Skip to main content

راهنمای انیمیشن‌هایی برای کلاس فلسفه برای کودکان

معرفی کتاب
فلسفه‌ورزی در برنامه‌های نوین آموزشی جایگاهی خاص دارد. معمولاً برای آموزش مفاهیم فلسفی از متن‌های داستانی بهره می‌گیرند، اما کتاب حاضر برای این مهم از انیمیشن استفاده کرده است. البته نویسنده کوشیده است راهنمایی مکتوب دربارۀ چگونگی استفاده از انیمیشن در بحث‌های فلسفه‌ورزی کودکان ارائه دهد. هر انیمیشن در این کتاب در چندبخش بررسی شده است: ایدۀ اصلی، طرح بحث، تمرین، فعالیت.

مرغابی کارلینه

معرفی کتاب
«کارلینه» در کلبه‌ای در حاشیه شهر زندگی می‌کند و کارش آشغال جمع کردن است. همه به او کارلینه «آشغال جمع‌کن» می‌گویند؛ اما از وقتی کامیون‌های زباله‌بر، شروع به کار کرده‌اند، دیگر کسی با کارلینه کاری ندارد تا اینکه روزی «امیل» مرغابی‌ایی به او هدیه می‌دهد که لاغر و بیمار است و کارلینه از مرغابی مراقبت می‌کند. روزی متوجه می‌شود دیگر در خانه خوراکی برای خوردن ندارد. در همین لحظه، مرغابی یک تخم می‌گذارد و... .

در تعقیب اسکناس‌های تقلبی

معرفی کتاب
کمیسر «ناگل» ماه‌هاست که شاهد تجارت پول تقلبی در شهر «اشتاین بروک» است. این تجارت هر روز ابعاد بزرگ‌تر و مخوف‌تری به خود می‎گیرد. در تمام این مدت، کمیسر دست به هر اقدامی زده، نافرجام بوده و حتی یک حمله موفق هم نداشته است. او مطمئن است که در میان افراد پلیس، جاسوسی وجود دارد که هربار جاعلان اسکناس را از حمله آن‌ها باخبر می‎کند! حالا کمیسر ناگل فقط یک راه دارد. کمک گرفتن از «ادی ارلیش» و دوستانش، شش خلافکار درجه یک!

رهبر مهربان ما

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه اشعاری است که درباره رهبر کشورمان، آیت‎الله خامنه‌ای، سروده شده است. شاعر توضیح می‌دهد که رهبر از نسل حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) است، مهربان و دلسوز است و آرزویش سربلندی همه مردم. رهبری که دشمن حاکمان خونخوار و یاور مردم ستمدیده است و خود را خادم ملت می‌داند. او از نقشه دشمن باخبر است، او هنرمندی خوش‌ذوق است که شعرهای لطیفی می‌گوید، زندگی ساده‌ای دارد و ... .

بچه‌های ساختمان بیست

معرفی کتاب
«گلنوا» دختر مردی به نام «یونس» است که بعد از چندین سال زندگی در اتاق کوچکی، واقع در باغی خارج از شهر، به ساختمان «بیست» می‌آیند. حالا یونس سرایدار این ساختمان است. گلنوا خوشحال است که می‎تواند در خانه‌ای بزرگ‌تر زندگی کرده و با بچه‌های ساختمان بازی کند؛ اما خوشحالی او دوام نمی‌آورد. وسایل مختلفی در ساختمان ناپدید می‌شود و همه پدر او را مسئول می‎دانند. آقای معمار که خودش یونس را به ساختمان آورده است و کاملاً به او اعتماد دارد، دو نگهبان می‌آورد تا دزد را پیدا کنند و... .

قصه‌‌های هانس کریستین اندرسن

معرفی کتاب
«هانس کریستین اندرسن»، از فقر به ثروت می‌رسد. اندرسن از تجربیاتش در قصه‌هایش استفاده می‎کند و مشهور می‎شود. او برای یافتن ایده‌های جدید به آلمان و ایتالیا سفر می‎کند؛ اما درنهایت، به داستان‌هایی بازمی‎گردد که مادربزرگش در کودکی برایش تعریف کرده بود. روز دوم آوریل، تولد اندرسن، به عنوان روز جهانی کتاب کودک نامگذاری شده است. کتاب حاضر مجموعه‌ای از داستان‎های کوتاه اوست. «بندانگشتی»، «قوهای وحشی»، «درخت کاج»، «ملکه برفی»، «جوجه‌اردک زشت» و «صندوقچه پرنده»، نام برخی از این داستان‎هاست.

جنون سرعت: ارثیه آقای پامپ

معرفی کتاب
آقای «جان آرچیبالد پامپ»، میلیونر معروف، احتیاج به یک آبدارچی زبده، با توانایی اسکیت‌سواری دارد! یازده نفر برای این کار مراجعه می‌کنند؛ ولی هیچ‌کدام در امتحان اسکیت قبول نمی‌شوند. آقای پامپ، به سرعت علاقه زیادی دارد. او می‎خواهد کارها خیلی سریع انجام شود. او خودش نیز با تمام سرعت کارهایش را انجام می‌دهد و ناهارش را در سه دقیقه می‌خورد! آقای پامپ با ماشین مسابقه‌ای تصادف می‌کند و کشته می‌شود؛ چون در کیلومتر ۲۴۸، لاستیک می‎ترکد. او صد میلیون دلار دارایی به جا گذاشته است و فقط دو خواهرزاده دارد؛ اما... .

مقصد نیویورک: ارثیه آقای پامپ

معرفی کتاب
«ژو»، «زت» و «ژوکو» که با هواپیمای «اچ ۲۲» پرواز کرده‌اند، در جزیره‎ای ناشناس فرود می‎آیند و متوجه می‌شوند جزیره متعلق به دولت فرانسه است. مردی که از طرف این دولت آنجاست، هواپیما را توقیف می‎کند. بچه‎ها به طور معجزه‌آسایی بنزین پیدا می‎کنند و می‌توانند دوباره هواپیما را راه بیندازند. این‌بار برفراز قطب شمال سوخت هواپیما تمام می‌شود و آن‌ها مجبورند فرود بیایند. زت و ژو در سکوت و سرما، صداهایی می‎شنوند و فکر می‌کنند اسکیموها هستند؛ اما وقتی نزدیک می‎شوند... .

دره کبری‌ها

معرفی کتاب
منطقه اسکی «وارگیس» در «فرانسه»، یکی از منحصربه‌فردترین مناطق توریستی است. امسال مهاراجه «گوپال»، حکمران ایالت خودمختار بسیار کوچکی در «هیمالیا»، برای اسکی به این منطقه آمده است. او آدم بسیار خودخواه و زورگویی است و وقتی می‎بیند ، «زت» و «ژو»، در اسکی از او جلو می‌افتند، می‌خواهد آن‌ها را تنبیه کند؛ ولی نمی‎تواند؛ چون در فرانسه است نه در گوپال و... . حالا مهاراجه دنبال کارآگاه خصوصی است؛ چراکه گردن‌‌بند مرواریدش گم شده است. کارآگاه فکر می‎کند بچه‌ها گردن‌بند را دزدیده‌اند و... .

دانشمند دیوانه: اشعه اسرارآمیز

معرفی کتاب
کشتی «مانیتوبا» از نیویورک حرکت می‌کند و مقصدش «لیورپول» است. هوا بسیار خوب و همه‌چیز عالی است. مسافرها راضی هستند، فقط هنوز به لرزش موتورها عادت نکرده‎اند؛ اما بعد از مدتی، کشتی متوقف می‌شود و هیچ‌کس نمی‌داند چه اتفاقی افتاده است؛ حتی ناخدا. فرستنده رادیویی هم کار نمی‎کند. همه فکر می‎کنند یک نقص فنی عادی است؛ ولی بعد از چند دقیقه، همه بیهوش می‌شوند! در همین زمان، در لیورپول، خط مسافربری دریایی نمی‌تواند با کشتی ارتباط برقرار کند و گزارش‌های هواشناسی هم چیزی نشان نمی‌دهد. چه بلایی سر کشتی مانیتوبا آمده است؟