درویش بیپول، درویش پولدار
معرفی کتاب
«سلمان» و «عبدالله» درویش هستند و روزی تصمیم میگیرند پیاده به سفر بروند و شبها در دشت بخوابند و با خدای خود راز و نیاز کنند. عبدالله هیچ پولی همراه ندارد؛ اما سلمان پنج دینار طلا با خود آورده است. هرجا که عبدالله پیشنهاد میکند بنشینند و استراحت کنند یا غذایی بخورند، سلمان مخالفت میکند و میگوید بهتر است دنبال جای امنی باشند. شبهنگام عبدالله با خیال راحت روی زمین دراز میکشد؛ ولی سلمان به فکر جای دیگری است که امن باشد. سرانجام... .
ماجرای کرم سبز
معرفی کتاب
سلطان «کیکاووس»، حاکم مازندران و گیلان، نزد امیر «ابوالسوار» به گنجه میرود. ابوالسوار پادشاهی عادل، شجاع و خوشصحبت است. آنها به دوستانی صمیمی تبدیل میشوند و اقامت سلطان کیکاووس به چند سال میرسد. روزی سلطان کیکاووس از سرزمینش، «گرگان» میگوید و اینکه زنها باید با کوزه، از چشمه آب بردارند و به دِه ببرند. او میگوید، زنی جلوی بقیه حرکت میکند تا مراقب باشد کسی کِرم سبزی که آنجا زندگی میکند را لگد نکند؛ چراکه اگر این کِرم کشته شود، آب داخل کوزه میگندد! ابوالسوار که این حرفها را باور ندارد، رفتارش با کیکاووس تغییر میکند و... .
سینی نان در رودخانه
معرفی کتاب
خلیفه «متوکل»، غلامی به نام «فتح» دارد. فتح پسری درستکار و سربهزیر است و خلیفه او را بسیار دوست دارد. فتح همه هنرها و علمهای مختلف را آموخته و حالا نوبت شنا است. خلیفه شناگران ماهری را برای این کار انتخاب میکند و بعد از روزها تمرین، فتح که فکر میکند دیگر میتواند به تنهایی شنا کند، به رودخانه دجله میرود و مشغول شنا میشود؛ اما جریان آب او را با خود میبرد. فتح میتواند خود را به سوراخی برساند و آنجا پناه بگیرد. به خلیفه خبر میدهندکه فتح به رودخانه رفته و دیگر بازنگشته است. خلیفه برای کسی که او را پیدا کند، پاداش بزرگی درنظر میگیرد و... .
ژاکت
معرفی کتاب
این داستان درباره نژادپرستی ناخودآگاهانه سفیدپوستان آمریکاست. «جیمی»، برادر کوچک «فیلیپ»، پول غذای ظهرش را جا میگذارد و فیلیپ موظف است که پول را به او برساند؛ ولی ممکن است خودش دیر به مدرسه برسد و توبیخ شود. فیلیپ در راهرو مدرسه، برادرش را از پشت میشناسد؛ چون هیچکس ژاکتی مثل او ندارد؛ اما وقتی جلو میرود، با پسری سیاهپوست روبهرو میشود. فیلیپ فکر میکند که پسرک ژاکت جیمی را دزدیده است و جر و بحث، آنها را به دفتر مدیر میکشاند و... .
سرسخت یا نازکنارنجی؟
معرفی کتاب
«لویی» و «رالف» برادر هستند و با پدرشان، «لو بزرگه»، زندگی میکنند. به نظر لو بزرگه در این دنیا دو دسته آدم وجود دارد: «سرسختها و نازکنارنجیها!» لو بزرگه خیلی خشن است. او راننده کامیون و جرثقیل است و معمولاً نمیخندد! و همیشه به پسرانش گوشزد میکند که سرسخت و خشن باشند. لویی و رالف پیاده به مدرسه میروند؛ چون فکر میکنند سوار اتوبوس مدرسه شدن کار بچهسوسولهاست. آنها در راه مدرسه با هم حرف نمیزنند؛ چون گل گفتن و گل شنفتن هم کار آدمهای نازکنارنجی است. آنها... .
آخرین دانه سحرآمیز
معرفی کتاب
زنگ درِ خانه «زویی» و گربهاش، «ساسافراس»، یک زنگ جادویی است و وقتی به صدا درمیآید، یعنی حیوانات جادویی از آنها کمک میخواهند. حالا یک دوست قدیمی برای دیدن زویی به اصطبل آمده و با خود یک چیز عجیب و درخشان آورده که شبیه غلاف دانه است. زویی و گربهاش و «پیپ»، به کمک هم باید کشف کنند که این گیاه جادویی و مرموز برای رشد کردن به چه چیزی نیاز دارد؛ اما باید بجنبند تا همه دانههای آن به مشتی خاکستر بنفش تبدیل نشده است!
پرپیشیها در یخبندان
معرفی کتاب
«زویی» و گربهاش، «ساسافراس»، هر لحظه منتظر شنیدن زنگ اصطبل هستند. وقتی این زنگ به صدا درمیآید؛ یعنی حیوانی جادویی، پشت در منتظر کمک است. هنگامیکه برف و بوران پیشبینی نشدهای موجودات جادویی جنگل را به دردسر میاندازد، زویی و ساسافراس، برای کمک به آنها از راه میرسند و تلاش میکنند تا تخمهای پَرپیشیها را که گیر افتادهاند، نجات دهند؛ اما دچار اشتباه بزرگی میشوند. آیا آنها میتوانند قبل از اینکه پَرپیشیها سر از تخم دربیاورند، همهچیز را درست کنند؟
اسبهای دریایی
معرفی کتاب
مادر «زویی» تقریباً تمام عمرش به حیوانات جادویی کمک کرده و حالا نوبت زویی است که این کار را انجام دهد. زنگ در خانه زویی جادویی است و وقتی به صدا درمیآید؛ یعنی حیوانی جادویی پشت در اصطبل منتظر کمک است. روزی زویی و گربهاش متوجه میشوند که موجودات جادویی نهر در خطر هستند. آنها هرچه زودتر باید دست به کار شوند و مشکل را حل کنند. آیا زویی و ساسافراس میتوانند راز نهر را کشف کنند و جان اسبهای آبی را نجات دهند؟
خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد
معرفی کتاب
هرسال در روز تولد مادرِ «جودی» یک چیزی خراب میشود که جودی اسمش را گذاشته است «بدبیاری روز تولد»؛ اما امسال قرار است اوضاع فرق کند. جودی میخواهد همهچیز را برنامهریزی کند تا مطمئن شود که روز تولد مادر عالی برگزار میشود. او به برادرش، «استینک»، میگوید، هدیه خوبی برای مادر درست کند. بعد سراغ پدرش میرود و از او میخواهد که کیک هویج بپزد. خودش هم بعد از کلی فکر کردن، با مهرههای عددی یک دستبند درست میکند. ظاهراً همهچیز عالی است؛ اما... .
راهکارهای افزایش حافظه فعال
معرفی کتاب
کارکرد مغز انسان در گذر زمان به دلیل مسائل جسمی یا روانی دچار ضعف میشود و هر انسانی نیازمند است که عملکرد ذهنی خود را تقویت کند. کتاب حاضر راههایی برای تقویت حافظه است. نویسنده در فصل اول، ابتدا حافظه را تعریف میکند؛ سپس انواع آن را توضیح میدهد. بعد از آن، درباره حافظه سالمندان صحبت میکند و همچنین رابطه تغذیه و حافظه را بیان میکند. فصل دوم با تعریف حافظه فعال آغاز میشود و... . فصل سوم دستورالعملهایی اجرایی برای تقویت حافظه دارد.