صدمین روز مدرسه
معرفی کتاب
در جلد سیزدهم از مجموعه کتابهای «فِرِدی فرفره»، «فِرِدی» باید برای جشن صدمین روز مدرسه، با عدد صد کاری فوقالعاده انجام دهد. فِرِدی هیچ ایده خاصی ندارد. هر کدام از دوستانش طرحی را برای آن روز آماده کردهاند. بالاخره فِرِدی فکری به ذهنش میرسد و پیشنهاد پختن بیسکویت را با مادرش مطرح میکند. بیسکویتها آماده میشوند؛ اما درست روز جشن، پدر فِرِدی بیسکویتها را میخورد. حالا فِرِدی چگونه به مدرسه برود؟
دوستی مار و پونه
معرفی کتاب
«پونه» گربه کوچولویی دارد که در حیاط خانه آنها زندگی میکند. روزی پونه میبیند که گربه به سمت زیرزمین میرود، پونه هم به دنبال او راهی زیرزمین میشود. از زیرزمین بوهای مختلفی میآید. ناگهان پونه متوجه مار بزرگی میشود که وقتی حرکت میکند، بوهای تازهای از گیاهان دارویی به مشام میرسد. هدف از نگارش این داستان، آشنایی کودکان با حرفه عطاری است.
آبشار یخ
معرفی کتاب
«آبدره» در حال یخ زدن است. «سولویگ» با خواهر و برادرش در قلعه هستند و منتظر آذوقه. تنها بُز قلعه، دیگر شیر نمیدهد و سبزیجات هم در حال اتمام است. روزها به تمرین میگذرد و شبها با غذای بخور و نمیری خودشان را سیر میکنند و همچنان منتظرند. روزی کشتیای میبینند که در حال نزدیک شدن است. همه از خوشحالی فریاد میکشند؛ ولی... .
کمک در بالای ابرها
معرفی کتاب
سه پسربچه با «عمو تیتوس»، به فرودگاه قدیمی میروند تا وسایل کهنه و ازکارافتاده را جمع کنند. آنها با سرپرست فرودگاه «دیو اسپنسر» آشنا میشوند و همگی با بالون پرواز میکنند؛ اما ناگهان طناب بالون پاره میشود. آنها میتوانند به سلامت فرود آیند. بچهها متوجه میشوند که یک نفر طناب را بریده؛ ولی چه کسی؟