سه هیولا: داستانی با 2 پایان، پایانی با روش خوب و پایانی با روش بد
معرفی کتاب
مجموعه کتابهای داستانی با دو پایان، پایانی با روشیبد و پایانی با روشیخوب. در زمان مطالعهی کتاب بچهها میتوانند یکی از روشهای ادامهی داستان را انتخاب کنند. روشخوب یا روش بد و بعد در جریان اتفاقها قرار بگیرند ببینند که روش خوب چه نتیجهای دارد و روش بد چه مشکلاتی به وجود میآورد. بعد از اینکه داستان تمام شد بهتر است والدین به کودک توضیح دهند که همکاری یعنی چه و چه لذتی دارد. سه هیولا داستانی کودکانه و سرگرم کننده است و یاد میدهد همکاری با دیگران چطور کارها را آسان میسازد. این همکاری حتی در بازیهای کودکانه هم میتواند وجود داشته باشد در کارهای مدرسه در کارهای دسته جمعی ..... نکتهی مهم این است که در این همکاری هر کسی از توانمندی و داشتههایش خوب استفاده کند.
پرواز
معرفی کتاب
مجموعه «با بابام» 5 داستان ساده از تجربیات ساده پدردختری را به تصویر میکشد. در این مجموعه تصویر درست و زیبایی از یک خانواده سالم و روابط پدر و مادر و فرزندی ایمن و بهطور ویژه نقش پدر به نمایش درآمده است. در داستان «پرواز»، همراهی والدین با کودکان در رؤیاپردازی و پذیرش نقشهای مختلف اثرگذار در رشد اجتماعی کودکان، به تصویر کشیده شده است. خواندن این سری کتاب، علاوه بر کودکان، برای والدین نیز مفید است تا به شخصیت فرزندان اهمیت داده و در تجربه آنها از مواجهه با موقعیتهای اجتماعی کنارشان قرار گرفته و همدلی و همراهی کنند.
تحریم نانوایی عزیز آقا و 15 داستان دیگر
معرفی کتاب
این کتاب دارای چند داستان با موضوعات اجتماعی گوناگون است که دغدغههای نوجوانان و جوانان امروز مانند «وضعیت اقتصادی»، «رعایت نوبت در صفها»، «بخشش» و... را بازگو میکند. یکی از داستانهای کوتاه این کتاب درباره یک نانوایی کوچک محلی که بیش از نیاز اهالی محل نان میپزد و نانهایش سرد و خشک هستند و اسراف میشوند. اهالی محل در حمایت از اقدس خانم، مادربزرگ شخصیت اصلی داستان، تصمیم میگیرند آن نانوایی را تحریم کنند، اما شخصیت اصلی داستان تصمیم دیگری میگیرد و مسیر قصه را عوض میکند..
همه دعوتید به مهمانی!
معرفی کتاب
این قصه درباره چند دوست است که همگی در جنگل زندگی میکنند و برای یکی از آنها مشکلی بزرگ بهوجود میآید. ماجرا از این قرار است که یکی از شخصیتهای داستان به نام «مکس موشه» تصمیم میگیرد مهمانی بزرگی برگزار و از همه شرکتکنندگان با سیب پذیرایی کند؛ اما وقتی به سراغ درخت سیب میروند میبینند که حتی یک سیب روی درخت نیست و هیچچیز برای آنها باقی نمانده است. حالا مکس موشه و دوستانش باید چه کار کنند؟ مهمانی کنسل میشود یا مشکل حل خواهد شد؟
بچه بچه است!
معرفی کتاب
این داستان درباره دو بچه قورباغه است که پدر و مادرشان را برای همیشه از دست میدهند. بعد از این اتفاق اهالی آبگیر که در اطراف بچه قورباغهها زندگی میکردند با یک مشکل مواجه شدند و آن تنها و بیسرپرستماندن بچه قورباغهها بود. در اطراف قورباغهها جوجهتیغی، توکا و چند موش زندگی میکردند. اهالی آبگیر با هم مشورت کردند تا بتوانند برای بچه قورباغهها سرپرستی مناسب انتخاب کنند. به نظر شما کدام یک از حیوانات توانستند از بچه قورباغهها نگهداری کنند؟ ....
داستان حاضر سعی دارد به کودکان همکاری، دوستی، فداکاری و کار گروهی را آموزش دهد.
داستان حاضر سعی دارد به کودکان همکاری، دوستی، فداکاری و کار گروهی را آموزش دهد.
این میوه خودمه!
معرفی کتاب
این داستان درباره پنج فیل کوچولو است که هرکدام عاشق یک میوه خوشمزه بودند و فقط از میوه موردعلاقه خودشان میخورند؛ اما یک روز با درختی خیلی بلند و میوههای عجیب و جدیدش روبهرو شدند. فیلها بدون کمک یکدیگر خواستند به آن میوه جالب و ناشناخته برسند. آنها مدام میگفتند:«آن میوه مال «من» است!» اما تلاشهای تک نفره و انفرادیشان شکست خورد. به نظر شما فیلها برای حل مشکلشان باید چه کار کنند؟ دست از کوشش بردارند یا راهحلی جمعی پیدا کنند؟ ...
قصه تیمی نوکپنجهای
معرفی کتاب
مجموعه 19 جلدی «پیتر خرگوشه و دوستانش» با داستانهای کوتاه و آموزنده از حیوانات نگارش شده است و هر عنوان جلد داستان مختص به خود را دارد.نویسنده این مجموعه، بئاتریکس پاتر وقتی شنید که پسر پنجساله یکی از دوستانش، پس از بیماری در حال بهبودی است، تصمیم گرفت که این پسر را با نامهای مصور سرگرم کند. او با در نظر گرفتن خرگوش خود بهنام پیتر پایپر، داستانهای بسیار کوتاهی را با هدف آموزش مهارتهای رفتاری در نامه به تصویر کشید. در این جلد میخوانیم:
تیمی نوک پنجهای»، سنجابی بود که با همسرش «گودی»، برای زمستان و بهار، فندق انبار میکردند. آنها با هم به فندقزار میرفتند و بعد از جمع کردن فندق در کیسه، آنها را در کندههای درختها خالی میکردند. اما سنجابهایی که فندقهایشان را زیر خاک پنهان میکردند، نیمی از آنها را گم میکردند که فندقها را کجا مخفی کرده بودند...
تیمی نوک پنجهای»، سنجابی بود که با همسرش «گودی»، برای زمستان و بهار، فندق انبار میکردند. آنها با هم به فندقزار میرفتند و بعد از جمع کردن فندق در کیسه، آنها را در کندههای درختها خالی میکردند. اما سنجابهایی که فندقهایشان را زیر خاک پنهان میکردند، نیمی از آنها را گم میکردند که فندقها را کجا مخفی کرده بودند...
هیولای سال نو
معرفی کتاب
در زمانهای قدیم، مردم چین عید سال نو را دوست نداشتند چون دیو سال نو میآمد و همراه خود بلا و بدبختی میآورد. دیو سال نو جانور غریبی بود. سالی یک بار در شب سیصد و شصت و پنجمین روز سال بیدار میشد و به ساحل میآمد تا چیزی بخورد. به نظر شما آیا مردم دهکده میتوانند با این جانور عجیب مبارزه کنند؟
دختر کوچولو، خواهر بزرگ میشود!
معرفی کتاب
این کتاب به یکی از مسائل مهم در خانوادهها پرداخته است؛ کنارآمدن کودکان با فرزند جدید. دختر کوچولوی داستان وقتی میفهمد که قرار است خواهر بزرگ شود، سر از پا نمیشناسد. او بیصبرانه منتظر بهدنیا آمدن بچهٔ جدید است. بالاخره انتظار به پایان میرسد و عضو جدید به خانواده اضافه میشود، اما تنها کاری که فرزند جدید انجام میدهد خوردن و خوابیدن است. دختر کوچولو باید یاد بگیرد که با او چگونه برخورد کند و باز هم صبر کند تا نوزاد بزرگتر شود تا بتواند کمکم با او بازی کند. در این داستان کودکان با موقعیت بهدنیا آمدن یک نوزاد روبهرو میشوند و یاد میگیرند که چه کارهایی را باید و چه کارهایی را نباید انجام دهند.