اولین گفتنیهای عاشورا برای من
معرفی کتاب
این کتاب ماجرای به شهادت رسیدن امام حسین(ع) و یاران ایشان را با زبانی ساده و در قالب داستانی روایت میکند. آغاز داستان مربوط به زمانی است که یزید پس از پدرش معاویه، حاکم شده و در پی گرفتن بیعت با امام حسین(ع) است. نویسنده داستان را پس از روایتِ شهیدشدن امام حسین(ع) نیز ادامه میدهد و وقایعی که در دوران مختار ثقفی و اسارت حضرت زینب(س) و کودکان شهدا رخ داد را نیز بازگو میکند.
در انتهای کتاب، موضوعاتی مانند روضهخوانی، شأن نزول زیارت عاشورا، علت پوشیدن لباس سیاه در ایام محرم و... شرح داده شدهاند.
در انتهای کتاب، موضوعاتی مانند روضهخوانی، شأن نزول زیارت عاشورا، علت پوشیدن لباس سیاه در ایام محرم و... شرح داده شدهاند.
نامش محمدصلیاللهعلیهوآلهوسلم بود
معرفی کتاب
این کتاب مصور داستان زندگی حضرت محمد(ص)، از زمان ولادت تا سال رحلت ایشان، را روایت کرده است.
در این داستان ماجرای یتیمشدن حضرت رسول(ص)، ازدواج با حضرت خدیجه(س)، تولد حضرت فاطمه(س)، مبعث، هجرت و... به زبانی ساده و کودکانه بازگو شدهاند.
این کتاب در تلاش است تا کودکان را با خصوصیات رفتاری و اخلاقی پیامبر گرامی اسلام(ص) در جامعه و خانواده آشنا کند.
در این داستان ماجرای یتیمشدن حضرت رسول(ص)، ازدواج با حضرت خدیجه(س)، تولد حضرت فاطمه(س)، مبعث، هجرت و... به زبانی ساده و کودکانه بازگو شدهاند.
این کتاب در تلاش است تا کودکان را با خصوصیات رفتاری و اخلاقی پیامبر گرامی اسلام(ص) در جامعه و خانواده آشنا کند.
سالی که باران نبارید و شش قصه دیگر
معرفی کتاب
این کتاب سیزدهمین جلد از مجموعه کتابهای «قصههای خیلی قشنگ» است که در آن هفت داستان آمدهاند. این داستانها گوشههایی از رفتار منصفانه و عادلانه معصومین و ائمه را با اصحاب و مسلمانان روایت میکنند و میتوانند الگوی خوبی برای مسلمانان باشند.
در این قصهها توصیه شده است که مسلمانان نباید بین فرزندان خود تبعیض قائل شوند؛ نباید نسبت به خدمتکاران و زیردستان خود سختگیری کنند؛ مسلمانان باید به فقرا کمک کنند؛ لزوم مراقبت از اموال عمومی و رعایت حقالناس.
در این قصهها توصیه شده است که مسلمانان نباید بین فرزندان خود تبعیض قائل شوند؛ نباید نسبت به خدمتکاران و زیردستان خود سختگیری کنند؛ مسلمانان باید به فقرا کمک کنند؛ لزوم مراقبت از اموال عمومی و رعایت حقالناس.
ضربه کاری!
معرفی کتاب
عده ای ناجوانمرد سربه سر بهلول می گذارند ومی گویند شاه به او ریاست سگ ها و خوک ها را داده بهلول هم با چوب آنها را می راند و همگی شان را سگ و خوک خطاب می کند.
استادی، امام صادق (ع ) را زیر سوال می برد و به نادانی متهم می کند بهلول با کلوخی به سر استاد می کوبد و جواب هر سه پرسش را آن گونه که امام تصدیق می کند در عمل به استاد و کسانی که پای منبرش بودند، می آموزد.
استادی، امام صادق (ع ) را زیر سوال می برد و به نادانی متهم می کند بهلول با کلوخی به سر استاد می کوبد و جواب هر سه پرسش را آن گونه که امام تصدیق می کند در عمل به استاد و کسانی که پای منبرش بودند، می آموزد.
یحییعلیهالسلام
معرفی کتاب
این داستان مصور بر اساس روایتها و آیههای قرآنی روایت شده و درباره حضرت یحیی(ع) است. پدر یحیی(ع) زکریا بود که در بیشتر از صد سالگی خداوند دعای او را مستجاب و به او فرزندی عطا کرد. حضرت یحیی(ع) پادشاه زمان خودش را که فردی هوسران بود نصیحت میکرد. پادشاه که از این کار یحیی(ع) خوشش نمیآمد، یحیی(ع) را به زندان انداخت و او را به شهادت رساند.
زکریاعلیهالسلام
معرفی کتاب
این داستان مصور درباره زکریا(ع) است. او دوستی داشت به نام عمران که پس از درگذشت او سرپرستی دخترش، حضرت مریم(س)، بر عهده زکریا گذاشته شد.
حضرت زکریا(ع) خود فرزندی نداشت. او از خدا خواست تا فرزندی داشته باشد. خدا نیز یحیی(ع) را به او بخشید. زمانی که حضرت یحیی(ع) به دست شاه ظالم زمان شهید شد، حضرت زکریا(ع) نیز در امان نماند و به شهادت رسید.
حضرت زکریا(ع) خود فرزندی نداشت. او از خدا خواست تا فرزندی داشته باشد. خدا نیز یحیی(ع) را به او بخشید. زمانی که حضرت یحیی(ع) به دست شاه ظالم زمان شهید شد، حضرت زکریا(ع) نیز در امان نماند و به شهادت رسید.
داوودعلیهالسلام
معرفی کتاب
این داستان درباره چگونه به پیامبری رسیدن حضرت داوود(ع) است. در زمان حضرت داوود(ع) بین پادشاهی دادگر به نام طالوت و شاهی ظالم به نام جالوت جنگی آغاز شد. حضرت داوود(ع) به طالوت کمک کرد و با پرتاب سنگ جالوت را کشت. همین کار او باعث شد به فرمانروایی برسد. پس از فرمانرواشدن، خداوند او را به عنوان پیامبر برگزید. حرفها و نصیحتهای داوود(ع) برای مردم بسیار محترم بود و ...
الیاسعلیهالسلام
معرفی کتاب
حضرت الیاس(ع) در زمان پادشاه ظالمی میزیست که حق مردم را میخورد و مظلومان را میکشت. حضرت الیاس(ع) نیز هرچه میگفت مردم ایمان نمیآوردند.
پادشاه و ملکه قصد جان حضرت الیاس(ع) را کردند. ایشان به غار پناه برد. سربازان در جستوجوی حضرت بودند که ناگهان آتشی به سمت شهر آمد و عذاب الهی نازل شد.
پس از این حادثه شاه و ملکه کشته شدند و مردم به حضرت الیاس(ع) ایمان آوردند.
پادشاه و ملکه قصد جان حضرت الیاس(ع) را کردند. ایشان به غار پناه برد. سربازان در جستوجوی حضرت بودند که ناگهان آتشی به سمت شهر آمد و عذاب الهی نازل شد.
پس از این حادثه شاه و ملکه کشته شدند و مردم به حضرت الیاس(ع) ایمان آوردند.