گُلک چه مهربان است
معرفی کتاب
در کتاب «گلک چه مهربان است» مادر گلک، برای او یک پیراهن قشنگ دوخته است. یک پیراهن سفید با خالهای سرخ و سبز و سیاه. گلک پیراهن خالخالیاش را میپوشد و به حیاط میرود. گلک درحیاط خانهشان با قورباغهها پروانهها و کفشدوزکها آشنا میشود. هر کدام از آنها مشکلی دارند. گلک به آنها کمک میکند و مشکل آنها را حل میکند. قصهی کتاب مهربانی و دوستی است.
هیولاها در موزه
معرفی کتاب
اولین بار است که بیلی به اردوی مدرسه میرود و دلش شور میزند. برای همین هیولای فسقلی تصمیم میگیرند همراهش بروند. آنها مثل همیشه میگویند: «قول میدهیم دردسر درست نکنیم...» پس بههمریختن سالن جکوجانورهای موزه کار کیست؟ چرا اسکلت دایناسور غرش میکند؟ و بدتر از همه اینکه چرا بیلی نمیتواند فکر آن مومیاییهای مصری را از سرش بیرون کند؟
خالههای من
معرفی کتاب
کتاب «خالههای من»، داستانی است که از زبان کودکی به نام علی روایت میشود و به زندگی خانوادگی او با تمرکز بر شخصیت خالههایش میپردازد. علی در خانوادهای پر از تنشهای کوچک و بزرگ، با سه خاله مواجه است که هر یک ویژگیهای خاص خود را دارند.داستان با نمایش روابط میان اعضای خانواده، تضادهای رفتاری میان والدین علی و اهمیت روابط خانوادگی پیش میرود. در نهایت، علی به اهمیت تحمل، پذیرش تفاوتها، و ارزشهای خانوادگی پی میبرد و تلاش میکند روابط خانوادگیاش را بهتر درک کند.
طعم زندگی
معرفی کتاب
کتاب «طعم زندگی» اثری کودکانهاست که نوری برای تأمل در مسائل بزرگ زندگی میتاباند. این کتاب داستان پسر کوچکی را در خود جای داده است که هر روز صبح از خواب بیدار میشود و کارهایش را انجام میدهد، او تلاش میکند تا روز خود را خوب آغاز کند، زیرا این مسئله مهم است، حتی اگر کسانی که دوستشان داریم دیگر پیشمان نباشند. خاطره آنها همیشه در قلب ما میماند و ما میتوانیم هر چقدر که بخواهیم به آنها فکر کنیم.
به من زور نگو
معرفی کتاب
پسر کوچولو برای اینکه به او زور نگویند، از راه حلهایی استفاده میکند. بعضی از بچهها هرگز دست از سرش برنمیدارند. مدام موهای نارنجیاش را مسخره میکنند. برای همین، او این روزها دلشکسته و ناراحت است. مگر میشود ناراحت نشد؟ حتماً چارهای هست. اگر این بچههای زورگو دور و بر شما هم هستند، باید از راهحلهایی استفاده کنید. آن راهحلها در این کتاب هست!
گاهی اوقات خجالتی
معرفی کتاب
کتاب «گاهی اوقات خجالتی» داستانی مصور برای کودکان است که به موضوع درونگرایی و تفاوت آن با خجالتی بودن میپردازد و به کودکان این امکان را میدهد تا درک بهتری از خود و احساساتشان پیدا کنند و در عین حال به آنها یاد میدهد که با اعتمادبهنفس و آرامش بیشتری در موقعیتهای اجتماعی تعامل کنند. در این کتاب، پسربچهای روایتگر است که به آرامی به دنیای اطرافش نگاه میکند. او متوجه میشود که بعضی از اشیاء یا حتی پدیدههای طبیعی مانند: جوانه زدن یک نهال یا حرکت ملایم یک ماژیک هم میتوانند ویژگیهایی شبیه به خجالتی بودن داشته باشند. کتاب به کودکان این پیام را میدهد که درونگرایی ویژگیای طبیعی است که نباید با خجالتی بودن اشتباه گرفته شود. شخصیت داستان در موقعیتهای مختلف اجتماعی ممکن است ساکت باشد، اما در کنار کسانی که به آنها نزدیک است، مانند: خانواده و
تمساح مهربان
معرفی کتاب
کتاب «تمساح مهربان» قصه یک بچه تمساح را روایت میکند که بسیار مهربان بوده است و سعی میکند تا به دیگران کمک کند. تمساح مهربان برای دیدن دنیا از دریاچه بیرون آمده است. در خشکی دوستانش را میبیند که در خطر هستند و یکییکی به او پناه میآورند. تمساح هم دشمنان آنها را فراری میدهد. فکر میکنید تمساح بتواند به همه کمک کند؟ آخر هر کاری حدی دارد، حتی کمک کردن! داستانی برای اندیشیدن، گفتوگو کردن، آموختن، غافلگیر شدن و لذت بردن!
دروغی به بزرگی یک فیل
معرفی کتاب
پسرک با توپِ خواهرش شیشه را میشکند. پدر، خواهر را مجازات میکند و پسرک هیچ نمیگوید. اعتراف نمیکند. اما همین نگفتن، همین سکوت، چیزی میشود که آرامآرام روی زندگیاش سایه میاندازد. اول کوچک است، مثل لکهای در گوشهی دلش. اما روزبهروز بزرگتر میشود، شکل فیل به خودش میگیرد. فیلی سنگین، خاموش اما به رنگ آبی فیلی که وقت خواب، وقت مدرسه رفتن، رویش میافتد و نمیگذارد نفس بکشد. فیلی که نمیرود، فقط هر روز بزرگتر و سنگینتر میشود.
گلکاری
معرفی کتاب
مجموعه «با بابام» داستانهای ساده از تجربیات پدردختری را به تصویر میکشد. در این مجموعه تصویر درست و زیبایی از یک خانواده سالم و روابط والد و فرزندی ایمن و به طور ویژه نقش پدر به نمایش درآمده است. در داستان «گلکاری»، علاوه بر آموزش فرآیند رشد گیاهان کودکان را با مفهوم رشد، صبر و تغییر آشنا میکند و رابطهی زیبای پدر و دختری در کاشتن گل به تصویر میکشد.
مهدکودک
معرفی کتاب
مجموعه «با بابام» داستانهای ساده از تجربیات پدردختری را به تصویر میکشد. در این مجموعه تصویر درست و زیبایی از یک خانواده سالم و روابط والد و فرزندی ایمن و به طور ویژه نقش پدر به نمایش درآمده است. در داستان «مهدکودک»، علاوه بر تجربهی اولین روز حضور یک دختر کوچک در مهدکودک، مخاطب را با دلتنگی و دوری از والدین آشنا میکند و طعم شیرین بازی با کودکان همسنوسال را به تصویر میکشد و رابطهی زیبای پدر و دختری در رفتن به مهدکودک نشان میدهد.