Skip to main content

ماه‌ماهی

معرفی کتاب
این کتاب دربارة مشکل کم‌آبی و کوچ حیوانات به‌خاطر خشکسالی به مکان‌های بهتر است. همة حیوانات حوالی برکه به جز ماه‌ماهی که امیدوار است باران بیاید از آن‌جا می‌روند. در انتهای کتاب باران می‌گیرد و ماه‌ماهی می‌رود تا دوستان کوچ‌کرده‌اش را پیدا کند.
نویسندة این داستان اهمیت آب و نقش امیدوارماندن تا رسیدن به خواسته‌ها را در قالب داستانی تمثیلی به کودکان نشان می‌دهد.

سوسک‌ها و فرشته‌ها

معرفی کتاب
این کتاب، ماجرای خانواده‌ای افریقایی را به‌عنوان نمونه‌ای از میلیون‌ها پناهنده افریقایی به تصویر می‌کشد که تنگناها و گرفتاری‌های غیرقابل توصیفی را تجربه کرده‌اند، ولی هیچ‌گاه فرصت روایت زندگی خود را نداشته‌اند. در این کتاب، «ماوی آسگدام» که روزگاری مجبور به ترک سرزمین خود و پناهندگی بوده، روایت زندگی‌اش را بازگو می‌کند.

کسی این کلاغ آبی را نمی‌خواهد؟

معرفی کتاب
این کتاب، داستان کلاغ کوچکی است که در جست‌وجوی یک وطن جدید تک‌وتنها اما با کوله‌باری از امید، شجاعانه پای در راه سفر می‌گذارد؛ در پیِ یافتن جایی که در آن «امنیت» داشته باشد و او را «همان‌طوری که هست»، بپذیرند. این کتاب، کودکان را با احساس طرد شدن، غریبگی، درماندگی و تنهایی در غربت آشنا می‌کند و به آن‌ها نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با درک تفاوت‌ها و پذیرش آن‌ها و نیز با تکیه بر دانسته‌ها و توانایی‌های خود، چالش‌های مهاجرت را به فرصت تبدیل کرد.

چرا من اینجا هستم؟

معرفی کتاب
کتاب «چرا من اینجا هستم؟ » با سؤال یک کودک از خود شروع می‌شود: «با خودم فکر می‌کنم چرا من اینجا هستم؟ دقیقا همین‌جا»، و با سؤال‌ها و فرضیاتی در امتداد آن، ادامه پیدا می‌کند. «فکر کن اگر جای دیگری بودم، چه می‌شد؟ جایی کاملا متفاوت با اینجا»، و فرض‌هایی مطرح می‌شود که جایگاه‌های متنوع و متعدد کودکان دیگر روی زمین است؛ مانند آنجا که جنگ هست، آنجا که پر از جمعیت است اما کودکان تنها مانده‌اند، و... . درنهایت به سؤالی اساسی‌تر می‌رسد: «چرا من، من شدم و نه آدمی دیگر؟ چرا من دقیقا اینجا هستم؟ » و پاسخی که در پی طرح تمام این سؤال‌ها، ارائه می‌شود.

تو یک جهانگردی

معرفی کتاب
این داستان درباره خواهر وبرادری است که به علت جنگ مجبور به مهاجرت می‌شوند. برادر به خواهرش می‏‌گوید که قرار است جهانگردی کنند! آن‌ها فقط با یک کوله‌پشتی حرکت می‌کنند و سختی‌های زیادی را پشت سر می‏‌گذارند. برادر که بزرگ‌تر از خواهرش است، در تمام طول مسیر سعی می‏‌کند امید را در قلب خواهرش زنده نگه دارد؛ هنگامی‌که به غیر نان خشک چیزی برای خوردن نیست، برادر می‏‌گوید خوردن هرچیزی جهانگردها را قوی می‌‏کند و وقتی سرانجام... .

خوش آمدید

معرفی کتاب
این داستان با الهام از بحران پناه‌جویان سوری نوشته شده است و هدفش تقویت حس پذیرا بودن در کودکان است. سه خرس قطبی روی یخ‌ها زندگی می‎کنند و همه‌چیز خوب است تا اینکه روزی یخ می‎شکند و آن‌ها از خانه دور می‎شوند. حالا باید خانه جدیدی پیدا کنند. آن‌ها از دور خشکی را می‎بینند؛ اما آنجا گاوها زندگی می‏‌کنند. گاوها به خرس‌ها خوش‌آمد نمی‎گویند. گاوها فکر می‌‏کنند خرس‌ها زیادی پشمالو، بداخلاق و گنده‎اند و... .

کبوتر‌ها را صدا کن: قصه‌ها و افسانه‌‌‌های مردم دنیا (مکزیک)

معرفی کتاب
این داستان درباره پسری از مکزیک است که در آمریکا زندگی می‏‌کند. «خوان» در شهر کوچکی از ایالت کالیفرنیا به دنیا آمده است. پدر و مادرش کشاورز هستند. آن‌ها از شهری به شهر دیگری می‌‏روند، در چادر زندگی می‎کنند و مادر با هیزم غذا می‎پزد تا اینکه روزی پدر، بالای ماشینی اسقاطی، اتاقکی می‎سازد. پدر خوان برای آدم‌های بازنشسته کار می‏‌کند. آن‌ها به جای دستمزد، خرگوش زنده، بیسکویت ذرت یا چند کیسه آواکادو و بوقلمون یا... به او می‏‌دهند. پدر و مادر خوان در زمستان تاک‌های انگور را هرس می‌‏کنند و در بهار به سمت سالینا می‎‏روند تا خربزه و کاهو و بروکلی بچینند. خوان می‌داند روزی می‌رسد که او راه خودش را پیدا می‌‏کند.

پناهندگان و مهاجران

معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه‌ای چند جلدی، با تصویرها و توضیح‌هایی به زبان کودکان، می‌کوشد معنای دقیق پناهندگی و مهاجرت را به مخاطب بیاموزد. نویسنده پس از توضیح معنای وطن، دلایل ترک آن را توضیح می‌دهد و از سختی‌های آن می‌گوید. سپس اشاره می‌کند که در سطح جهان با پناهندگان چگونه برخورد و از آن‌ها حمایت می‌شود. در نهایت به مخاطب اطمینان می‌دهد افراد بسیاری به پناهندگان کمک می‌کنند و کودکان هم می‌توانند با کمک کردن به آن‌ها، در این زمینه مؤثر باشند.

قوطی کبریت خاطرات

معرفی کتاب
دختر در اتاق کار پدربزرگ جعبه‌ای را می‌بیندکه پر از قوطی‌کبریت است و پدربزرگ داستان آن‌ها را برایش تعریف می‎کند. پدربزرگ با باز کردن هر قوطی، داستان سفرش از ایتالیا به آمریکا و زندگی جدیدش را بازگو می‎کند، در یکی از قوطی‌ها یک هسته زیتون است. این هسته یادآور بچگی پدربزرگ است، روزهایی که از گرسنگی مجبور بوده هسته زیتون بمکد! در قوطی بعدی عکسی از پدرِ پدربزرگ است و او داستان پدرش را تعریف می‌کند. در قوطی دیگری یک سنجاق سر است، یادآور روزهایی که او در کشتی بوده است و... .

گل‌جمال: دو عاشقانه از ترکمن صحرا

معرفی کتاب
«ایلیار» در ساندویچی آقا «قهرمان» با «آبای» که یک افغان است، دوست می‌شود. آن‌ها یک‌بار دعوای مفصلی می‎کنند؛ ولی از آن به بعد، تبدیل به دوستان صمیمی می‎شوند. ایلیار عاشق خواهر آبای، «گل‌جمال»، می‌شود؛ اما ایران افغانی‌ها را بیرون می‌کند. پس آن‌ها به ناچار از ایران کوچ می‌کنند. برادرش می‌میرد و در بندر ترکمن دفن می شود. پدر سکته می‌کند و او هم می‌میرد. دَه سال بعد، ایلیار آن‌ها را پیدا می‌کند؛ ولی «گل‌جمال» بعد از نُه سال انتظار، با یک روستایی قزاق ازدواج کرده و... .