Skip to main content

ویکتور، قطار تعمیرکار

معرفی کتاب
این مجموعه، داستان‌هایی از دنیای زیبای قطارهاست. نویسنده سعی کرده است در هر کتاب با داستانی زیبا و جذاب از یک‌سو خواننده را با راه آهن و انواع قطارها و کارکرد هر یک آشنا سازد و از طرف دیگر، با روایت داستانی اخلاقی و تربیتی، نکته‌ای پندآموز را به خواننده آموزش دهد. روزی از روزها، قرار شد توماس، قطار باری کوچک، چند روز به جای ویکتور مسئول تعمیرگاه باشد...

بوکو، قطار دوگانه‌سوز

معرفی کتاب
مجموعه «قصه‌های قطاری» داستان‌هایی از دنیای زیبای قطارهاست. نویسنده سعی کرده است در هر کتاب با داستانی زیبا و جذاب از یک‌سو خواننده را با راه‌آهن، انواع قطارها و کارکرد هر یک آشنا سازد و از طرف دیگر، با روایت داستانی اخلاقی و تربیتی، نکته‌ای پندآموز را به خواننده آموزش دهد.

لالا کن خرگوشی

معرفی کتاب
این داستان درباره «خوابیدن» خرگوش کوچولو است. هر کودکی می‌داند که باید قبل از خواب مسواک بزند. لباس مناسب خواب بپوشد. تختخواب یا بالش و تشکش را مرتب کند. چراغ را خاموش کند و... . در این قصه هم خرگوش کوچولو پیش از خوابیدن تمام این کارها را انجام می‌دهد. هدف داستان پیش‌رو، آگاه‌کردن کودکان نسبت به کارهایی است که آن‌ها را سلامت و خوش‌خواب نگه‌می‌دارد.

عروسک‌ها و بچه‌های سیل‌زده

معرفی کتاب
داستان "عروسک‌ها و بچه‌های سیل‌زده"، داستان عروسک‌های ایناز است، دختری که بچگی را پشت سر گذاشته است. عروسک‌ها به‌خصوص یکی از انها به نام غول غولک خان می‌خواهند کاری کنند که بچه‌های سیل‌زده خوشحال شوند. چه کاری از دستشان بر می‌آید؟

اسکیت‌سواری بدون کلاه ایمنی؟

معرفی کتاب
برادر خرسی و خواهر خرسی خیلی کسل بودند و دوست داشتند اسکیت‌بازی کنند. زمین بازی تعطیل بود و آن‌ها جایی نداشتند به جز بازی در پارک. خرس قد بلند و دارودسته‌اش که نوجوانانی کمی شرور بودند، اجازه نمی‌دادند بقیه بچه‌ها از وسایل ایمنی و کلاه ایمنی استفاده کنند. خواهر خرسی و برادر خرسی تردید داشتند که بدون وسایل ایمنی بازی کنند یا بازی نکنند؟ ...

عصبانیت بیخودی خرس‌ها!

معرفی کتاب
این کتاب درباره یک خانواده چهارنفره از خرس‌هاست. خرس‌ها معمولاً باهم مهربان و شاد بودند، اما برخی مواقع نیز با هم دعوایشان می‌شد. این داستان نیز درباره همین دعواهاست؛ تمام اعضای خانواده خرسی، یک روز بر سر موضوع‌های کوچک و کم‌اهمیت با همدیگر دعوا می‌کنند. موضوع مهم داستان حاضر این است که چطور باید از دعواهای کوچک جلوگیری کرد و وقتی که دعوا رخ داد، چطور می‌توان آن را مدیریت کرد!

خودنمایی

معرفی کتاب
یک خرس جدید به شهر خرس‌ها آمده و همه‌ی بچه‌ها طرفدارش شده‌اند. خواهرخرسی هم خیلی دوست دارد با او دوست شود. ولی آیا خواهرخرسی حاضر می‌شود به خاطر این تازه‌وارد تغییر کند و آدم جدیدی بشود یا این‌که قدر خودش را می‌داند و همان کسی که هست می‌ماند؟

گول تبلیغات‌رو نخور!

معرفی کتاب
پیام‌های بازرگانی تلویزیون سرگرم‌کننده بودند و برادرخرسی و خواهرخرسی همیشه دلشان می‌خواست همه‌ی اسباب‌بازی‌ها و آب‌نبات‌هایی که تلویزیون تبلیغ می‌کرد را بخرند چون همه‌ی آن‌ها خیلی معرکه بودند! مامان‌خرسی باید راهی پیدا کند تا به بچه‌ها یاد بدهد که هر چیزی را که می‌بینند باور نکنند… آن هم قبل از این‌که کوه اسباب‌بازی‌های به‌دردنخور خانه را پر کند.

اگر از مدرسه خوشم نیادچی؟

معرفی کتاب
خواهر خرسی امسال به پیش‌دبستان می‌رود. حالا تابستان تمام شده و همه‌ بچه‌های شهر خرس‌ها آماده‌اند بروند مدرسه به جز خواهرخرسی. او دوست دارد در خانه پیش مامان و بابا بماند. خواهرخرسی می‌ترسد که مدرسه را دوست نداشته باشد. اگر معلمش مهربان نباشد چی؟ اگر دوست جدید پیدا نکند چی؟ ...

خرسی و راست‌گویی

معرفی کتاب
بعضی از والدین در خانه قوانینی را وضع می‌کنند، مانند «در خانه توپ‌بازی ممنوع». مامان خرسی این داستان هم این قانون را به خواهر خرسی و برادر خرسی گفته بود. اما یک روز که خانه نبود، آن دو خرس کوچولو حوصله‌شان سررفت. آن‌ها شروع کردند به توپ‌بازی و آباژور مامان خرسی را شکستند. حالا باید راهی برای فرار از کار اشتباه‌شان پیدا می‌کردند. این داستان درباره همین چالش و تلاش خرسی‌های برای فرار از اعتراف به اشتباه است...