاهیم حفاظت از محیطزیست آشنا کند. وقتی که از دستگاه ابداعی جدید «دُمباریک»، مادهی چسبناک بدبویی شروع به چکیدن کرد، «آلبرت» با خوشخیالی گفت: «آلودگی؟ این که کاری ندارد!». اما خلاص شدن از مادهی چسبناک به آن راحتی که او فکر میکرد نبود...، و آلبرت باید تصمیم میگرفت که... .
از تیله آبی تا توپک پنیری، آرزویی که از دور قشنگ بود
معرفی کتاب
این داستان کودکانه درباره موش و سنجابی است که آرزو دارند به کرههای دیگر سفر و مکانی مناسب برای زندگی پیدا کنند. آنها پس از تلاش موفق میشوند حتی به ماه برسند اما متوجه میشوند هیچ جای جهان مثل زمین برای آدمها مناسب نیست و بهتر است بشریت هزینهای را که برای پیداکردن کرهای دیگر خرج میکند، برای حفاظت از زمین صرف کند.
در انتهای این کتاب از کودکان خواسته شده تا آرزوهای گوناگون خود را بنویسند و میزان تلاش و زمانی را که برای رسیدن به آنها باید صرف کنند بنویسند.
در انتهای این کتاب از کودکان خواسته شده تا آرزوهای گوناگون خود را بنویسند و میزان تلاش و زمانی را که برای رسیدن به آنها باید صرف کنند بنویسند.
اگر دوست نداری میتوانی کرم بمانی
معرفی کتاب
این داستان دربارة کرم ابریشمی است که تازه متولد شده و با دیدن پروانه دلش میخواهد مثل پروانه شود و پرواز کند. پروانه برای او توضیح میدهد که او باید چاق شد، بعد میتواند پیلهای برای خود ببافد و تلاش و صبر کند تا کمکم تبدیل شود به پروانه. کرم که اول از این کار میترسید بالاخره تصمیمش را گرفت و آمادة ساختن پیله شد. مدتی بعد او خوشحال و زیبا شده بود و مثل باقی پروانه بالِ پرواز درآورده بود.
این کتاب کودکان را به صبر و تلاش برای رسیدن به هدفهای بهظاهر سخت و دستنیافتنیشان تشویق میکند.
کتاب با محتوای تألیفی و در قالب داستانی، با بیانی بسیار ساده، تلاش، کوشش، صبر و چشم پوشی از لذت ها را در جهت رسیدن به اهداف بزرگتر، به تصویر کشیده است .
هر چند کتاب های متعددی به این موضوعات پرداخته است اما تکراری بودن موضوع از جذابیت آن نکاسته است
لازم به ذکر است تصویر گری کتاب به جذابیت آن افزوده است
این کتاب کودکان را به صبر و تلاش برای رسیدن به هدفهای بهظاهر سخت و دستنیافتنیشان تشویق میکند.
کتاب با محتوای تألیفی و در قالب داستانی، با بیانی بسیار ساده، تلاش، کوشش، صبر و چشم پوشی از لذت ها را در جهت رسیدن به اهداف بزرگتر، به تصویر کشیده است .
هر چند کتاب های متعددی به این موضوعات پرداخته است اما تکراری بودن موضوع از جذابیت آن نکاسته است
لازم به ذکر است تصویر گری کتاب به جذابیت آن افزوده است
کت چرمیات را پاره کن
معرفی کتاب
این داستان دربارة دو درخت به نام «تیزه» و «ریزه» است که فرزندان خاک هستند و قرار است به درختانی بزرگ تبدیل شوند. تیزه زودتر از ریزه رشد میکند و میوه میدهد اما با کرمی دوست میشود و اجازه میدهد آن کرم درون تنة او زندگی کند. همان کرم باعث میشود تیزه حواسش پرت شود و موقعی که باید شکوفه بزند به خواب برود و نتواند مثل باقی درختان شکوفه و میوه بدهد. ریزه برخلاف تیزه، با تلاش و دقت توانست به درختی تنومند و زیبا با میوههای خرمالو تبدیل شود.
هدف داستان هشدار به کودکان است تا عمر و فرصتهایشان را صرف دوستان نااهل و و ناباب نکنند و از رشد و شکوفاشدن خود غافل نشوند. علاوه بر این نباید تصور کنیم آن کسی که جثة کوچکتری دارد و اصطلاحاً ریزه است، موفق نمیشود. به هدفرسیدن به جثه و زور جسمی ربطی ندارد.
هدف داستان هشدار به کودکان است تا عمر و فرصتهایشان را صرف دوستان نااهل و و ناباب نکنند و از رشد و شکوفاشدن خود غافل نشوند. علاوه بر این نباید تصور کنیم آن کسی که جثة کوچکتری دارد و اصطلاحاً ریزه است، موفق نمیشود. به هدفرسیدن به جثه و زور جسمی ربطی ندارد.