Skip to main content

گل‌جمال: دو عاشقانه از ترکمن صحرا

معرفی کتاب
«ایلیار» در ساندویچی آقا «قهرمان» با «آبای» که یک افغان است، دوست می‌شود. آن‌ها یک‌بار دعوای مفصلی می‎کنند؛ ولی از آن به بعد، تبدیل به دوستان صمیمی می‎شوند. ایلیار عاشق خواهر آبای، «گل‌جمال»، می‌شود؛ اما ایران افغانی‌ها را بیرون می‌کند. پس آن‌ها به ناچار از ایران کوچ می‌کنند. برادرش می‌میرد و در بندر ترکمن دفن می شود. پدر سکته می‌کند و او هم می‌میرد. دَه سال بعد، ایلیار آن‌ها را پیدا می‌کند؛ ولی «گل‌جمال» بعد از نُه سال انتظار، با یک روستایی قزاق ازدواج کرده و... .

گنجشک استخوانی

معرفی کتاب
«صبحی» نام پناهجویی است که در اردوگاه به دنیا آمده است و فقط زندگی پشتِ حصارها را می‌شناسد. «الی»، بهترین دوست صبحی، یک انبار مخفی دارد. آن‌ها وسایلی را برای مردم اردوگاه می‎برند و در برابرش چیزهایی می‌گیرند؛ اما الی مجبور است مرتب جای انبار را عوض کند؛ چون اگر مأمورها پیدایش کنند، به دردسر می‌افتند. روزی صبحی با دختری به اسم «جیمی» آشنا می‌شود که در سمت دیگر حصار زندگی می‌کند و... .

با پرنده‌ها

معرفی کتاب
موضوع این کتاب مهاجرت است، افرادی که از جنگ و ویرانی فرار می‎کنند. دو دختر که جنگ، پدرشان را گرفته است، با مادرشان راهی مرز می‌شوند تا به کشور دیگری فرار کنند. کنار دیوار مرز، نگهبانی آنان را می‌بیند، آن‌ها با سرعت می‎دوند... و با پولی که به مردی غریبه می‌دهند، موفق می‌شوند سوار کشتی شوند. آن‌ها روزها روی دریا هستند تا اینکه چشمشان به خشکی می‌افتد؛ اما هنوز به مقصد نرسیده‌اند.

شب به خیر، تُرنا

معرفی کتاب
«سینا» و «تُرنا» خواهر و برادر هستند و به همراه پدرشان به کانادا رفته‌اند. پدر، آن‌ها را رها کرده و در شهر دیگری زندگی می کند. تُرنا مریض شده است. برادرش او را به استانبول می‌آورد تا به مادرش که با دایی‌اش به آنجا آمده‌اند، تحویل دهد. سرنوشت کودکان مهاجرت و غم غربتشان، در این اثر به خوبی ترسیم شده است.