خاله پیرزن
معرفی کتاب
خانه خالهپیرزن خیلیخیلی کوچک بود. یک شبِ سرد، پیرزن زود شامش را خورد و خوابید؛ اما هنوز به خواب نرفته بود که صدای در بلند شد! وقتی پیرزن در را باز کرد، گنجشککوچولو را دید که از سرما میلرزید. او از پیرزن خواست تا آن شب را در خانه او مهمان باشد. پیرزن قبول کرد و گنجشک را راه داد؛ اما چنددقیقه بعد دوباره صدای در بلند شد! و... مهمانهای ناخوانده یکی پس از دیگری از راه میرسیدند و از پیرزن میخواستند که شب را آنجا بمانند؛ اما آیا خانه به آن کوچکی برای همه آنها جا دارد؟
ننه ماهی
معرفی کتاب
در میدان شهر جشن بزرگی برپاست. همه دخترها جمع میشوند تا پسر پادشاه آنها را ببیند. «گیسگلابتون» هم دلش میخواهد به میدان شهر برود؛ اما او باید در انبار خانهشان بماند و یک کوه عدس و لوبیا و نخود و ماش را از هم جدا کند و برای شام یک ماهی بزرگ بپزد. گیسگلابتون تا آخر شب هم نمیتواند این کار را تمام کند؛ اما شاید مرغهای دریایی و ماهیها بتوانند کمکش کنند!
شیرینی مربایی
معرفی کتاب
داستان این کتاب دربارۀ خانوادهای است که سرِ ارث و میراث اختلاف دارند. در این میان دختر هشتسالهای به نام «سیما» با تمهیدات کودکانۀ خود موجب آشتی اعضای خانواده میشود. یک روز سیما تصمیم میگیرد تا به خانه مادربزرگش برود. او سوار اتوبوس آقای «بیبوق» میشود و روی صندلی اول مینشیند. درحالیکه پدر و مادرش نمیدانند که او از خانه خارج شده است و ... .
آدامس نعنایی
معرفی کتاب
این کتاب حاوی پنج داستان کوتاه برای کودکان است. داستان «آدامس نعنایی» درباره افرادی است که ناگهانی وارد زندگی ما میشوند و گاهی دردسرهایی درست میکنند. شاید دوستشان نداشته باشیم و بخواهیم زودتر از دستشان خلاص شویم؛ اما اگر یکی از این تازهواردها، خواهر یا برادر کوچولویمان باشد، آنوقت چهکار باید کرد؟
روبات خرابکار
معرفی کتاب
این کتاب داستان روبات غولپیکری به نام «اریک» است. روباتی که به گفته نویسنده نوعی آدم مکانیکی است. این ربات تخیلی نیست؛ بلکه واقعاً ساخته شده است. وقتی «آلفی» به بخش اشیا گمشده فرودگاه میرود تا دست راستش را پیدا کند، اریک را میبیند که زیر آتوآشغالها پنهان شده. او قدرت زیادی دارد؛ اما خیلی دستوپا چلفتی است. آلفی هم دست کمی از اریک ندارد؛ اما برای نجات اریک، دست به هر کاری میزند و... .
من بیچاره همسترم و هیچکاره
معرفی کتاب
پدرومادر «سوزی» برایش همستر میخرند؛ البته سوزیکوچولو دلش گربه میخواهد؛ اما چون مامان و بابا مخالف گربه هستند، برایش همستر میخرند که دردسرهای نگهداری گربه را نداشته باشد؛ اما همستر داستان، اصلاً خوشحال نیست؛ چون سوزی به کلهاش روبانی صورتی میبندد و فکر میکند او هم باید مثل گربهها برایش خُرخُر کند. به اینترتیب، همستر این قصه متوجه میشود که بیچاره است و هیچکاره!
مهمانی بالشی اوا
معرفی کتاب
«اِوا بالقلمنبه» یک جغد است، یک جغد شگفتانگیز! شنبه تولد اِواست. او برای یک مهمانی بالشی بزرگ برنامهریزی میکند. در مهمانی، تماشای فیلم، بوفه بستنی، اتاق عکاسی و خیلی چیزهای دیگر هست. اِوا نمیتواند صبر کند. دوستانش هم خیلی هیجانزده هستند، به جز «سو». او میگوید نمیتواند بیاید و اِوا نمیتواند سردربیاورد که چرا سو به مهمانی نمیآید.
ماهیها هم میخوابند؟
معرفی کتاب
موضوع این کتاب مرگ و نحوه پذیرش مرگ نزدیکان است. وقتی «امیل» از دنیا میرود، فقط ششسالش است. «یته»، خواهرِ «امیل»، سهسال از او بزرگتر است. امیل تمام عمرش مریض بود! او بیماری خونی داشت و آنقدر این بیماری گسترش پیدا کرده بود که هیچکس نتوانست کاری بکند! بعد از مرگ امیل، یته سعی میکند با این موضوع کنار بیاید و... .
بهترین خرس دنیا
معرفی کتاب
این کتاب آخرین جلد از مجموعه چهارجلدی «وینیپو» است که چهار داستان از چهار فصل سال دارد. در داستان اول، «پو» میخواهد با اژدها روبهرو شود. در داستان دوم، پنگوئن به جنگل میآید و پو... . داستان سوم، درباره الاغی است که به خاربُنهای «ایور» چشم دارد و داستان چهارم از پو میگوید که میخواهد به سرچشمه رودخانه نیل برسد!