خرچنگ اخمو
معرفی کتاب
آموزش زبان دوم را میتوان با ایجاد تجربههای لذتبخش از خواندن همراه کرد. مجموعۀ چند جلدی حاضر می کوشد با بیان داستان گونه، به تقویت واژگان، مهارت خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی مخاطب کمک کند. داستان دو زبانه (فارسی و انگلیسی) است. در این جلد، دربارۀ خرچنگی می خوانیم که حتی در روز تولد خودش هم اخمو بود. اما بعد از اتفاقاتی، متوجه رفتار بد خود شد و سعی کرد خود را اصلاح کند.
بیایید گاراژ را رنگ کنیم!
معرفی کتاب
آموزش زبان دوم را میتوان با ایجاد تجربههای لذتبخش از خواندن همراه کرد. مجموعۀ چند جلدی حاضر می کوشد با بیان داستان گونه، به تقویت واژگان، مهارت خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی مخاطب کمک کند. داستان دو زبانه (فارسی و انگلیسی) است. در این جلد، داستان چند دوست آمدهاست که با همکاری هم گاراژ محل زندگیشان را رنگ میکنند.
خرس کتاب
معرفی کتاب
این داستان درباره خرسی به نام «آتو» است که در کتاب زندگی میکند و دوستان زیادی دارد. آتو دلش نمیخواهد تنها باشد و گاهی از کتاب بیرون میآید و ماجراجویی میکند؛ اما در دنیای بیرون از کتاب، آتو احساس کوچک بودن میکند. او مشغول جست و خیز در شهر است تا شاید بتواند جای جدیدی برای زندگی پیدا کند؛ ولی هر جا میرود، حس خانه خودش را ندارد.
گرگی که از کتاب بیرون افتاد
معرفی کتاب
«زویی» کتابخانهای دارد که پُر از کتاب است، آنقدر پُر که کتابی از آن به بیرون پرت میشود و گرگ داستان از کتاب بیرون میافتد. با اینکه گرگ خیلی ترسناک است؛ حسابی ترسیده است؛ چون پا به جایی غریب و ناشناخته گذاشته است. گرگ سعی میکند به کتابش برگردد؛ اما نمیتواند. در همین موقع، گربه چاق و چله زویی دنبالش میکند، گرگ سعی میکند وارد کتابهای دیگر شود؛ اما همه بیرونش میکنند. آیا گرگ موفق میشود به کتابش بازگردد یا گربه حسابش را میرسد؟
یک گرگ، یک اردک، یک موش
معرفی کتاب
روزی گرگ بزرگی موش کوچولویی را میبلعد. موش در شکم گرگ، با اردکی آشنا میشود. اردک مدتهاست که در شکم گرگ زندگی میکند و از این زندگی راضی است. اردک و موش با هم دوست میشوند و برای این دوستی پایکوبی میکنند؛ اما گرگ بیچاره از این پایکوبی دلدرد میگیرد. اردک و موش به او پیشنهاد میکنند برای خوب شدن دلدردش مقداری پنیر، یک تُنگ شراب و چند تا شمع بخورد. گرگ سادهلوح به حرف آنها گوش میدهد و... .
موطلا در خانه دایناسورها
معرفی کتاب
سه دایناسور به خانه جدیدی میروند. آنها سه کاسه بزرگ پودینگ شکلاتی درست میکنند و در جنگل پنهان میشوند. دخترک موطلایی که هیچوقت به حرف هیچکس گوش نمیکند، از راه میرسد و وارد خانه میشود و یک راست به سراغ کاسههای پودینگ میرود. او تمام پودینگها را میخورد و وقتی میخواهد استراحت کند، متوجه موضوع مهمی میشود. آنجا خانه دایناسورهاست! دایناسورهایی که برای او تله گذاشتهاند. حالا چه اتفاقی برای دخترک میافتد؟
من صندلی نیستم!
معرفی کتاب
این داستان درباره اعتمادبهنفس است. اولین روزی که زرافه به جنگل میرود، متوجه مشکلی میشود. همه حیوانات فکر میکنند او یک صندلی است و روی او مینشینند. زرافه فرصت نمیکند حرفی بزند؛ اما سعی میکند آنها را متوجه اشتباهشان بکند که البته هیچ تأثیری ندارد تا اینکه تصمیم میگیرد هر طور شده حرف بزند... آن موقع همهچیز درست سر جای خودش قرار میگیرد.
حیوان خانگی گنده ریتا!
معرفی کتاب
«ریتا» خیلی دلش میخواهد حیوان خانگی داشته باشد؛ اما مادرش مخالف است. او میگوید حیوانات بدبو و پرخورند و کلی دردسر درست میکنند. بعد از چند روز مادر یک کک را که در یک شیشه مرباست، به ریتا میدهد؛ اما ریتا حتی نمیتواند آن را ببیند! به همین علت تصمیم میگیرد خودش دست به کار شود. او به باغ وحش میرود و با یک کرگدن باز میگردد! اما نگه داشتن کرگدنی بزرگ در اتاق کوچک آپارتمان نُقلی اصلاً کار راحتی نیست!
اسبابکشی پرماجرا
معرفی کتاب
«پتسون» نام مزرعهداری است که گربهای به نام «فیندوس» دارد. فیندوس هر روز ساعت چهار صبح، روی تخت کوچکش که کنار تخت پتسون است، بپربپر میکند و هر روز پتسون را از خواب بیدار میکند. پتسون که دیگر از این کارهای فیندوس خسته شده است، به او میگوید باید به جای دیگری برود. سرانجام فیندوس به اتاقکی کنار باغچه میرود تا هر قدر میخواهد بپربپر کند؛ اما تنهایی برای هر دوی آنها خستهکننده است. آیا آنها میتوانند طور دیگری با هم کنار بیایند؟
گوریل و هانا
معرفی کتاب
«هانا» گوریلها را خیلی دوست دارد و خیلی دلش میخواهد یک گوریل واقعی ببیند؛ اما پدرش فرصت ندارد او را به باغ وحش ببرد. او تمام هفته را کار میکند و آخر هفته هم به شدت خسته است. هانا برای تولدش از پدرش یک گوریل میخواهد. وقتی هانا بیدار میشود، یک گوریل عروسکی را کنار تختش میبیند. هانا گوریل را گوشهای میاندازد و دوباره میخوابد؛ اما اتفاق عجیبی رخ میدهد.