پسر هزارساله
معرفی کتاب
پدر «اَلوا اینارسون» پنج گوی شیشهای داشت که به آنها «لیوپرلِر» میگفتند، یعنی مرواریدهای زندگی! ماما میگفت آنها باارزشترین چیزهای دنیا هستند. پدر اَلوا در راه محافظت از مرواریدها مرده بود. حالا فقط سه عدد از مرواریدها باقی مانده است! یکی برای ماما و دوتا برای زمانی که اَلوا بزرگتر شود؛ ولی اَلوا نمیتواند بیشتر از این صبر کند و وقتی ماما نیست، چاقوی پدرش را روی آتش میگیرد، سپس دوبار روی قسمت بالای بازویش میکشد. بعد مروارید زندگی را گاز میزند و مایع زردرنگ آن را به درون زخمش میمالد و... . اَلوا یازده سال دارد و نمیداند با این کار قرار است بیشتر از هزار سال، یازده ساله بماند!
من یک کارآگاه هستم
معرفی کتاب
«کورنلیا» تمام خانوادهاش را از دست داده است؛ مادرش را در اثر سیاهسرفه، برادرهایش را با مخملک و پرت شدن از پشت بام، خاله مارتا را با آب جوش، عمو سیلاس با غرق شدن در دریا و همین اواخر پدرش را با گلوله. حالا او به همراه کشیش به شهر «شیمانگ» ایالت «نیوریوک» آمده است تا شاید زنعمویش سرپرستی او را به عهده بگیرد؛ اما پدر کورنلیا، برادرش را کشته است، یعنی همسر زنعمو را. پس چطور ممکن است زنعمو او را بپذیرد؟
سرنخ فضایی
معرفی کتاب
«دشیل گیبسن» دوازده سال دارد و در کره ماه زندگی میکند، به نظر دش، زندگی در قرارگاه فضایی مثل زندگی در قوطی کنسرو غولآسایی است که پیمانکارهای دولتی درست کرده باشند. نمیشود بیرون رفت، غذا افتضاح است و... . وقتی یکی از دانشمندان برجسته پایگاه، مرده پیدا میشود، زندگی دشیل تغییر میکند. او گمان میکند پای قتل در میان است؛ ولی کسی حرف او را باور نمیکند تا اینکه... .
آنجا که هندوانهها میرویند!
معرفی کتاب
مادرِ «دِلا» اسکیزوفرنی داشت. این بیماری دقیقاً بعد از به دنیا آمدن دلا شروع شده و عضوی از خانواده شده بود. هیچکس به جز دلا و پدرش نمیدانست چطور با این بیماری کنار بیاید؛ اما دلا از دیشب نظرش تغییر کرده بود، از وقتی که مادرش را سر میز آشپزخانه دید که بشقابی پر از برشهای هندوانه جلویش بود و با چاقویی نوکتیز تخمههای سیاه را یکی یکی و با ضربهای ناگهانی به بیرون پرتاب میکرد، یکی از تخمهها بالای پیشانیاش چسبیده بود و... .
دختر انار
معرفی کتاب
«اَمَل» در روستایی در منطقه پنجاب پاکستان زندگی میکرد. او آرزو داشت معلم شود؛ برای همین از هر فرصتی برای بودن در کنار او بهره میگرفت. اما زایمان مادرش باعث شده بود، او از مدرسه غیبت کند. به دنیا آمدن بچه نزدیک بود و مادر نمیتوانست آشپزی یا از خانه مراقبت کند. او باید به خانه میرفت و دو خواهر خردسالش را تر و خشک میکرد؛ در عوض خواهر کوچکترش سیما میتوانست به درسهایش ادامه دهد. اما این مشکلات در برابر آرزوی او سد بزرگی به شمار نمیآمدند. مشکلات او از روزی شروع شد که او هنگام بازگشت از خرید، با یک خودرو تصادف کرد...
قهرمان خیالی
معرفی کتاب
راجر دوست خیالی آماندا است. هیچ کس نمی تواند راجر را ببیند تا این که آقا گنجشکهی بد ذات درِ خانه ی آماندا را می زند. آقا گنجشکه خیالی ها را شکار میکند؛ میگویند آنها را میخورد. حالا هم دنبال بوی راجر آمده است. راجر برای نجات جان خیالیاش پا به فرار میگذارد. ولی آیا پسری که وجود ندارد، میتواند بدون تصورات یک دوست زنده بماند؟
شیرینتر از عسل
معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل داستانهایی برگرفته از کتاب «مرزباننامه» است و برای نویسنده دستمایهای بوده است تا کودکان و نوجوانان را با این کتاب آشنا کند. «شغال خر سوار»، «ماهی و ماهیخوار»، «موش تخم مرغ دزد» و «راسو و زاغ» ازجمله داستانهای این کتاب است. در داستان اول، شغال هرروز به باغ انگور میرود و حسابی انگور میخورد؛ اما وقتی باغبان او را کتک مفصلی میزند، فرار میکند و به بیشهای میرود که دوست قدیمیاش، گرگ، در آنجا زندگی میکند. شغال تصمیم میگیرد خرِ آسیابانی را که در آن نزدیکی زندگی میکند، فریب دهد و نزد گرگ بیاورد تا هردو شکمی از عزا دربیاورند؛ اما... .
قصر آبی
معرفی کتاب
«ولنسی» ۲۹ ساله، تا به حال عاشق نشده است و میترسد هرگز طعم عشق را نچشد. او با مادر ازخودراضی و خاله فضولش زندگی میکند و تنها چیزی که به او آرامش میدهد، کتابهای ممنوعه «جان فاستر» و قصر آبی خیالیاش است. با نتیجه غافلگیر کننده معاینه دکتر، ولنسی وادار میشود تا همهچیز را از نو شروع کند. او برای اولینبار، به ندای قلبش اعتماد میکند. خانه را ترک میکند تا از «سیسی»، آشنای قدیمی که به سختی بیمار است، پرستاری کند و کمکم با «بارنی اسنیث»، جنایتکار بدنام آشنا میشود و... .
رقص اژدها
معرفی کتاب
«براد» و «سایمون» قهرمانان داستان پس از اینکه نیمی از دنیا را میگردند، با دیدن معبدی چینی در آمریکا کنجکاو میشوند و میخواهند از راز آن سردربیاورند. به همین دلیل، راضی میشوند تا به عنوان برده با کشتی به شرق بروند. آنها در ماجرایی عجیب و به دنبال تماس با جسمی نورانی، از زندگی قرن بیستمی به دوران روم باستان راه مییابند. پسرها در پی راهی هستند که به دنیای خود بازگردند؛ اما با گلادیاتورها، سرخپوستان، وایکینگها و... روبهرو میشوند که هر کدام از آن دو را وارد ماجراهای وحشتناکی میکند.