داستان

این داستان دربارۀ مرد فقیری است که غازی می‌خرد و در راه خانه گرفتار دزدان می‌شود. او برای نجات جان خود غاز را رها کرده و پا به فرار می‌گذارد. ولی ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. در شکم غاز جواهر گران‌قیمتی پیدا می‌شود. شرلوک هلمز به دنبال صاحب جواهر می‌گردد و به سرنخ‌های جالبی می‌رسد.

نیم تاج یاقوت در خانه رئیس بانک ( آقای هولدر ) دزدیده می‌شود. او با پسر و برادرزاده‌اش، مری زندگی می‌کند. آقای هولدر به پسرش که قمارباز است، شک می‌کند و او را تحویل پلیس می‌دهد، ولی برای پیدا کردن نیم تاج به شرلوک هلمز متوسل می‌شود. شرلوک هلمز حیاط خانه، اتاق آقای هولدر و قفسه‌ای را که نیم‌تاج در آن قرار داشته، بررسی می‌کند. همچنین با مری، برادرزاده آقای هولدر صحبت می‌کند و طی این بررسی‌ها متوجه نکته مهمی می‌شود.

شرلوک هلمز با دید تیز و شم کارآگاهی قوی خود، زودتر از دیگران به قلب معماهای جنایی می‌رسد و دکتر واتسون پزشک بازنشسته ارتش، بهترین یار و یاور او در این ماجراهاست. در این کتاب 9 داستان از این مجموعه از جمله جعبه مقوایی، صورت زرد و معاهده نظامی درج شده است.

کارآگاه هلمز مشهورترین شخصیت داستان‌های پلیسی انگلیسی است که روح ماجراجویان و کنجکاوان دنیای داستان‌خوانی را اقناع می‌کند. این کتاب جلدهای 19 تا 27 را در بر دارد و حاوی داستان‌هایی چون زن خون‌آشام، الماس سلطنتی، مرد خزنده و موکل برجسته است. کتاب با زبانی ساده و به دور از دشواری نگاشته شده است.

کارآگاه هلمز و دستیارش دکتر واتسون با حل معماهای پیچیده و مبهم جنایی و تسلیم جنایتکاران به دست عدالت ماجراهای خواندنی و سرگرم‌کننده‌ای را رقم می‌زنند. در این جلد، 18 داستان از جمله کلیسای ییلاقی، مردان چوب‌کبریتی و شش مجسمه ناپلئون انتخاب و همراه با تصویر درج شده است.

از میان مجموعه کتاب‌های ادبیات کلاسیک جهان، داستان‌های پلیسی شرلوک هلمز را می‌توان جذاب و سرگرم‌کننده و ماجراجویانه دانست. در این کتاب 9 داستان از این مجموعه از جمله اتاق دربسته، اندیشه مهندس و تاج یاقوت ترجمه و نگاشته شده است.

ضحاک که به یاری اهریمن جانشین جمشیدشاه شده بود، نمی‌توانست پادشاهی کند و هر روز در گوشه‌ای از ایران‌زمین گروهی علیه او شورش می‌کردند. این داستان به اقتباس از داستان‌های اساطیری شاهنامه فردوسی و به نثر امروز بازآفرینی شده است. پیروزی نمادین جمشیدشاه بر ضحاک و آغاز جشن‌های نوروز در فصل بهار به مناسبت پیروزی روشنی و نیکی بر اهریمن و تاریکی، خلاصه‌ای از ماجرای داستان است.

«نمکی‌ها روزگار عجیبی دارند. هیچ‌کس دوست ندارد نمکی شود. وقتی در باتلاق نمک گرفتار می‌شوی، زیر پایت خالی می‌شود و آرام‌آرام فرو می‌روی...». کتاب حاضر دربردارندۀ داستانی است که با نثری روان و ادبی نگاشته شده و زندگی مردمانی را که از راه استخراج نمک از معادن روزگار می‌گذرانند و گاهی در این مسیر در نمک‌زارها از بین می‌روند در قالب داستان به تصویر کشیده است.

شهریارنامه در اصل منظومه‌ای حماسی بوده که در قرن ششم هجری از روی داستانی منثور سروده شده است. بخش مهم و اصلی داستان رویدادهای زندگی پهلوانی دلیر و بی‌باک به نام شهریار پسر برزویه و نبیرۀ رستم را بازگو می‌کند. در این بازنویسی بر ماجراهای زندگی شهریار تاکید شده و رویدادهای حاشیه‌ای ذکر نشده‌اند.

قهرمان این داستان ستاره یکی از برنامه‌های تلوزیونی غیرواقعی است که خیال‌ دارد واقع‌نمایی برنامه‌ها را در جنگل‌های فلوریدا به حقیقت تبدیل کند. این قهرمان پوشالی با جانورانی درگیر می‌شود که گزیدن در خون آنهاست. او با تمساح‌ها، مارها و حتی خفاش‌ها درگیر می‌شود و ماجراهایی را می‌آفریند. زبان اثر طنزآمیز و قابل فهم است.