دلنگران: روایتهایی از زندگی شهید احساناله قاسمیه فرمانده گردان امیرالمؤمنین (قدر) لشگر 27 محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآلهوسلم از دانشگاه کینگزویل تا دشت شلمچه
معرفی کتاب
احساناله قاسمیه فرزند عباس در سال 1336 در محله کلیمینشین سرپله کاشان در خانوادهای متمول و دیندار بدنیا آمد. مادرش خانهدار و پدرش از تجار چای و برنج کاشان و از بانیان هیئت قاسمبنالحسن کاشان بود. کودکی او پر شروشور و باجثهای درشت و قوی و در عین حال بسیار مهربان و شوخطبع بود. معروف است در مقر ریاست جمهوری، مقام معظم رهبری که آن زمان سمت ریاست جمهوری را داشت، وقتی صدای اذان احسان را می شنید میفرمود: «در اتاق محل کار را باز بگذارید قاسمیه اذان میگوید». پایان دوران سربازیش در سنندج، با علنی شدن انقلاب همزمان شد. در راهپیمایی که در دی ماه سال 57 به مناسبت تشییع جنازه استاد نجاتالهی برگذار شده بود مجروح شد. پدرش برای دور بودن او از فضای انقلاب او را برای ادامه تحصیل راهی آمریکا کرد. با شروع جنگ بر خلاف میل پدر درس را نیمه کاره رها کرد و به ایران بازگشت و عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گردان 9 پادگان ولیعصر شد. با آغاز عملیات بیتالمقدس با سمت فرماندهی گردان به جنوب رفت. در ابتدای عملیات از ناحیه پهلو مجروح شد و درحالیکه درمانش کامل نشده بود از بیمارستان فرار کرد و خودش را به خط مقدم رساند و ادامه عملیات در 19 اردیبهشت 1361 در جبهه خونینشهر در حالی که بچههای گردان در محاصره قرار گرفته بودند به درجه رفیع شهادت نائل شد.
همسایه ماهیها: روایتی ناشنیده از 336 ساعت ملاقات با مرگ و اسارت اکبر کاظمی
معرفی کتاب
در دلِ سختیهای جنگ، رشدهای بزرگی هم بود. سختیهایی که اکبر کاظمی شاید یکی از آن آدمهایی باشد که مزهاش را خوب چشیده است، آن هم درست وسط میدان مین وقتی برای شناسایی منطقه عملیاتی والفجر8 وارد خاک عراق شد. اما از بد حادثه پانزده روز و شانزده شب بیخ گوش عراقیها و در چند فرسخیشان زمینگیر میشود، طوری که نه راه پیش داشته، نه راه پس! او در این معرکه نه تنها پایش روی مین رفته و توان حرکت کردن از او گرفته میشود. روزبهروز هم ضعیفتر میشود. چهرهاش هم آنقدر عوض میشود که موقع نجاتش همه او را یک سرباز عراقی میدانند تا یک رزمنده ایرانی. اتفاقی که حالا سیواندی سال از وقوع آن میگذرد...
تاکسی دایموند 53: خاطرات خودنوشت دکتر غلامرضا شیران
معرفی کتاب
در «تاکسی دایموند 53» با داستانی واقعی سروکار داریم. از آن جنس داستانهایی که پر است از اتفاقات جالب و غیرمنتظره که خواننده را با خود همراه میکند. این کتاب، مقطعی از زندگی دکتر غلامرضا شیران را روایت میکند و مثل هر روایتی از زندگی، در گذر از فراز و نشیبهای بسیار شکل میگیرد. ماجرای جوانی است که به قصد تحصیل به آمریکا میرود و زندگی در جایی متفاوت از کشورش را تجربه میکند. چون هزینههای اقامت و تأمین حداقلهای زندگی زیاد هستند، او به عنوان راننده پارهوقت در تاکسیرانی مشغول به کار میشود. در یکی از عادیترین روزهای کاری در فرودگاه واشنگتن حادثهای روی میدهد و به ماجرایی مهم در زندگی قهرمان داستان تبدیل میشود...
داستاننویسی دستهجمعی
معرفی کتاب
این داستان بر اساس روایتی واقعی از زندگی امام موسی صدر نوشته شده است. این روزها که بیشتر کارها را میتوان بهصورت آنلاین و از داخل خانه انجام داد، خیلی از پدر و مادرها هم کارهایشان را در خانه انجام میدهند و این باعث شده تا اگر نیاز شد از اعضای خانواده هم کمک بخواهند. داستان این کتاب هم ماجرای مادر نویسندهای را تعریف میکند که برای بسط و توسعهٔ ایدههایش از بچههایش کمک میگیرد. مطالعهٔ این کتاب در کنار تصویرسازیهای لطیف و مهربانش، لذتی دوچندان برای مخاطب خواهد داشت. پسرکی در حال نماز خواندن است که مردی با لباس بلند از راه میرسد و پشت سر پسر مینشیند و منتظر میماند تا نماز پسر تمام شود. بعد آن دو با هم احوالپرسی میکنند و بعد سیدموسی کیف کوچک چرمی را به پسرک هدیه میدهد تا او را به خاطر خواندن نماز تشویق کند. نام آن پسر دکتر محمدعلی لسانی فشارکی بوده است.
پهلوان گردان میثم
معرفی کتاب
پهلوان گردان میثم مجموعه داستان کوتاه معاصر و ایرانی برای نوجوانان است که به بیان زندگی شجاعانه رزمندگان نوجوان دفاعمقدس میپردازد. سعید رزمنده نوجوان ورزشکار گردان میثم توانست با رشادتهای بیمانند خود دشمن متجاوز را به عقب برگرداند. خوانش این کتاب برای نوجوانان میتواند الگوی مناسبی باشد تا در مراحل زندگی تلاش و پشتکار را سرلوحهی کار خود قرار دهند.
هشت تفنگدار: بر اساس زندگی معلم شهید علیرضا حاجی بابایی
معرفی کتاب
علیرضا حاجی بابایی در سال 1335 در مریانج همدان متولد شد. او کودکی باهوش بود و بعد از اتمام تحصیلات در دانشسرا به یکی از روستاهای آذربایجان شرقی رفت و به عنوان سرباز معلم خدمت کرد. از سال56 هم به استخدام رسمی آموزش و پرورش درآمد... کتاب حاضر دربرگیرنده داستانهایی از روزهای جوانی، حضور در جبهههای جنگ، مبارزات این شهید با رژیم بعث و نحوة شهادت ایشان است. کبریت جنگ، سقای قراویز، وضعیت صد، سی و هرچی شما بگی از جمله داستانهای این کتاب هستند.
محمد سرور؛ زندگینامه خودگفته محمدسرور رجایی
معرفی کتاب
این داستان درباره زندگی محمد سرور رجایی است. او در میان دهه هفتاد افغانستان را به دلیل حمله طالبان به این کشور ترک کرده و به ایران آمده است. او مؤسس خانه ادبیات افغانستان بود و از شعرای بهنام محسوب میشد. این کتاب زندگی محمد سرور رجایی را که در سال 1400 بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت، از زبان خودش اما به قلم فروغ زال، روایت کرده است.
بر مدار مزار: روایتهایی از زائران مزار حاجقاسم سلیمانی
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از خاطرات و روایتهایی است که پس از شهادت حاجقاسم سلیمانی بر سر مزار ایشان مشاهده شدهاند. نویسنده کوشیده است تا حال و هوای مردمی را که همچنان پس از گذشت چند سال، بر سر مزار این شهید والامقام تجربه میکنند، بیان کند. در این کتاب با والدینی مواجه میشویم که نام فرزند خود را بهخاطر زنده نگهداشتن یاد شهیدسلیمانی، قاسم گذاشته و افرادی را میبینیم که بر سر مزار ایشان نذری میدهند و به شهید سلیمانی متوسل میشوند.
بچه بازارچه: خاطرات حمید قاسمی
معرفی کتاب
روزی سه تا حمید بودند که تصمیم گرفتند فرار کنند و به جبهه بروند. هر سه آنها نُه ساله بودند و سر پرشور و دل عاشقی داشتند. «بچه بازارچه» روایت ساده و صادقانۀ یکی از رزمندگان اسلام است از روزهای جنگ با رژیم بعث عراق و همچنین روایتی است از تلاش این رزمنده و دوستانش برای حضور در جبهههای حق علیه باطل. این کتاب 9 فصل دارد و در انتها نیز عکسها و اسناد مربوط به این رزمنده قرار داده شده است.