10 قصه تصویری از امامحسنعلیهالسلام
معرفی کتاب
در طول تاریخ اسلام، نقش امامان شیعه بهویژه امامان دوازدهگانه در تداوم و تفسیر درست آموزههای پیامبر اسلام (ص) غیرقابل انکار است. امامان معصوم بهعنوان جانشینان برحق پیامبر و پیشوایان معنوی امت شیعه، نقش بنیادینی در شکلگیری هویت دینی، اخلاقی، و فرهنگی مسلمانان ایفا کردهاند. زندگینامه امامان معصوم نه فقط بیانکننده رویدادهای زندگی شخصی آنهاست، بلکه جلوهای از مقاومت، هدایت، علم، و اخلاق در بستر تاریخ پرفراز و نشیب اسلام محسوب میشود. شناخت زندگینامه امامان معصوم به ما کمک میکند تا با الگوهایی عملی از دیانت، تقوا، شجاعت و انسانیت آشنا شویم. از علی(ع) تا مهدی(عج)، هر امام با شرایط تاریخی خاص خود روبرو بود اما همه در مسیر حفظ دین، مبارزه با ظلم، و پرورش امت گام برداشتند. این مقاله با هدف معرفی و بررسی سیره و منش چهارده معصوم، به بررسی مختصر زندگی، ویژگیهای برجسته و نقش هر امام در تاریخ اسلام میپردازد. زندگینامه امامان معصوم نهتنها پل ارتباطی میان گذشته و حال است، بلکه الهامبخش مسیری روشن برای آیندهی اخلاقمدار جوامع اسلامی است. کتاب «10 قصه تصویری از امامحسن علیهالسلام» شامل 10 قصه از زندگی دومین امام ما شیعیان یعنی امام حسن مجتبی(ع) است که در قالب قصههایی به زبانی شیوا روایت شدهاند و کودکان را با سیرهی اخلاقی و نحوه زندگی امام حسن مجتبی(ع) آشنا شده و از این امام معصوم(ع) الگو میگیرند.
خورشید کعبه علی
معرفی کتاب
خورشید کعبه علی، قصههایی از تولد تا شهادت امیرالمومنین حضرت علی(ع) است که با استناد به آیات و روایات به شرح مختصری از زندگینامه مولا پرداخته است. آشنایی با حضرت فاطمه بنت اسد و ابوطالب پدر و مادر امام علی(ع)، تولد، کودکی و نوجوانی، جنگهای جوانی، ازدواج، مشکلات و مصائب حکومت و رهبری، ذکر دقیق رویدادها و در نهایت شهادت حضرت علی(ع) در این کتاب به زبان کودکان گردآوری شده است.
سفر پرماجرا: داستانی درباره زمانه امام رضاعلیهالسلام
معرفی کتاب
دعبل خزاعی از شاعران عرب زبانی بود که دربارهی ائمه معصومین شعر میسرود و از بزرگی و مظلومیت خاندان پیامبر(ص) میگفت. او شهربهشهر، روستابهروستا میرفت و با اشعارش مردم را با اسلام حقیقی آشنا میکرد. اشعار او ذهن مردم را بیدار و آنها را به مبارزه با ظلم دعوت میکرد؛ به همین دلیل حکومت وقت و عمالش همهجا در تعقیب او بودند و میخواستند که صدایش را خاموش کنند. اما دعبل زندگی مخفی خود را آغاز کرده بود و از هیچ چیزی نمیترسید. داستان حاضر روایتی از زندگی همین شاعر بزرگ است. داستان روزی که در قم به محضر حضرت امام رضا (ع) رفت و شعری برای ایشان خواند و به جای صله از امام بالاپوش متبرکشان را به یادگار گرفت...
سبزترین امام: زندگانی امام حسنمجتبیعلیهالسلام از ولادت تا شهادت
معرفی کتاب
این کتاب، سعی بر آن دارد تا با بیان ابعاد گوناگون زندگی امام حسن(ع) و سیره ایشان در برخورد با آن اتفاقات، شناخت درستی از زندگی پر خیر و برکت امام حسن(ع) به نوجوانان عزیز ارائه کند و نیز اتفاقات تلخ و شیرین آن دوران را در ابعاد مختلف، برای نوجوانان روایت کند تا شناخت صحیحی از اهلبیت پیامبر و شیوهی زندگی ایشان بدست آورند. این کتاب با نگاهی چندبعدی به ابعاد مختلف شخصیت امام حسن (ع) پرداخته و به جنبههای کمتر توجه شده از شخصیت ایشان، همچون مبارز، شجاع، مدبر و آیندهنگر ایشان توجه شده است.
یک قصر و چند پادشاه
معرفی کتاب
داستان این کتاب به زندگی امام هادی (ع) و رخدادهای تاریخی و اجتماعی دوران او میپردازد. امام هادی (ع)، دهمین امام شیعیان، در دورهای پرآشوب از تاریخ خلافت عباسیان زندگی میکردند که تنشهای سیاسی و اجتماعی بسیاری را به همراه داشت. در این کتاب، نویسنده با زبانی داستانی، تصویری از شخصیت، جایگاه و مبارزات این امام بزرگوار در برابر حکومت عباسیان را ارائه میدهد. او به بیان گوشههایی از سختیها و چالشهایی که امام هادی (ع) در دوران زندگی خود با آن مواجه بودهاند، پرداخته است و تدابیر، روشهای ارتباطی و رفتارهای حکیمانه ایشان در برابر ستمهای خلفای عباسی را بیان میکند.
سه دانه انگور سرخ: داستانهای آسمانی (روایتی از ولایت عهدی امامرضا(ع))
معرفی کتاب
«مجموعه نوجوان و داستانهای آسمانی» سعی دارد، داستانهایی واقعی از رویدادهای تاریخی- مذهبی خلق کند. شیوههای نگارشی نویسنده برای شکلگیری این داستان در کل به زبانی ساده و با قلم و نگاهی تازه و نو میباشد. کتاب «سه دانه انگور سرخ» از این مجموعه به داستان ولایت عهدی امام رضا علیهالسلام میپردازد. داستان از منظر یک پیرمرد نابینا و یک مرد جوان که از شیعیان امام رضا (ع) هستند بیان میشود. در کتاب میخوانیم: «از گفتوگوی مأمون با وزیران و دوستانش نگذشته بود که آنان مراسم دیگری را در قصر و تالار مخصوص مأمون بر پا کردند. مراسمی محرمانه که شرکتکنندگانش چهار وزیر و دو تن از دوستان صمیمی خلیفه بودند. آنان به محض وارد شدن مأمون از جا برخاستند و تعظیم کردند. مأمون همانطور که روی تخت مخصوص خود مینشست دستور داد تا ندیمانش برای آوردن پسر موسیالرضا به منزل او بروند. ندیمان رفتند و دعوت خلیفه را به اطلاع وی رساندند. فرزند موسیالرضا مانند همیشه تمایلی به حضور در قصر، نداشت اما وقتی با اصرار بیش از حد روبهرو شد، ناچار همراه آنها به طرف قصر حرکت کرد.»
قصههایی از امام حسن (ع): سؤال ابراهیم
معرفی کتاب
امام حسن مجتبی (ع) دومین امام شیعیان است. ایشان در نیمه ماه مبارک رمضان و در سال سوم هجری به دنیا آمدند و در 28 صفر سال 50 هجری به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند. مجموعه حاضر دربرگیرنده داستانهای کوتاهی درباره سیره، منش و اخلاق این امام همام است که با زبانی ساده نوشته شده است. ابراهیم امام حسن (ع) را خیلی دوست داشت و هر روز قبل از همه به مسجد میرفت تا بتواند جایی در نزدیکی امام حسن (ع) بنشیند. ابراهیم میدید که امام هر وقت به مسجد میآید تا نماز بخواند بهترین لباسهایش را میپوشد و خود را معطر میکند...
قصههایی از امام حسن (ع): مهمانهای ننه صفیه
معرفی کتاب
امام حسن مجتبی (ع) دومین امام شیعیان است. ایشان در نیمه ماه مبارک رمضان و در سال سوم هجری به دنیا آمدند و در 28 صفر سال 50 هجری به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند. مجموعه حاضر دربرگیرنده داستانهای کوتاهی درباره سیره، منش و اخلاق این امام همام است که با زبانی ساده نوشته شده است. ننه صفیه آن روز از سه مرد مسافر که قصد زیارت خانه خدا را داشتند با تنها داراییاش، یعنی سه گوسفند، پذیرایی کرد. بعد از رفتن مسافران ننه صفیه نگران شد که اگر همسرش ماجرای گوسفندان را بفهمد چه میکند؟ ...
قصههایی از امام حسن (ع): مردی با اسب سفید
معرفی کتاب
امام حسن مجتبی (ع) دومین امام شیعیان است. ایشان در نیمه ماه مبارک رمضان و در سال سوم هجری به دنیا آمدند و در 28 صفر سال 50 هجری به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند. مجموعه حاضر دربرگیرنده داستانهای کوتاهی درباره سیره، منش و اخلاق این امام همام است که با زبانی ساده نوشته شده است. جعفر پیرمردی بود که از شام آمده بود و قصد رفتن به مدینه را داشت. در جایی برای استراحت توقف کرد و ناگهان امام حسن (ع) را دید. او که از معاویه درباره امام و خانوادهاش حرفهای بدی شنیده بود با خشم به سمت امام رفت و به ایشان اهانت کرد اما...