Skip to main content

شهید رسول خلیلی

معرفی کتاب
دفاع از حرم، درست مانند دفاع مقدس، نرم‌افزار پیشرفت انقلاب اسلامی است. یکی در داخل مرزهای ایران اسلامی و دیگری در خارج از مرزها و در نقطه‌ای که صدای مظلومی شنیده می‌شود و ایثار در آن تجلی می‌یابد. تنها تفاوت‌شان، زمانه این دو است که خوانش آن‌ها را برای نوجوان و جوان امروزی ملموس‌تر می‌کند. انسان‌هایی معمولی مانند خودمان، اما با آرمان‌های بلند و مقدس، کیلومترها دورتر از مرزهای جغرافیایی، مرز انسانیت را تعریف کرده و در برابر تجاوز ظالمان ایستاده‌اند و خود، نقطه اتصال رحمت الهی به بشریت شده‌اند. کتاب «شهید رسول خلیلی» به بیان مختصری از زندگینامه شهید رسول خلیلی پرداخته است. خاطراتی که هرکدام درسی عمیق برای ما دارد. ایشان در طول زندگی‌اش بارها به دفاع از حریم اسلام و انقلاب و ولایت اقدام کرد. او در فتنۀ 1388 تمام‌قد جلوی نااهلان ایستاد و در روز عاشورا با فتنه‌گران درگیر شد. از صفات بارز او می‌توان به نظامیِ متخصص، مطیع امر رهبر، خوش‌رو و خوش‌خلق بودن با دیگران اشاره کرد. 27آبان‌ماه1393 مصادف با 14محرم‌الحرام، در نزدیکی حرم حضرت رقیه(س) به‌درجۀ رفیع شهادت نایل آمد.

فرزند ابوتراب: برگ‌هایی از زندگی مرحوم سیدعلی‌اکبر ابوترابی

معرفی کتاب
«فرزند ابوتراب»: برگ‌هایی از زندگی «مرحوم سیدعلی‌اکبر ابوترابی» به نقل از خانواده و نزدیکان است. در هر روایت رفتار و منش ایشان بیان شده است. سخت‌کوشی، صداقت، خدمت به خلق و ایثار که از صفات ایشان بود به‌خوبی توسط نویسنده به رشته تحریر درآمده است.

شوخی در جبهه

معرفی کتاب
اگر یک جا باشد که شوخی‌هایش خالص خالص به دل آدم بنشیند، آنجا جبهه است. همه چیز توی جبهه صاف و زلال و بی‌ریا است. جلد ششم مجموعه «لوبیای سحرآمیز» سراغ شوخی رزمنده‌ها توی جبهه رفته و یک دسته از بامزه‌ترین‌هایش را برای ما سوا کرده است. هرشوخی که می‌خوانیم یک لبخند بزرگ روی لب‌مان می‌نشنید و لابه‌لای این شوخی‌ها یک کمی هم از اوضاع بی‌غذایی و سرما و سختی‌های جنگ سردرمی‌آوریم.

نمیری دختر

معرفی کتاب
کتاب «نمیری دختر» روایت طنزآمیز از یک سفر گروهی به گلزار شهدای کرمان است که با حضور شصت دختر نوجوان و جوان به مقصد زیارت مزار شهید حاج قاسم سلیمانی انجام می‌شود. این اثر، به شیوه‌ای منحصر به‌فرد و با بهره‌گیری از طنز، به ماجرای این سفر معنوی و مشکلاتی که در طول راه برای کاروان دختران پیش می‌آید، پرداخته است. نویسنده که به اجبار برای ساخت مستند از این سفر دعوت شده، با بی‌میلی به این اردو می‌رود و با چالش‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود. در این سفر، شخصیت‌های مختلفی وجود دارند که هر کدام به نحوی دغدغه‌های شخصی و جمعی خود را دارند. داستان حول محور مشکلات و تفاوت‌های این دختران با هم می‌چرخد، از دغدغه‌های تحصیلی و خانواده گرفته تا عشق‌های نوجوانانه و مواجهه با روحیه‌های متفاوت.

تا آسمان هفتم

معرفی کتاب
کتاب «تا آسمان هفتم» در بحبوحه یک نبرد نفس‌گیر رخ می‌دهد. در اوج این نبرد نفس‌گیر، فرمانده‌ای از نیروهای اطلاعات عملیاتی به مأموریتی خطرناک و حیاتی اعزام می‌شود؛ شناسایی خطوط دشمن. با چشمانی تیزبین و ذهنی هوشیار، او باید از میان تاریکی و خطر عبور کند تا به حقیقتی دست یابد که سرنوشت نبرد را تغییر خواهد داد. اما همه چیز طبق نقشه پیش نمی‌رود. ارتباط با فرمانده قطع می‌شود و او در دل سرزمین دشمن ناپدید می‌شود. در حالی که امیدها برای بازگشت او کمرنگ شده است، سایه‌ای از شک و ناامیدی بر هم‌رزمانش سنگینی می‌کند. آیا او هنوز زنده است؟ چه رازی در دل دشمن نهفته است که او را بلعیده است؟ این کتاب شما را به قلب تپنده جنگ و کشمکشی میان مرگ و بقا خواهد برد؛ جایی که هر تصمیم، سرنوشتی را رقم می‌زند.

شب‌های زیبا

معرفی کتاب
«شب‌های زیبا» حکایت قصه شهید صابر مهرنژاد است. صابر از همان نوزادانی است که امام خمینی (ره) وقتی در گهواره بودند، آینده‌شان را پیش‌بینی کرد. او نه تنها سرباز خمینی کبیر که پدرِ خواهر و برادرهایش هم شد. صابر زود بزرگ شد و این خاصیت انقلاب است که کودکی را دور می‌کند و از فرزندانش مرد می‌سازد. مردانی که حتی اگر عمر چندان بلندی هم نداشته باشند. انقلاب، فرزندانش را عاشق هم می‌کند. صابر را هم عاشق کرد. این کتاب زندگی شهید صابر مهرنژاد را از کودکی تا شهادتش در دوران جنگ تحمیلی به تصویر می‌کشد. نویسنده با استفاده از روایتی عاطفی و داستانی، به جنبه‌های مختلف شخصیت صابر، از جمله روحیه انقلابی، ایمان عمیق و مسئولیت‌پذیری او در سنین پایین پرداخته است.

راز عباس خروس

معرفی کتاب
«مجموعه طنز علاف‌ها» داستانک‌هایی از اتفاقات و رفتارهای خوشمزۀ رزمندگانی است که هر کدام انگیزه‌های خودشان را از حضور در جبهه داشتند و شبیه بقیه رزمنده‌ها نبودند. «راز عباس خروس» جلد دوم این مجموعه است. در این جلد راز عباس خروس بزن‌بهادر ساواک که شهری از جاهل بازی و چاقوکشی‌اش به خدا پناه می‌بردند چه بود که سر از جبهه درآورد و آنجا چه گردوخاکی کرد و با آن سبیل از بناگوش در رفته، رزمنده خط مقدم شد را می‌فهمیم. راستی برای عباس آقا خیلی مهم است درست صدایش کنید! نه چیزی کم، نه زیاد: فقط «عباس خروس».

مورچه انتحاری

معرفی کتاب
«مجموعه طنز علاف‌ها» داستانک‌هایی از اتفاقات و رفتارهای خوشمزۀ رزمندگانی است که هر کدام انگیزه‌های خودشان را از حضور در جبهه داشتند و شبیه بقیه رزمنده‌ها نبودند. «مورچه انتحاری» جلد اول این مجموعه است. در مورچه انتحاری قصۀ مجی را می‌خوانیم که محله‌ای از دستش در عذاب بودند و روحانی مسجد با موافقت اعزام او به جبهه به دادش رسید. غافل از اینکه در جبهه سنگر علاف‌ها انتظارش را می‌کشد. مجید، عباس خروس، خسرو مخ و اِدی کرامت با چند رزمندهٔ عجیب دیگر از اعضای برجسته سنگر علاف‌ها بودند. از دست علاف‌ها سنگرشان هم آسایش نداشت چه برسد به نیروهای خودی و حتی دشمن!

چشمه‌ای در کویر: 100 روایت کوتاه داستانی از زندگی علامه مصباح‌یزدی

معرفی کتاب
کتاب «چشمه‌ای در کویر» خاطراتی به زبان داستانی از زندگی علامه محمدتقی مصباح یزدی نگارش شده است. خاطرات این کتاب در قالب صد داستانک به رشته تحریر درآمده است. هدف این کتاب ارائه تصویری گذرا و گویا از زندگی این عالم بزرگوار از طریق خاطراتی از خانواده، همراهان، شاگردان و دوست‌داران ایشان است. این خاطرات تا حد زیادی نمایانگر زیست علمی، معنوی، مدیریتی و انقلابی ایشان می‌باشد.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «پسرها یکی‌یکی از پشت نیمکت‌ها بلند شدند. صدایشان را صاف کردند و بلند جواب دادند. بعضی‌هایشان ساده و سرراست جواب دادند و بعضی‌هایشان با بازیگوشی و تپق. معلمشان پرسیده بود قصد دارند در آینده چه شغلی داشته باشند. یکی دوست داشت وزیر بشود. یکی صدایش را کلفت کرد و گفت: «سرهنگ» شغل معلمی هم چندتایی طرف‌دار داشت. طرف‌داران پروپاقرص دکتری و خلبانی هم کم نبودند. حتی جواب شاگرد تنبل‌ها هم همین شغل‌ها بود، هرچند باعث خندۀ بقیه می‌شد. نوبت رسید به محمدتقی. بلند شد و گفت: «می‌خواهم بروم نجف و درس دین بخوانم»

ملاقات در جزیره

معرفی کتاب
شهید مصطفی یوسفی نیروی دقیق و خبرۀ اطلاعات و شناسایی، امید همرزمانش و از یاران معتمد شهید مهدی زین‌الدین بود. او از زمان و چگونگی شهادتش اطلاع داشت و به دوستانش خبر داده بود؛ اما به خواست خودش کمتر اطلاعی از او در دست است. شهیدی که وجب‌به‌وجب مناطق عملیاتی را برای دیگران شناسایی می‌کرد، اما از سر اخلاص تا توانست عکسی از خود باقی نگذاشت. «ملاقات در جزیره» روایت داستانی زندگی شهیدی است که تا نام امام زمان(ع) را می‌شنید، اشک‌هایش جاری می‌شد.