هنگامی که دریا نقرهای شد
معرفی کتاب
مادربزرگ «پینمی» همیشه بهترین قصهها را برای نوهاش و مردم روستا تعریف میکرد؛ اما شبی که سربازان امپراتور، قصهگوی پیر را دزدیدند و نوهاش، پینمی، را در خرابه کلبه رها کردند، آرامششان از بین رفت. قبل از اینکه خیلی دیر شود، پینمی با دوستش، «اییشان» که به نظر میرسد رازهایی پنهانی دارد، برای نجات مادربزرگش راهی سفر میشوند. آنها در این سفر با موانعی روبهرو میشوند که به افسانه شبیهاند!
دایناسورهای همسایه بغلی
معرفی کتاب
آقای «پوف» مخترع است و خانهاش پر از اختراعهای شگفتانگیز. اینبار اختراع آقای پوف آنقدر هیجانانگیز است که به سراغ دوستش، «سام» در خانه کناری میرود و از او میخواهد بیاید و شاهکارش را ببیند. آقای پوف با یک سبد تخم دایناسور وارد اتاق میشود و بعد از چند لحظه، تخمها یکی پس از دیگری تَرَک برمیدارند و سرِ کوچک دایناسورها بیرون میآید. دایناسورها هر لحظه بزرگ و بزرگتر میشوند. سام و آقای پوف بدون معطلی باید کاری بکنند!
سلطان آشغالگردها
معرفی کتاب
«شیرمان» سگی است که اندامش از چهار سگ معمولی هم درشتتر است، در اداره پلیس آموزش دیده و سالها با مجرمان و دزدها مبارزه کرده است؛ اما بعد از گشت سالها، پیر و چاق شده و دیگر نمیتواند به سرعت بدود. حالا او بیشتروقتها گوشه کلانتری دراز میکشد و چرت میزند. رئیس کلانتری تصمیم میگیرد او را در بیابانِ خارج از شهر رها کنند، همان بیابانی که همه سگها و گربههای ولگرد را به آنجا راندهاند، سگها و گربههایی که خود شیرمان آنها را فراری داده است و حالا... .
از کجا میآیی گل سرخ!
معرفی کتاب
دخترک در انتهای کوچه، روی خاک نشسته و منتظر است. او آرزو میکند که مرد تند و نفسگیر از کوه پایین بیاید و پیشانیاش خیس از عرق شود. مرد هم تند میآید و حالا وقت چیدن گلهاست! او به دنبال مرد راه میافتد و دامنش را پر از گل میکند! اما بچهها با سنگهای ریز و درشت میآیند! دخترک روبهروی خدای خانه میایستد و برای مرد دعا میکند، مردی که از کنار پایش گل میروید! راز گلها را فقط دخترک میداند و حتی به پدرش نیز نمیتواند بگوید؛ چون پدر از آن مرد متنفر است! دخترک میخواهد گلهایی را که از عرق مرد میروید، بچیند و به بچهها بدهد تا دیگر مرد را با سنگ نزنند؛ اما... .
دریانوردان شجاع
معرفی کتاب
پدر «سارا» و «امیر» کوچولو، کاپیتان کشتی است. او بعد از مدتها به خانه بازگشته است و بچهها از دیدنش بسیار خوشحال هستند. اینبار کاپیتان از دلفینها میگوید که موجوداتی بسیار باهوش و بازیگوش هستند. بچهها دلشان میخواهد آنها را از نزدیک ببینند. روز بعد امیر با پدرش به مدرسه میرود و به پرسش همه بچهها درباره دریا و سفرهایش پاسخ میدهد. مدتی بعد، کاپیتان و خانوادهاش میخواهند به سفر دریایی بروند؛ اما قبل از رفتن، خانهشان را بیمه آتشسوزی میکنند! در ادامه داستان، هنگامیکه سارا و امیر با پدر و مادرشان به طرف چاهبهار میروند، پدر برایشان از حملونقل دریایی میگوید و اینکه در صورت هرگونه صدمه، شرکت بیمه، خسارت را پرداخت میکند و... .
رازهای پرواز (سطح 1): آموزش علم پرواز به کودکان
معرفی کتاب
این کتاب میکوشد علوم مرتبط با پرواز و صنایع هوایی را برای دوره پیشدبستان و ابتدایی آموزش دهد تا نوآموزان این علوم را از طریق داستان بیاموزند. این کتاب شش درس دارد که پیوستگی علمی دارند. همچنین ادبیات کودکانه به عنوان راهنمای مربی، فرصتی را برای آموزش موضوعهای مرتبط با اصول علم هوانوردی فراهم میکند. مطالب کتاب که برگرفته از جزوههای منتشر شده در سازمان «ناسا» است، میتواند برای آشنایی کودکان با علوم هوایی راهگشا باشد. «گلایدرها در طبیعت»، «بالونها» و «چترهای نجات» ازجمله درسهای کتاب هستند.
وقتی ما نیستیم! رییس آزمایشگاه
معرفی کتاب
بچهها در آزمایشگاه هستند که سرایدار مدرسه با یک ماکتِ بدنِ انسان وارد میشود. معلم میگوید: «این برای آشنایی با بدن است، درست مثل اسکلت». بعدازظهر، وقتی درِ آزمایشگاه بسته میشود، مولاژ از راه نرسیده، میخواهد قُلدربازی درآورد و رئیس باشد؛ اما یک رقیب بیمغز دارد که به راحتی از پسش برنمیآید! متر میگوید، قدشان را اندازه بگیرند، هرکسی بلندتر است، رئیس باشد، ترازو میگوید هرکسی که وزنش بیشتر است و همزن دعوا کردن را پیشنهاد میکند. اسکلت درِ گوش مولاژ میگوید کنار میکشد تا او رئیس باشد! اما به یک شرط. شرط اسکلت چیست؟
اتولاین در دریا
معرفی کتاب
«اتولاین» و آقای «مونرو» در آپارتمان ۲۴۳ زندگی میکنند. آنها مهارت زیادی در حل مشکلات و کشیدن نقشههای هوشمندانه دارند، مثل وقتی که گربه زرد، یعنی دزدِ خبیثِ جواهرات را به دام انداختند یا وقتی که با روح اسبِ «همراستین» روبهرو شدند. حالا آقای مونرو برای مأموریتی سرّی به «نروژ» رفته است تا پاگنده تیزدندان را پیدا کند. اتولاین راهی دریا میشود و با زیردریایی، هواپیمای آبی نقرهای و حتی قایق به دنبال آقای مونرو میرود تا اینکه در تنهایی با ترول وحشتناک روبهرو میشود و... .
قصههایی برای کلاس پنجمیها
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از داستانهای متنوع است؛ از داستان قدیمی و آشنایی مثل «دیو و دلبر» تا داستان آیندهگرایانه «برایان و برین» که آرزو میکند مغزش را با حافظه رایانهاش عوض کند. داستان اول درباره پسربچهای به نام «مایک» است که در بازارچه خیریه مدرسه، رایانهای را با قیمت باورنکردنی، میخرد و در برابر تعجب پدر و مادرش آن را به اتاقش میبرد؛ اما مایک حس میکند رازی وجود دارد که او از آن بیخبر است. با این حال، به خاطر رایانه جدیدش آنقدر هیجانزده است که این موضوع را فوراً فراموش میکند. سپس... .