پیام‌های آسمانی

کتاب «موقعیت آخرالزمانی شیعیان و چهار خط استراتژیک» به بررسی موقعیت کنونی شیعیان در جهان و ارائه راهکارهای عملی برای مواجهه با چالش‌های آخرالزمان می‌پردازد. این کتاب با نگاهی عمیق به روایات اسلامی و شرایط فعلی جهان، چهار خط استراتژیک را برای شیعیان ترسیم می‌کند تا بتوانند در این دوران حساس، نقش خود را به درستی ایفا کنند؛ چهار خطّ استراتژیکی که امکان تعمیم در همه لایه‌های حیات مادّی و فرهنگی فردی و اجتماعی را در خود نهفته دارد. با توجه به نظر نویسنده کتاب هر شیعه‌ی معتقدی می‌تواند با تکیه بر این چهار خط، مجموعه‌ای از عملیات را برای حرکت فردی یا جمعی خود در عرصه زمین طرّاحی و آن همه را اعمال کنند و از حوادث و وقایع و تندباهای آخرالزمان مصون بمانند. زیرا که هشدار داده‌اند آمدن منجی مانند شهاب ثاقب و ناگهانی است پس باید قبل از واقعه مهیّا بود و به استقبال شتافت.

داستان‌های حماسی و دلاوری‌ها از میان همین نبردها برخاسته و بر چهره‌ی زیبای فداکاری و جان‌نثاری جامه‌ی عمل پوشانده است. اما داستانِ کربلا واقعه‌ای است فرای تاریخ و فراتر از زمین و زمان که در عین جهانی شدن مکتب و اهداف آن، ناگفته‌های بسیار دارد. عدل و ظلم، کشتن و کشته شدن، اسارت و به بردگی کشیدن و ... عضو جدانشدنی تمام جنگ‌ها و نبردها هستند. اما چیزی که حرکت امام حسین (ع) را از تمام وقایع تاریخ متمایز می‌کند، نبرد میان ظلمت محض و نور مطلق است. امام حسین (ع) آینه‌ی جمال و شکوه الهی است و جنگ با او به‌منزله‌ی دشمنی با تمام خوبی‌هاست. کتاب «قصه‌‌ی ماهتاب من»، داستانی برگرفته از کتاب «در کربلا چه گذشت؟ » می‌باشد که با هدف آشنایی مخاطب با معیارها و ارزش‌های والای حرکت حسینی می‌باشد که در قالب روایت و داستان، ناگفته‌ها و ناشناخته‌های عاشورا را بیان کرده و به ابهامات و پرسش‌های مربوط به آن پاسخ داده است تا در سایه‌ی این آشنایی و به لطف و مدد الهی، از آفتاب گرمابخش حرکت جهانی عاشورا بهره‌مند شده و برای همیشه عاشورایی بمانند.

کتاب حاضر، ارائه روایتی تاریخی و داستانی از زندگی امام حسن (ع) و تصمیمات سیاسی ایشان است. نویسنده سعی دارد واقعیت صلح ایشان، که با وجود خیانت یاران، نیرنگ دشمن و ضعف مردم کوفه، با تدبیر و حکمت صورت گرفته از جنگی خانمان‌سوز جلوگیری کرده را نشان دهد. این اثر اهمیت سیاست‌مداری امام حسن (ع) را به تصویر می‌کشد و به مخاطبان می‌گوید که صلح ایشان، نه از روی ضعف، بلکه برای حفظ مکتب و جان شیعیان بوده است.

این کتاب مجموعه‌ای از روایت‌ها و حکایت‌های کوتاه و تأثیرگذار از زندگی اهل بیت علیهم‌السلام است که با نثری روان، مخاطب را به تأمل در سیره‌ی رفتاری، اخلاقی و تربیتی آن بزرگواران دعوت می‌کند.
نویسنده با انتخاب لحظه‌هایی خاص از زندگانی امامان، تلاش کرده تا برگ‌هایی از شاخسار نورانی اهل بیت را به تصویر بکشد، برگ‌هایی که هرکدام حامل پیامی اخلاقی، تربیتی یا عرفانی‌اند. این روایت‌ها گاه کمتر شنیده شده‌اند و با زاویه‌ای تازه، مخاطب را به عمق معنویت و انسانیت آن بزرگان نزدیک می‌کنند.

کتاب داستان «یرحا»، یک دختر نوجوان یهودی را روایت می‌کند که همراه با پدر و عموهایش وارد شهر مرو می‌شود. اما این کاروان تجاری، فقط یک کاروان معمولی نیست! یرحا خیلی زود می‌فهمد نقشه‌ای خطرناک در کار است. برشی از کتاب: «همه چیز آن عمارت بوی مرگ می‌داد. از طاق فروریخته‌اش گرفته تا بوی تعفنی که در فضا پیچیده بود و آن اجسام نامعلومی که روی زمین افتاده بودند. خواست برگردد که صدایی ناله‌کنان در فضا پیچید. صدا نامفهوم بود. نمی‌دانست این صدا، صدای زوزه‌ی بادی است که در میان سرسرا می‌پیچد یا صدای انسان یا حیوانی است...»

کتاب حاضر با قلمی روان و نگاهی گذرا، بخشی از حوادث مهم زندگی حضرت علی (ع) را به صورت جذاب برای نوجوانان در قالب رمان پرداخته است و اتفاقاتی از تولد تا جوانی ایشان را به صورت داستانی بیان کرده است. ماجرای ولادت علی علیه‌السلام در کعبه، دلیل ورود آن حضرت به خانه‌ی‌ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، تقدم در تشرف به اسلام و تلاش‌های ایشان در دفاع از پیغمبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از جمله مواردی است که مورد توجه نویسنده قرار گرفته است.

شبث یک جنگجوی نامتعادل بود. یک بار مسلمان می‌شد یک بار مرتد. یک بار همراه امام علی(ع) و یک بار همراه دشمنانش بود. یک بار در صف یزید قرار می‌گرفت و یک بار در صف مقابل یزید. او برای امام حسین(ع) نامه نوشت که به کوفه بیاید تا همراهی‌اش کند؛ اما خودش از جمله آدم‌های کوفی بود که به جنگ امام در کربلا رفت. شبث هیچگاه به راه درست نرفت و حرف درست نزد. او نشانی راه خدا را بلد نبود. اگر هم در میان مسلمانان حضور می‌یافت از سر حقه و نیرنگ یا به دنبال اسم، پول و شهرت بود. هیچ‌کس نمی‌دانست شبث چه جور آدمی است و دنبال چه چیزی است؟ ! او برای خودش مسجد ساخته بود. مسجدی که به جای تکرار اسم خدا، دنبال نام شیطان بود. رمان «مردی که سگ شد»، داستان زندگی پرفراز و نشیب و تاریک و روشن شبث بن ربعی است. داستانی که اتفاقات زیادی را با خود به همراه دارد.

آنچه در این کتاب می‌خوانید نه شعر است و نه داستان؛ نوشته‌هایی است که در پی نگاهی تازه به دیدنی‌ها و نادیدنی‌های دنیایمان بر روی کاغذ آمده، با این هدف که بر دل نوجوانان امروز بنشیند و شوق نگاهی تازه را در او دامن بزند؛ نگاهی که او را به شناختی دیگر برساند؛ شناختی که به معرفت راه بنماید؛ معرفتی که طعم ذره‌ای عرفان را بچشاند، این کتاب تلاش در ایجاد نگاهی جستجوگرانه در مخاطب برای کشف نشانه‌های خداوند است.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «معلم گفت: «یکی از نشانه‌های خدا را نام ببرید»، بادی وزید و پنجره‌ی کلاس را باز کرد. نور خورشید، توی کلاس ریخت. پرنده‌ای لب پنجره‌ی کلاس نشست و آواز خواند. بچه‌ها به پرنده و خورشید نگاه کردند و توی دفتر چیزی نوشتند. معلم خندید. این قشنگ‌ترین تقلبی بود که خدا به بچه‌ها رسانده بود.»

آنچه در این کتاب می‌خوانید نه شعر است و نه داستان؛ نوشته‌هایی است که در پی نگاهی تازه به دیدنی‌ها و نادیدنی‌های دنیای‌مان بر روی کاغذ آمده، با این هدف که بر دل نوجوانان امروز بنشیند و شوق نگاهی تازه را در او دامن بزند؛ نگاهی که او را به شناختی دیگر برساند؛ شناختی که به معرفت راه بنماید؛ معرفتی که طعم ذره‌ای عرفان را بچشاند، این کتاب تلاش در ایجاد نگاهی جستجوگرانه در مخاطب برای کشف نشانه‌های خداوند است.

رمان «آتش بر دامن ماه» یک مستند تاریخی با روایاتی خواندنی و مرثیه‌گونه درباره شهادت حضرت زهرا (س) است. کتاب، با تک‌روایت‌هایی از افراد مختلف و در سی فصل مخاطب نوجوان خود را با مسائلی همچون ماجرای وفات حضرت رسول اکرم (ص)، ماجرای بیعت با امیرالمؤمنین (ع)، سقیفه و شهادت حضرت زهرا (س) آشنا می‌کند. فضل‌بن‌عباس، برید بن اسلم، عمروعاص، ام ایمن، مغیره بن شعبه و ام سلمه از جمله کسانی هستند که به زبان آن‌ها روایت‌هایی در کتاب آورده شده است.