Skip to main content

خرج کردن پول توجیبی

معرفی کتاب
خرس کوچولوها چیزهایی درباره پول می‌دانستند، مثلاٌ اینکه پول علف خرس نیست و باید برای روز مبادا پس‌انداز کنند. بابا چندبار این چیزها را برای آن‌‎ها گفته بود، اما نگفته بود چطوری این کار را بکنند… مامان و بابا متوجه شدند که پول توجیبی دادن به بچه‌ها فایده ندارد، چون آن‌ها نمی‌دانند چطوری پول خرج کنند و چطوری پس‌انداز کنند. پس تصمیم گرفتند ...

فرانکلین و نوزاد

معرفی کتاب
مجموعه کتاب‌های فرانکلین حاوی داستان‌هایی آموزنده با تصاویری رنگارنگ است که مسائل زندگی را از زبان لاک‌پشتی به نام "فرانکلین" و دوستانش شرح می‌دهد. به کودکان مهارت زندگی می‌آموزد و به آن‌ها کمک می‌کند تا با محدودیت‌های خود کنار آمده و بر آنها غلبه کنند.
در این کتاب می‌خوانیم خرسی منتظر به دنیا آمدن خواهر یا برادرش است و از اینکه برادر بزرگ‌تر می‌شود خیلی خوشحال است. ولی پس از به دنیا آمدن نوزاد احساس می‌کند که پدر و مادرش به او اهمیت نمی‌دهند ...

فرانکلین و دوست بزرگ‌تر

معرفی کتاب
مجموعه کتاب‌های فرانکلین حاوی داستان‌هایی آموزنده با تصاویری رنگارنگ است که مسائل زندگی را از زبان لاک‌پشتی به نام "فرانکلین" و دوستانش شرح می‌دهد. به کودکان مهارت زندگی می‌آموزد و به آن‌ها کمک می‌کند تا با محدودیت‌های خود کنار آمده و بر آنها غلبه کنند..
در این کتاب، فرانکلین دوست دارد زودتر بزرگ شود و کارهایی را بکند که بچه‌های بزرگ‌تر می‌کنند. ولی انگار کارهای بزرگ‌ترها خیلی هم ساده نیست. آیا بهتر نیست برای بزرگ شدن عجله نکند؟ ...

گوردن، قطار ناسپاس

معرفی کتاب
این داستان درباره قطار مغروری به نام گوردون است که هرکس برایش هرکاری می‌کند، از طرف مقابل تشکر و سپاس‌گزاری نمی‌کند. زمانی که برای دیگران اتفاقی ناخوشایند می‌افتد گوردون شروع به تمسخر و خندیدن می‌کند. این رفتارهای گوردون باعث ناراحتی و رنجش دوستانش می‌شود. یک روز که گوردون توی دردسر افتاده بود و بوقش خراب شده بود، خیلی خجالت کشید و متوجه شد مشکل و حادثه فقط برای دیگران نیست، برای او هم می‌تواند اتفاق بیفتد.

دوست ندارم منتظر بمانم!

معرفی کتاب
این داستان درباره کودکی به نام لولا است که صبر ندارند و بسیار عجول هستند. لولا نمی‌تواند نوبت دیگران را رعایت کند. او هروقت مجبور می‌شود برای چیزی صبر کند، ناراحت و عصبانی می‌شود و با همه قهر می‌کند. خواهر لولا از سفر برمی‌گردد و متوجه می‌شود که لولا نمی‌تواند صبر کند. او به لولا راهکاری یاد می‌دهد تا بتواند موقعی که مجبور است صبر کند، ذهنش را مدیریت و به چیزهایی به جز آن موقعیت استرس‌زا فکر کند.

پرسی، قطار مزاحم

معرفی کتاب
کتاب حاضر یکی از مجموعه داستان‌های «پرسی قطار» است. پرسی در این داستان با دوستانش شوخی‌های آزاردهنده‌ای می‌کند که باعث رخ‌دادن اتفاقات بدی می‌شوند. در طول قصه اتفاقاتی می‌افتد که پرسی متوجه اشتباهش می‌شود و تفاوت شوخی‌های جالب و سرگرم‌کننده با آزار را می‌فهمد.
این کتاب قصد دارد عاقبت شوخی‌های مخرب را به کودکان نشان دهد تا همیشه مراقب حد و نوع مزاح‌های خود باشند.

اسکار لویی، قطار خرابکار

معرفی کتاب
این داستان زندگی قطاری قدیمی به نام اسکارلویی را بازگو می‌کند. اسکارلویی برای کار به راه‌آهن فرستاده شده بود اما دوست نداشت واگن‌ها را جابه‌جا کند. او بابت کاری که به او واگذار شده بود خوشحال نبود تا اینکه یک روز قرار شد مسافری را جابه‌جا کند اما نتوانست کار را تا انتها پیش ببرد. همین اتفاق باعث شد تا چرخ‌های نو برای او کار بگذارد و به یک قطار مسافربری زیبا و امن تبدیل شود.

کرنکی، جرثقیل بدجنس

معرفی کتاب
در جمع‌های کودکان، گاهی اوقات پیش می‌آید که یکی از کودکان به دیگران زور می‌گوید و با قلدری و دروغ باقی دوستانش را اذیت می‌کند. این داستان که هفدهمین کتاب از مجموعه «قصه‌های قطاری» است، درباره جرثقیلی به نام ادوارد که دو قطار را با زورگویی آزار می‌دهد. پس از مدتی طوفانی سهمگین آمد و همه‌چیز بر سر جرثقیل و قطارها آوار شد. این طوفان ادوارد را متوجه موضوعاتی کرد که اوضاع را تغییر داد.
ادوارد از همان روز متوجه شد نتیجه قلدری به نفع هیچکس نیست و رفتارش را با دوستانش بهتر کرد.

الیزابت، کامیون قدیمی

معرفی کتاب
این کتاب مصور ششمین جلد از مجموعه «قصه‌های قطاری» است. داستان حاضر درباره کامیونی قدیمی است در انبار زندگی می‌کند. از این کامیون به عنوان کامیون کشیک استفاده می‌شد و به قطارهای فرسوده و خراب‌شده کمک می‌کرد. اما زمانی که مسئول ایستگاه تلاش‌های او و مهربانی‌اش نسبت به قطارها، حتی قطارهای بدخلق، را می‌بیند، او را از انبار بیرون می‌آورد و به سر کار اصلی‌اش برمی‌گرداند.

بولگی، اتوبوس بداخلاق

معرفی کتاب
این داستان درباره اتوبوسی به نام بولگی است. او شدیداً بداخلاق است که در کنار قطارها کار و از همکارانش بدگویی می‌کند. بولگی مسافران قطارها را بدون رعایت نوبت سوار خودش می‌کند. یک روز که این کار بد را انجام داد در دردسر بزرگی افتاد؛ دردسری که باعث ناامید رئیس و خراب‌شدن خودش می‌شود.