بر فراز کشتزار
معرفی کتاب
کتاب بر فراز کشتزار یک رمان جذاب و خیالانگیز است که به مخاطبان خود نگاهی قابل تأمل به جهان برزخ ارائه میدهد. در این اثر، روح انسان پس از جدا شدن از جسم، تجربهای بدیع و زیبا از این دنیای ناشناخته دارد. برزخی که نویسنده به تصویر میکشد، به دور از ترس و نگرانی است و بیشتر بر بازتاب اعمال نیک و بد انسان در قالب فرشتگان تأکید دارد. این فرشتگان که از کردار ما در دنیای مادی شکل گرفتهاند، در برزخ به همراهان همیشگی ما تبدیل میشوند. کتاب با این موضوع، خواننده را به تفکر درباره اعمال و زندگی پس از مرگ وادار میکند.
اسپاگتی باسس قرمز
معرفی کتاب
داستان این کتاب از زبان یک شخصیت نوجوان به نام کوچکعلی روایت میشود و دارای موقعیت و فضاهای طنز و هیجانی است. داستان در مقطع زمانی قبل از انقلاب و در روستایی کویری میگذرد. از چند سال پیش به سبب اکتشاف و بهرهبرداری از یک معدن سنگ آهن پای عدهای مهندس، تکنسین و کارمند آمریکایی به این منطقه باز میشود؛ به طوری که کمکم آمریکاییهای شاغل در معدن یک شهرک مدرن و امروزی به نام «آهنشهر» برای اسکان خانوادههایشان در این منطقه بنا میکنند. ورود افراد بومی به آهنشهر ممنوع است تا اینکه در نزدیکی جشن شکرگزاری آمریکاییها یکی از کارمندهای ایرانی آهنشهر به نام معصومخانی برای پیدا کردن تعدادی خروس دست به دامان اهالی روستا میشود....
ماجراهای امیرعلی و ننه گلاب2
معرفی کتاب
این کتاب دو داستان با زبان کودکانه از ماجراهای امیرعلی و ننهگلاب را بهتصویر میکشد. هدف از این داستانها آموزش صرفهجویی، همدلی و اسراف نکردن به کودکان به زبان ساده و کودکانه است. امیرعلی و مادربزرگش در خانه تنها نیستند و حیوانات کوچکی مثل نینی مورچه و مارمولی با آنها زندگی میکنند و مراقب همدیگر هستند تا اتفاقی در خانه رخ ندهد.
زندگی من مثل یک گیمر
معرفی کتاب
درِک فالون اینبار یک فرصت استثنایی پیدا کرده است تا در پروژهای گروهی برای آزمایش یک بازی رایانهای به همراه دوستانش، مت، کارلی و آمبرتو شرکت کند، آن هم برای یک شرکت بازیسازی معروف.
اما خیلی زود متوجه میشود یکی از معروفترین گیمرهای جهان به نام اِلسید هم در این گروه شرکت دارد. از طرفی آنطور که فکر میکرد قوی نیست و میتواند راحت شکست بخورد.
اینبار درِک تلاش میکند تا از همهی آموختهها و هوشش استفاده کند. به نظرتان موفق میشود تا بقیهی بازیکنان را شکست بدهد؟
اگر به گیم و فضای رقابتی و پرهیجان آن علاقه دارید، با درِک فالون همراه شوید.
اما خیلی زود متوجه میشود یکی از معروفترین گیمرهای جهان به نام اِلسید هم در این گروه شرکت دارد. از طرفی آنطور که فکر میکرد قوی نیست و میتواند راحت شکست بخورد.
اینبار درِک تلاش میکند تا از همهی آموختهها و هوشش استفاده کند. به نظرتان موفق میشود تا بقیهی بازیکنان را شکست بدهد؟
اگر به گیم و فضای رقابتی و پرهیجان آن علاقه دارید، با درِک فالون همراه شوید.
زندگی من مثل یک کتاب
معرفی کتاب
درِک فالون یک پسربچهی دوازدهساله، عاشق اسکیتبورد و همینطور تبدیل کلمات به تصویر و متنفر از کتاب است. حتی با شکلات و تشویقهای مامان هم حاضر به خواندن نیست. یکبار که برای نخواندن کتاب در حال فرار از دست مادرش است، بریدهی روزنامهای پیدا میکند. تیتر روزنامه در مورد غرق شدن دختر نوزدهسالهای در ساحل است. آن دختر پرستاری است که در دوسالگی یک شب از درِک نگهداری کرده است. درِک از وجود آن بریدهی روزنامه در انباری تعجب میکند و سعی میکند راز ماجرا را بفهمد.
آیا درِک باعث مرگ او شده است؟ درِک برای حل معما همراه خانوادهاش به همان محل میرود و حالا یک سوژهی ناب برای نوشتن دارد.
آیا درِک باعث مرگ او شده است؟ درِک برای حل معما همراه خانوادهاش به همان محل میرود و حالا یک سوژهی ناب برای نوشتن دارد.
اردو در قبرستان ژغاره
معرفی کتاب
این کتاب یک رمان نوجوان ماجراجویانه است. کتاب درباره یک پسر 17 ساله است که پدربزرگش نام عجیبی بر او گذاشته است: «بادآورد!». بادآورد در تمام سالهای تحصیلش به خاطر اسم عجیبش آزار دیده و واقعا دلش میخواهد آن را عوض کند. اما رسم سختگیرانهای در خانواده آنهاست که نام اولین نوه پسری را جدپدری باید انتخاب کند و هیچکس حق ندارد روی حرف او حرفی بزند. بادآورد یک بار تمام جرأتش را جمع میکند و از پدربزرگ میخواهد که اسمش را تغییر دهد. پدربزرگ رازی که در پس این نامگذاری عجیبوغریب است را برای بادآورد فاش میکند و او را به سفر پررمز و راز و خطرناکی میفرستد: اردو در قبرستان ژغاره. اگر بادآورد بتواند مأموریتی که پدربزرگ به او داده را انجام دهد، میتواند اسمش را تغییر دهد. اما در ژغاره همهچیز آنطور که آنها میخواهند پیش نمیرود. رازهایی هست که حتی پدربزرگ هم از آنها خبر ندارد...
شبح خانهی مادربزرگ
معرفی کتاب
«با شنیدن صدای پای مادرش پرده را انداخت و روی پنجه بهسمت تختش حرکت کرد. سریع روی تخت خوابید و پتو را رویش کشید. طبق توصیهی روانپزشک، نباید با خانهی روبهرو هیچگونه ارتباطی برقرار میکرد. دفعهی قبل وقتی یواشکی داشت به آن خانه نگاه میکرد، مادرش مچش را گرفته بود. برای همین باید احتیاط میکرد وگرنه ممکن بود اتاقش را عوض کنند...». دختری به نام هستی گزارش میکند که چند بار سایهای را دیده که وارد خانهی روبهرویی و از آن خارج شده است. او که با شنیدن این خبر شوکه و دچار مشکلات روحی میشود با هیوا و آوا در پی پردهبرداشتن از راز مرگ زن صاحبخانهای است که امروز روز سوم و مراسم ختمش است...
کاخِ کلاغها
معرفی کتاب
کلاغها هم مگر باید کاخ داشته باشند؟ کلاغ خاکستری باور نمیکند. مگر کلاغها از نیرنگ همیشگی روباهها خبر ندارند؟ کلاغ خاکستری برای کمک گرفتن از دانوش به پرواز در میآید، ولی ماجرای ترسناکی در دشت مرموز دیده میشود: خرگوشها به جان هم افتادهاند، هر دسته از خرگوشها میخواهند برای خودشان یک دشت داشته باشند! چند دشت بهجای یک دشت؟ کاخ کلاغها؟ دشت خرگوشها؟ چه کسی پشت این ماجراهای دشت مرموز هست؟ آیا ماجرای دشت مرموز با کاخ کلاغها پایان میگیرد؟ !
از ما بهتران
معرفی کتاب
این اثر مجموعهای از داستانهای خواندنی در مورد زندگی گرگها میباشد. در پیشگفتار کتاب آمده است: در آن ظهر شرجی و داغ تابستان که یازده سالم بود، از پدربزرگم پرسیدم: «از ما بهتران یعنی چه؟ »، او پس از کلی سؤال و جواب و اینکه این حرف را از چه کسی شنیدهام، مطلبی را به من گفت که امروز سبب ایجاد این اثر شد. او گفت: «از ما بهتران یعنی گرگ. گرگی که طبیعت آن را برای آدمی ساخته است؛ چون هوش و ذکاوت و برنامهریزیاش طوری است که مخصوص بلعیدن گوشت تن آدمی است و برای همین کار هم ساخته شده است، انسان هم برای مقابله با این درنده آتش را یافته است و آن را حصار بین خود و این درنده باهوش قرار داده است اما از آنجا که این حیوان باهوش فهمید با صبوری میتواند بعد از خاموشی آتش باز به سمت آدمی یورش برد، ماند و همین کار را هم کرد. آدمی اما چون از نخست با صبوری دشمنش را گرفتار نیرنگ میکرده است، برای مقابله اساسی با این درنده، تعدادی از همین گرگها را اسیر کرده و با تربیت فریبنده خود، علیه خودشان به کار گرفت؛ همانهایی که با چاپلوسی غذایشان به راه بود؛ اما دیگر آزادی گرگها را نداشتند.»
تک چشم
معرفی کتاب
همیشه زلالترین آبها از تاریکترین اعماق خاک بیرون آمده و مردمان خود را سیراب میکند. تصور کنیم کودکی یتیم در عمق جنگلهای هیرکانی تالش، استقلال ذهنی خود را طوری در خردسالی بیابد و ذهن خود را بر اساس مطالعه در تنهایی رشد دهد و تکامل خود را در طبیعت خشن آنجا بهقدری متبحرانه به سرانجام رساند که در اوان جوانی یکتنه با خرافاتی مبارزه کند که همه ساکنین روستایش عقل و درایت خود را به آن موهومات باختهاند. میبینیم که وی به جای مادر، جنگل، به جای پدر، کوهستان و به جای دوستان، سگهای گلهاش را آموزگاران خود قرار داده است تا در اوج جوانی طوری اعتماد سازمان مراتع و آبخیزداری را جلب کند که برای حفظ گونههای در حال انقراض دست به دامنش شده و سلاح جنگی در اختیارش گذارند. داستان کتاب در مورد شخصیتی به نام شاپور است که یک روز صبح از خواب برخواست و گوسفندان خود را غرق خون دید. شاپور برای پیدا کردن عامل کشتن گوسفندان خود راهی جنگل میشود و در این راه حوادث جذاب و خواندنی زیادی را سپری میکند.