دایره کوچک دوستداشتن
معرفی کتاب
من یک دایرۀ کوچک دوست داشتن هستم. من احساسی هستم که وقتی شما خیلی به کسی اهمیت میدهید یا وقتی کسی خیلی به شما اهمیت میدهد، به شما دست میدهد. چطور میتوان دایرۀ دوستداشتن خود را بزرگ کرد؟ کتاب حاضر دوستداشتن را در قالب یک دایرۀ صورتی بامزه به تصویر میکشد و راههایی که کودکان میتوانند علاقهشان به دیگران را ابراز کنند، از گوش دادن گرفته تا مهربان بودن، نشان میدهد.
هدیه خوشمزه
معرفی کتاب
شخصیت اصلی کتاب، موش کوچک و مهربانی است که تصمیم میگیرد سالِ نو برای مادرش هدیه بخرد. موش کوچولو در همین فکر است که ناگهان چشماش به قارچ بزرگی میافتد و آن را بهترین هدیه برای مادرش میپندارد. اما در بین راه دوستانش را میبیند و مجبور میشود قارچ را با آنها سهیم شود و... . نویسنده در این کتاب، سعی دارد کودکان را با صفات «مهربانی» و «بخشش» آشنا کند.
روی مرمر سفید
معرفی کتاب
این داستان، ماجرای پسر نابینایی بهنام «امیر» را روایت میکند که دلش میخواهد پرندهها بیایند پشت پنجره خانهشان در طبقه چهارم یک مجتمع 70واحدی. امیر، باور دارد اگر بخواهد و تلاش کند پرندهها خواهند آمد. در این میان خواهرش «سارا» خیلی دوست دارد برادرش به خواستهاش برسد. برای همین تلاش میکند این خواسته برادرش محقق شود. سارا در این مسیر با مشکلاتی روبهرو میشود و به کمک دوستش، سعی میکند موفق شود... . این کتاب، بیانگر تلاش و امید و داشتن عشق و محبت به خانواده و حیوانات است. کتابی که میگوید نابینایی بهمعنای ندیدن پرواز و ناتوانی در دیدن نیست!
فرانکلین و روز پدر
معرفی کتاب
«فرانکلین» در یک روز آفتابی به خانه دوستش «روباه» میرود تا به همراه هم به اسکیتبُرد سواری بروند، اما روباه درخواست فرانکلین را نمیپذیرد؛ چون دلش میخواهد آن روز را که روز پدر است بهطور کامل با پدرش بگذراند و به همراه او کارهایی را که دوست دارد انجام بدهند، فرانکلین هم تصمیم میگیرد به خانه بازگردد و با پدرش به اسکیتبُرد سواری برود، اما... .
بیا مهربانی بکاریم
معرفی کتاب
آیا میشود مهربانی را کاشت؟ دختر کوچولویی این کار را کرد و به دانهاش آب، گرمای خورشید و محبت داد و هرروز این کارها را تکرار کرد؛ اما مدتها گذشت و خبری از سبز شدن مهربانی نبود و داشت دیر میشد. دختر کوچولو نگران و ناراحت بود تا اینکه روزی جوانه سر از خاک درآورد و... . دختر کوچولو تصمیم گرفت آن را با همه تقسیم کند و... .
مهربان باش
معرفی کتاب
روی لباس «تانیشا» آب انگور میریزد و تمام لباسش رنگی میشود. همه بچهها به او میخندند؛ اما یکی از بچهها سعی میکند مهربان باشد و برای تانیشا کاری بکند و فکر میکند چه کاری میتواند برای او انجام دهد. اصلاً مهربان بودن یعنی چه؟ شاید بخشیدن یا کمک کردن و شاید توجه کردن. مهربانی کردن شاید فقط کارهای کوچکی است که از دستمان برمیآید و این کارهای کوچک به یک چیز بزرگ تبدیل میشود، آنقدر بزرگ که سرریز میشود و میتواند دنیا را تغییر دهد!
مهربانی با حیوانات
معرفی کتاب
دین اسلام دین محبت و مهربانی است که افزون بر مهربانی با انسانها، به مهربانی با حیوانات نیز توجه ویژهای کرده است. در این دین توصیههای فراوانی درباره حیوانات وجود دارد. در کتاب «مهربانی با حیوانات»، مؤلف 50 حدیث و روایت را گردآورده و کوشیده است با زبانی ساده، محتوای آنها را برای مخاطب کودک توضیح دهد.
پیام محبت
معرفی کتاب
دو دانشجو به نام مرتضی از ایران و مروان از پاکستان، در کشور آلمان به تحصیل مشغولاند و قصد دارند پس از پایان تحصیل به کشورهای خود بازگردند.مرتضی شیعه و مروان سنی حنفی است. مروان بهطور ناگهانی ناپدید میشود و وقتی که پس از هشت ماه بازمیگردد، برای دوستش توضیح میدهد که به جریان «تکفیریها» گرایش پیدا کرده و به آنها پیوسته بود. اما اکنون به این حقیقت آگاهی یافته است که آنها فرسنگها از اسلام و آموزههای رحمانی آن دورند. کتاب شرح دیدههای مروان در اردوگاه تکفیریهاست.
به سپیدی برف به سرخی انار
معرفی کتاب
دانه برف از آسمان به زمین میآید. او دوست ندارد روی تابلوها و چراغها بنشیند. آنجا درختی وجود ندارد تا شاخهاش را به پرندهها هدیه دهد و همهچیز کثیف است! ماشینها دوستان خوبی نیستند، آنها روی صورت او شن میپاشند و... . دانه برف آرام کنار درخت تنومندی روی زمین مینشیند. صبح روز بعد، دخترکی از راه میرسد و با دانه برف، آدمبرفی درست میکند. دخترک به جای چشم برای آدمبرفی، دو تیله میگذارد، به جای دهان، چند عناب قرمز، به جای بینی، یک هویج نارنجی و انار سرخ کوچکی به جای قلب. آدمبرفی... .