دستهای زحمتکش
معرفی کتاب
این داستان اقتباسی از «گلستان» سعدی است. آهنگر در دکانش مشغول کار است که برادرش سر میرسد و از او میخواهد که نعلهای نقرهای برای اسبش بسازد. او در دربار پادشاه کار میکند و به تازگی خزانهدار شده است. برادر آهنگر از او میخواهد به دربار بیاید و کاری پُرسود و بیزحمت را آغاز کند؛ اما آهنگر نمیپذیرد. فردای آن روز، برادر آهنگر به جرم دزدیدن جواهرات پادشاه دستگیر میشود! ای شکم خیره به نانی بساز، تا نکنی پشت به خدمت دوتا
شکم گرسنه و پیرمرد زاهد
معرفی کتاب
مسافران خسته و گرسنه، خانه زاهد را پیدا میکنند. آنها که بسیار گرسنهاند، امیدوارند که هر چه زودتر غذایی بخورند. پیرمردِ زاهد با روی خوش از آنها استقبال میکند. وضع مالی پیرمرد خوب است؛ چراکه در ظرف نقره برای مسافران آب میآورد و سجادههایی تمیز برای خواندن نماز. مسافران گرسنه هستند؛ اما خبری از غذا نیست! تا اینکه شاگرد زاهد با رختخواب وارد اتاق میشود و... .
نگین انگشتری
معرفی کتاب
این داستان اقتباسی از کتاب «بوستان» است. فروانروا انگشتری به دست دارد با نگینی بسیار گرانبها و ارزشمند؛ ولی مردم شهر به علت خشکسالی، گرسنهاند. درحالیکه نگین انگشتر با فرمانروا سخن میگوید و سعی میکند او را بفریبد، پادشاه به شهر میرود و به چشم خودش فقر و گرسنگی مردم را میبیند. فرمانروا از انگشتر قیمتی خود دل میکَند و آن را میفروشد تا برای مردم غذا تهیه کند.
مرامنامه رسیدگی به خرها
معرفی کتاب
مردی که با خرش به شهر میرود و چیزهایی برای خرید و فروش میبرد. او مرامنامهای درباره رسیدگی به خرها نیز همراه دارد. خر بیچاره از راه طولانی خسته و تشنه است؛ ولی مرد بدون هیچ توجهی به خر، فقط به فکر کار خودش است و مرتب درباره مرامنامه رسیدگی به خرها صحبت میکند. مرد پول خوبی به دست میآورد؛ اما اصلاً به فکر آب و غذای خر نیست تا اینکه... . مپندار گر سفله قارون شود، که طبع لئیمش دگرگون شود.
حاکم و دشتبان
معرفی کتاب
پادشاه با درباریان و غلامان به شکار میروند. پادشاه در میان انبوه درختان گوزنی میبیند و با سگهای شکاریاش به دنبال آن میرود؛ اما گوزن ناپدید میشود و پادشاه همراهانش را گم میکند، او بیمار است و تب دارد. در ادامه داستان، دشتبان پادشاه را پیدا کرده و اندک آب و نانی که دارد، تقدیم او میکند. با صحبتهای دشتبان، پادشاه متوجه میشود که باید بیشتر به فکر مردم سرزمینش باشد.
فناوری اطلاعات کودک آموزش رایانه برای کودکان (سطح 1)
معرفی کتاب
امروزه، رایانه و علم کارکردن با آن نوعی سواد ضروری محسوب میشود. آموزش رایانه به کودکان میتواند به شیوهای سرگرمکننده باشد. این کتاب شامل درسهایی است که کار با رایانه را از ابتدا و به زبانی بسیار ساده به مخاطب کودک میآموزند. عملکرد موشواره، استفاده از صفحه کلید، آموزش نقاشی با رایانه و اجرای ویندوز از جمله درسهایی هستند که به صورت طرح درسهای 30 تا 45 دقیقهای در کلاس درس قابل اجرا هستند.
سرزمین موجودات وحشی
معرفی کتاب
«مکس» لباس گرگیاش را میپوشد و شروع به بازی میکند... . او کلی شیطنت کرده است. به همین علت، مادر مکس را به اتاقش میفرستد. مکس در اتاق، خودش را سرگرم میکند و به سرزمین موجودات وحشی میرود و پادشاه آنها میشود و کلی خوش میگذراند؛ اما سرانجام ترجیح میدهد که به خانه بازگردد؛ چون گرسنه است. غذا هنوز گرم است و در انتظار مکس!
امانتبگیرها
معرفی کتاب
خانم «می» در لندن زندگی میکند. او پیر است و مفصلهایش درد میکند. کیت که دختری بازیگوش و شلخته و خودسر است، با خانم می زندگی میکند و از او قلاببافی یاد میگیرد. روزی قلاب کیت گم میشود و خانم می، مطمئن است که «امانتبگیرها» در خانه هستند. امانتبگیرها موجوداتی بندانگشتی هستند که به وسایل کوچک علاقهمندند و آنها را برای خود برمیدارند. «پاد» و «آرتی» و «هامیلی»، سه امانتبگیر خانه خانم می، با کیت دوست میشوند و این دوستی سرنوشت عجیبی را برای آنها رقم میزند.
افسانه کاکلزری و دندان مروارید
معرفی کتاب
سه خواهر ی که پدر و مادرشان را از دست دادهاند، به قصر پادشاه راه پیدا میکنند. خواهر اول آشپزی میداند، خواهر دوم میتواند با پنبه، تشک درست کند و خواهر سوم که «نازبانو» نام دارد، میگوید که مادرش نوید داده است که در آینده، صاحب فرزندان دوقلو میشود؛ پسری به نام «کاکلزری» و دختری به نام «دندان مروارید». پادشاه با نازبانو ازداوج میکند. با اتفاقاتی که در ادامه داستان رخ میدهد، پادشاه دو خواهر نازبانو را به مزرعه میفرستد. بعد از مدتی فرزندان دوقلوی پادشاه به دنیا میآیند. خواهران نازبانو که کینه او و پادشاه را به دل گرفتهاند، وارد عمل میشوند و دو نوزاد را با دو تولهسگ عوض میکنند؛ سپس... .
خنثیکردن اشعه دکتر مربا
معرفی کتاب
در جلد پنجم از مجموعه «اراذل و اوباش»، زامبیهای بدجنس، کل دنیا را اشغال کردهاند و به گفته «تیفانی فلافت»، خبرنگار شبکه اخبار ۶، همه این اتفاقات زیر سر دکتر «روپرت مُربای خبیث» است. این خبر به گوش گروه «اراذل و اوباش» میرسد و آنها میخواهند دنیا را نجات دهند؛ اما دکتر مربا در ماه پنهان شده است و سلاحش، «گوگولی زیلا»، را با خودش برده است. گروه اراذل و اوباش برای پیدا کردن دکتر مربا مجبورند یک موشک قرض بگیرند. آیا آنها میتوانند از این مأموریت جان سالم به در ببرند؟