کاپیتان هفت دریا
معرفی کتاب
کاپیتان هفتدریا، داستان کوتاه ترکی استانبولی است. قهرمان داستان، نوجوانی است که با صبر و استقامت خود، سختی را کنار میزند و پس از تحمل سختی ها، به خواستهها و اهدافش میرسد و علاوه بر خود، دوستانش هم بهرهمند میشوند. این داستان به خوبی مهارتهای صبر، مقاومت، تلاش و استقامت را به نوجوانان میآموزد. این کتاب روایت کامل آسانی بعد از هر سختی است.
شلوار سفید
معرفی کتاب
شلوارسفید، داستان کوتاه ترکی برای نوجوانان است که با زبانی ساده و پرمغز، به آرزو، عزتنفس و تلاش این نوجوان برای امرار معاش خود پرداخته است. داستان از پسری جوان به نام مصطفی آغاز میشود که در کفاشی کوچک مشغول به کار است و به دنبال خرید یک شلوار گران قیمت میرود و با تلاش بسیار به آن میرسد، اما در نهایت با سردی و واکنش منفی مواجه میشود. این داستان قناعت را در حین تلاش و پشتکار به نوجوانان نشان میدهد.
قرمز مهربان
معرفی کتاب
یکی از فضایل اخلاقی که سفارش همه ادیان الهی، به ویژه اسلام عزیز به انسانها بوده است، مهربانی و محبت به دیگران است. کتاب قرمز مهربان، تلاش کرده دنیایی پر از مهر و محبت را برای کودکان ترسیم کند که در آن، انسانها با گذشتن از خود و تلاش، به کمک دیگران شتافته و نسبت به جامعه خود بیتفاوت نیستند. این کتاب آرزوی کودکی را روایت میکند که با کمک به دوستان خود برای رفع مشکلاتشان، حال بهتری پیدا کرده و با نشاط میشود.
نقاش کوچک در شهر دیوها
معرفی کتاب
این کتاب، داستان نقاش کوچکی است که با شجاعت وارد شهری پر از دیوهای جورواجور میشود. نقاشیهای او که پر از حال خوب و رنگهای زندگیبخش است، آنها را خشمگین میکند. در جایی که حتی پرندگان جرأت نمیکنند در آسمانش پرواز کنند و هیچکس زیبایی را دوست ندارد، دختری با قلممو و رنگهایش به دنیای دیوها پا گذاشته و نشان میدهد زیبایی و زشتی از درون موجودات میتواند نشئت بگیرد. داستان «نقّاش کوچک در شهر دیوها» نشان میدهد که در صورت مشاهده ظلم و زورگویی هر چند کوچک یا بزرگ باید ایستاد و شجاع بود تا دنیایی زیبا برای همه بهویژه کودکان ساخته شود.
دختری با چشمهای همیشه مشغول
معرفی کتاب
این روزها خیلی از افراد به دلیل استفادهی بیش از حد از موبایل چشمهایشان مشغول و گرفتار است؛ طوری که فرصت نمیکنند هیچچیز و هیچکسی را ببینند و حتی متوجه اتفاقات اطرافشان هم نمیشوند. درست مثل دختر قصهی مصور حاضر که همه حواس و توجهاش به صفحهی موبایلاش است تا اینکه یک روز موبایلش از دستش میافتد و میشکند. آن وقت است که دختر تازه سرش را بالا میآورد و اطرافش را میبیند.. این داستان که با زبانی ساده و با کمک تصاویر نقل شده است، تلنگری است به همهی کودکان و پدر و مادرهایی است که بیشتر اوقات چشمهای فرزندشان خیره به صفحهی موبایل است...
دختر کمی روشنتر از آبی
معرفی کتاب
در شهر آبیها هیچکس دختر کمی روشنتر از آبی را دوست نداشت. یک روز او تصمیم گرفت از شهر آبیها دل بکند و مهاجرت کند تا در جای دیگری زندگی کند. این شد که راه افتاد... دختر روشنتر از آبی در جستجوی خانهای امن و آرام به شهرهایی با رنگهای مختلف سفر کرد و مردمان متفاوتی را ملاقات کرد. آیا او توانست خانهای امن و آرام پیدا کند و در آنجا به خوبی و خوشی زندگی کند؟
رهایش کن! اگر این راه درست نبود، راه دیگری را امتحان کن
معرفی کتاب
همه ما نگرانیها، ترسها و تردیدهایی داریم. اما چیزی به نام حق انتخاب هم وجود دارد؛ یعنی میتوانیم این ترسها، نگرانیها و تردیدها را با خودمان حمل یا رهایشان کنیم. قطعاً رهاکردن این مسائل خیلی بیشتر از حمل آنها به نفع ماست. اما اتفاق میافتد که وقتی میخواهیم این بار سنگین را از روی دوشمان برداریم افکار مزاحم سد راهمان میشوند. این کتاب با ارائه راهکارهای متفاوت و مناسب به کودکان میآموزد باید اراده و عزمی قوی داشته باشیم. باید بتوانیم تمام این افکار منفی و مزاحم را ساکت کنیم و برای غلبه بر تمام نگرانیها و تردیدها تلاش کنیم.
نیازی نیست بلند حرف بزنی: راهنمای بچههای کمحرف و خجالتی
معرفی کتاب
تابهحال برای شما پیش آمده که از صحبت کردن در مقابل مردم، اشتباه کردن یا گفتن حرف نادرست بترسید؟ یا احساس کنید هیچکدام از آدمهای اطرافتان، مشکلات شما را ندارند و همه با اعتمادبهنفس کامل زندگی میکنند و با صدایی رسا حرفشان را میزنند؟ افراد زیادی هستند که کمرو و خجالتیاند، خجالتی بودن میتواند مهارتهای بزرگی مانند گوشدادن، مهربانی و شفقت را به انسان یاد بدهد و این چیزی است که باید پذیرفت و به آن افتخار کرد.
در این کتاب، دربارهی برخی از مشهورترین، بااستعدادترین و باهوشترین افراد خجالتی مثل چارلز داروین، دیوید بویی، گرتا تونبرگ، رزا پارکس و اِما واتسون صحبت میکند که از سکوت خاص خود برای دستیابی به چیزهایی شگفتانگیز استفاده کردند. نویسنده راهکارهایی را که به ذهنش رسیده در اختیار خجالتیها قرار داده تا بتوانند از پس زندگی در این دنیای شلوغ و پرسروصدا بربیایند.
در این کتاب، دربارهی برخی از مشهورترین، بااستعدادترین و باهوشترین افراد خجالتی مثل چارلز داروین، دیوید بویی، گرتا تونبرگ، رزا پارکس و اِما واتسون صحبت میکند که از سکوت خاص خود برای دستیابی به چیزهایی شگفتانگیز استفاده کردند. نویسنده راهکارهایی را که به ذهنش رسیده در اختیار خجالتیها قرار داده تا بتوانند از پس زندگی در این دنیای شلوغ و پرسروصدا بربیایند.
تنها کلاغ آبی چمنزار
معرفی کتاب
کلاغی در حاشیه درههای سرسبز و پرگل زندگی میکرد که خیلی تنها بود. برای همین سعی کرد دوستانی پیدا کند. سراغ کلاغها رفت. اما کلاغها او را مسخره و بعد طرد کردند چون رنگش آبی بود. کلاغ که خیلی ناراحت بود به کنار برکه رفت آنجا جغد دانا راهحل خوبی به او پیشنهاد کرد راهحلی که با یک سفر شروع شد. به نظر شما راهحل چه بود؟ ...