Skip to main content

هود‌علیه‌السلام

معرفی کتاب
این داستان مصور درباره هود(ع) است. در زمان هود(ع) بسیاری از مردم قوم عادبت‌پرست و ظالم بودند. آن‌ها به کارگرهایشان دستمزد نمی‌دادند و حق مردم را می‌خوردند. هرقدر که هود(ع) آن‌ها را نصیحت می‌کرد تأثیر نداشت و همه به او می‌خندیدند. خداوند نیز بر مردم ظالم قوم عاد خشکسالی نازل کرد و سپس باد سردی را برای آن‌ها وزاند. حضرت هود(ع) و یارانش نیز در گوشه‌ای میان باغی پناه گرفتند...

ادریس‌علیه‌السلام

معرفی کتاب
این داستان مصور درباره حضرت ادریس(ع) پیامبر خدا و نوه حضرت شیث(ع)، است. حضرت ادریس(ع) به مردم زمان خود که چیزی نداشتند و حتی نمی‌دانستند چگونه لباس درست کنند و غذا بخورند، مهارت‌های زیادی آموخت. در آن زمان پادشاه ظالمی وجود داشت که می‌خواست باغ و زمین پیرمردی فقیر را از او بگیرد و پیرمرد نمی‌خواست دارایی‌اش را تسلیم کند...

یک چیز دوست‌داشتنی

معرفی کتاب
این داستان درباره کودکی به نام مایلو است که از تاریکی می‌ترسد اما نمی‌داند دقیقاً چه چیزی باعث ترسش شده است. او موجود ترسناکی را تخیل می‌کند که واقعیت ندارد. مادر مایلو برای او خمیربازی می‌خرد تا حال او بهتر شود. مایلو با خمیربازی‌اش همان چیزی را می‌سازد که از آن می‌ترسد اما دقیقاً نمی‌داند آن موجود چیست. وقتی که شب شد، مایلو مثل شب‌های قبل آن موجود ترسناک را پشت پنجره دید اما دیگر از آن نمی‌ترسید چون با آن مواجه شده بود و مجسمه‌اش را در اتاقش داشت.

شیری که سلام کرد

معرفی کتاب
این کتاب چهارمین جلد از مجموعه کتاب‌های «با ادب چون...» است. موضوع داستان درباره یکی از یاران امام علی(ع) به نام جویریه است. او برای مسافتی همراه امام علی(ع) می‌شود. در بین راه چند شیر گرسنه به آن‌ها نزدیک می‌شوند. جویریه بسیار وحشت می‌کند، اما امام علی(ع) آرام است و جویریه را نیز آرام می‌کند. شیرها وقتی نزدیک امام علی(ع) می‌شوند، جلوی ایشان سر خم می‌کنند و خودشان را به پای حضرت(ع) می‌اندازند. شیرها در کنار امام علی(ع) آرام می‌شوند و ترس جویریه نیز از بین می‌رود.

اسبی که دو بال داشت

معرفی کتاب
زمان وقایع این کتاب در روز عاشورا و کربلا می‌گذرد. داستان درباره مردی به نام حارث است که از سوی عمر بن سعد قول گرفته تا اگر اسب امام حسین(ع) را پس از به شهادت رسیدن ایشان سالم و زنده نزد سپاه یزید ببرد، هدیه بزرگی دریافت می‌کند. حارث در طول نبرد نمی‌توانست باور کند فردی که میان میدان است امام حسین(ع) و نوه پیامبر است. در انتهای جنگ و پس از شهادت امام حسین(ع)، حارث تلاش کرد تا اسب را به چنگ بیاورد اما اسب به طرف خیمه خانواده شهدای کربلا رفت و حارث از میان حرف‌های خانواده‌ها متوجه شد فردی که شهید شده است امام حسین(ع) است و اسب ایشان، اسب پیامبر(ص) است.

در حلقه شیرها

معرفی کتاب
این کتاب نخستین جلد از کتاب‌های «با ادب چون ...» است و درباره یکی از کرامات امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری(ع) داستانی را عنوان کرده است.
یکی از خلیفه‌های عباسی، امام حسن عسکری(ع) را در برکه‌ای رها کرد که حیوانات وحشی گرسنه در آنجا حضور داشتند، اما به طرز معجزه‌آسایی حیوانات هیچ آسیبی به امام (ع) نرساندند و حیوانات به آرامی دور امام حسن عسکری(ع) حلقه زدند.

خرگوش‌ها

معرفی کتاب
برفی خرگوشی است که بچه هایش قربانی یک روباره می‌شوند. درست زمانی که از خانه بیرون رفته است تا برایشان غذا پیدا کند. برفی از این ماجرا بسیار غمگین و افسرده می‌شود اما ترس و ناامیدی را به دلش راه نمی‌دهد. او به سراغ خرگوش پیری می‌رود و از او تقاضای راه چاره می‌کند. خرگوش پیر به او می‌گوید راه چاره در همبستگی و اتجاد همه خرگوش‌ها است. او در شبی همه خرگوش‌ها را دور هم جمع می‌کند ماجرا را تعریف می کند....

باغ شیشه‌ای

معرفی کتاب
کتاب داستان شاپرکی است که خواهرش بیمار شده و داروی شفادهنده‌ی او شهد گلی است که باید از باغ شیشه‌ای آورده شود. شاپرک برای شفا گرفتن خواهرش باید یک سفر پرخطر را قبول کند چون باغ شیشه‌ای جایی است که برای او خطرناک است و اتفاقات و حوادثی برای او در این مسیر رخ می‌دهد...

چرا؟ چرا؟ چرا؟

معرفی کتاب
دو کودک از پدر بزرگ خود درباره قیام امام حسین علیه السلام سوال می کنند و پدربزرگ برای توضیح قیام امام حسین از یک داستان تمثیلی استفاده می کند..

اسم من چفیه است

معرفی کتاب
در کتاب چفیه توضیح می‌دهد که همیشه در کنار و همراه رزمندگان بوده و کاربردهای مختلفی برایشان داشته است. مثلاً در مقابل انفجارهای شیمیایی صورتشان را می‌پوشانده است. گاهی سجاده، گاهی سفره، گاهی سایبان‌شان می شده و در نهایت به‌عنوان یادگاری از جنگ در خانه‌هاست.