داستان‌های مذهبی

این داستان روایت کوتاهی از محمدبن‌بکری از یاران امام کاظم (ع) است که در سفر خود به مدینه با مشکل مالی روبه‌رو می‌شود. از سویی دو سال است که نزد امام نرفته و خجالت می‌کشد از ایشان کمک بخواهد. مهربانی و سخاوت و بزرگ‌مردی از نکات این داستان است.

در این داستان، ابوحمزه از یاران امام‌کاظم (ع) به‌دلیل دوستی دخترش با دخترکی فقیر و روستایی ناراحت است. امام با رفتاری پسندیده ابوحمزه را متوجه اشتباهش می‌کند. نداشتن غرور و خودپسندی و احترام گذاشتن به زیردستان از آموزه‌های این داستان است.

روایت این داستان که گوشه‌ای از زندگی امام‌موسی‌کاظم (ع) را به تصویر می‌کشد، مصداق بارز این جمله است که کار کردن نوعی عبادت است. در این داستان همه مخاطبان به کار و تلاش و استقامت در کار دعوت شده و از غرور و خودپسندی نهی می‌شوند.

در این داستان پیرمردی کشاورز به نام عیسی با حمله ملخ‌ها به مزرعه‌اش دچار خسارت می‌شود. امام‌کاظم (ع) با شنیدن این خبر به کمک او می‌شتابند و با مهربانی پیرمرد را به آینده امیدوار می‌کنند. توکل داشتن به خدا از آموزه‌های این داستان است.

در این داستان زنی روستایی که چند بچه یتیم دارد، تنها دارایی‌اش یک گاو شیرده است که بیمار شده و در حال مرگ است. زن از امام کاظم می‌خواهد که گاوش را نجات دهد. امام با دعا کردن، جان دوباره‌ای به گاو می‌بخشند و جلوه‌ای دیگر از معجزات الهی را متجلی می‌سازند.

در کتاب حاضر، داستان‌هایی با الهام از نهج‌البلاغه نگاشته شده است. در یکی از داستان‌ها به تقدیر الهی اشاره شده و به این نکته تأکید می‌شود که هیچ‌کس نمی‌تواند از سرنوشت فرار کند. در داستانی بعدی جزای عمل مطرح می‌شود و در دیگری شجاعت افرادی که در جنگ ایران و عراق خالصانه جنگیدند و به شهادت رسیدند.

دانستن صفات و ویژگی‌های خداوند به شناخت بیشتر انسان‌ها از او کمک می‌کند. کتاب حاضر از مجموعۀ «خدای ما چه جوریه؟» به بیان صفات و ویژگی‌های خاص خداوند می‌پردازد. در واقع، این کتاب تفسیر آیۀ «ان‌الله علی کل شی‌ قدیر » را به زبانی کودکانه آورده است. نویسنده با بیان نمونه‌هایی از زندگی واقعی، توجه مخاطب را به توانایی‌های پروردگار و کارهایی جلب می‌کند که انسان‌ها در محدودۀ کوچک‌تر و سرعت کمتر انجام می‌دهند؛ مثل اینکه: خداوند می‌تواند با باران همه جا را آبیاری کند، صدای پرندگان را در همه‌جا پخش کند و نسیم خنک را در همه‌جا بوزد.

کتاب حاضر شامل قصه‌هایی است که از زبان پیامبر نقل شده و مولف کوشیده آنها را به زبان ساده برای کودکان بازنویسی کند. این قصه‌ها گاه تمثیلی و گاه کاملاَ واقعی است. قصه‌ها گاه از زبان حضرت مسیح و یا مورچه‌ای نقل می‌شود. در " باران‌ساز کوچولو" که عنوان یکی از قصه‌های کتاب است، آمده که قحط‌سالی شده و باران نمی آید؛ اما بر اثر دعای مورچه‌ای مردم از قحطی نجات می‌یابند.

این داستان با الهام از آیات قرآن کریم نوشته شده است. مرد فقیری از پیامبر می‌خواهد که برایش دعا کند تا ثروتمند شود. پیامبر می‌داند که این کار به صلاح او نیست؛ ولی مرد اصرار می‌کند. با دعای پیامبر او ثروت زیادی به‌دست می‌آورد؛ ولی خدا و پیامبرش را فراموش می‌کند.

کتاب پیش‌رو از سری کتاب‌های "مجموعه داستان‌های همراه با قرآن" است که واقعه غدیرخم را بر اساس آیه‌های 3 و 67 سوره مائده در قالب داستان بیان داشته است.