Skip to main content

آقا‌مصطفی

معرفی کتاب
این کتاب حاوی قصه‌های کوتاهی در مورد شهیدمصطفی صدرزاده است که مقام معظم رهبری ایشان را الگوی نسل جوان دانستند. مصطفی جوان دهه شصتی بود که فعالیت در خط انقلاب و رهبری، اولویت اول زندگی‌اش بود. او در قالب بسیج و مسجد تلاش داشت تا نوجوانان شهرش را از آسیب‌های اجتماعی و اخلاقی حفظ کند و با اجرای فعالیت‌های مختلف روح و جسم آن‌ها را پرورش دهد. شوق جهاد و مبارزه در راه حق باعث گشت تا به هر طریق که شده خود را به معرکه سوریه برساند و در آن‌جا به یکی از فرماندهان قابلِ لشکر فاطمیون تبدیل شود. او سرانجام در همین راه جانش را فدای حضرت زینب و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) نمود. در این کتاب به همراه تصویرگری‌های زیبا، کودکان را با رفتار و اخلاق این شهید والامقام آشنا می‌گرداند.

آقای خوش‌تیپ

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی داستان زندگی یکی از شهدای مدافع‌حرم است، بابک نوری هریس جوان تحصیل کرده و ورزشکاری از شهر رشت بود. هرکس ظاهر بابک را می‌دید خیال نمی‌کرد که او یک بسیجی فعال و خاکی باشد. او در جوانی دامنش را از گناه پاک نگه داشت و تلاش کرد با تمام انرژی و توانش خادم کشور و دینش باشد. در زمانه جنگ با داعش تمام تلاشش را کرد تا فرماندهان را راضی کند و بتواند در این جهاد با دشمن اسلام حضور پیدا کند و سرانجام موفق شد. در این کتاب کودکان با اخلاق و رفتار این جوان نخبه و باصفا آشنا می‌شوند.

خلبان اف14

معرفی کتاب
کتاب حاضر روایتی از قصه یکی دیگر از قهرمان‌های بزرگ این سرزمین است که با وجود داشتن بهترین موقعیت‌ها همواره مراعات تقوا و مردم را می‌کرد. شهید عباس بابایی از جمله فرماندهان نیروی هوایی ایران بود که در جریان دفاع‌مقدس به مقام شهادت نائل آمد. او از دوران کودکی حامی مستضعفین و جریان حق بود و با اینکه توانست به واسطه هوش سرشارش به آمریکا برود و آموزش خلبانی ببیند اما هیچ‌گاه از باورها و ارزش‌هایش کوتاه نیامد و همچون خادمی متواضع و مردمی به کشور و دینش خدمت نمود. فعالیت‌های شایسته‌اش سبب شد تا در زمان جنگ به عنوان معاون عملیات نیروی‌هوایی ارتش منصوب شود و سرانجام مزد یک عمر مجاهدت خود را در روز عیدقربان گرفت.

حاج فلسطین: مرور خاطره‌محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهیدحاج‌عماد مغنیه از کودکی تا شهادت

معرفی کتاب
این کتاب شامل مرور خاطره‌محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه از کودکی تا شهادت است. در بخشی از این کتاب نوشته است: «اسم من بی‌شک فلسطین است». فلسطین را خوب می‌شناخت و تا نفس آخر از فکر مبارزه با اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی بیرون نیامد. حالا انگار روزی آمده که دنیا بداند او برای فلسطین چه‌کار کرده است. زمزمه سرود عاشقانه‌اش امروز از عمق قلب مجاهدان راه خدا شنیده می‌شود: «أنا إسمی فلسطین ٌ بلا قیدٍ وإسمی فی سجلِّ القید مُغنیّة…

درس‌های مجید: روایت زندگی منصوره بهمنی، مادر شهید مجید سیفی

معرفی کتاب
خانواده سیفی، خانواده‌ای است که در عین معمولی بودن، به خاطر معنویت و نگاهشان به زندگی، خاص هستند. ماجراهایی که در این کتاب برای این خانواده در روستا اتفاق می‌افتد، جذاب و پر از هیجان و تعلیق است. مجید در خانواده‌ای رشد می‌کند که بیش از هر چیزی، مسئولیت‌پذیری و محبت است که سکان زندگی را حرکت می‌دهد. مسئولیت‌پذیری و محبت به اعضای خانواده و فرزندان، مسئولیت‌پذیری فامیل، مسئولیت‌پذیری و محبت نسبت به روستا و همینطور به کشور و دین و اسلام. این خانواده برای ما انقلاب‌اسلامی را رمزگشایی می‌کنند و پیروزی در مقابل استکبار را به نمایش می‌گذارند.

من مرد این خانه‌ام: خاطرات زهرا قیداری

معرفی کتاب
کتاب، به قلمی داستانی مجموعه فعالیت‌های اجتماعی‌وفرهنگی زهرا قیداری را در بحبوحه‌ی سال 57 و جنگ تحمیلی و روزگار پسا جنگ به تصویر می‌کشد. زهرا در مسیر زندگی، همسر و برادرش را در دفاع مقدس از دست می‌دهد. او همچنین در این کتاب زندگی مشترک و چالش‌هایش را روایت می‌کند. دیده‌ها و شنیدهایش از جنگ و روزگاری که بر مردم منطقه گذشته است. او تا آخرین روزهای عمرش که در دوران کرونا به پایان رسید همچنان یک فعال اجتماعی پرتلاش بود و به‌صورت خودجوش در راه ارتقای فرهنگی زنان کوشا بود.

من مادرم، فرید!: زندگی شهید سیدفریدالدین معصومی به روایت فاطمه صابری، مادرشهید

معرفی کتاب
«من مادرم، فرید» روایت زندگی نخبه‌ای گمنام است که در اوج سال‌های جوانی برای تحصیل به کشوری غیر همسو با دین و مذهب خود می‌رود، اما لحظه‌ای از یاد خدا غافل نمی‌شود؛ دانشمند جوانی که فقط و فقط به عشق وطن و آرمان‌هایش به تمام پیشنهادهای مادی و رفاهی کشورهای خارجی پشت پا می‌زند، تا در ایران سرافراز افتخار بیافریند. این کتاب عاشقانه‌ای مادرانه است که زندگی «سید فریدالدین معصومی» را از تولد تا شهادت در حرم شاهچراغ (ع)، پیشِ روی نگاه خواننده می‌گذارد. برشی از کتاب: مگر تو خبر داشتی فرید؟ ! مگر تو می‌دانستی قرار است چه اتفاقی برایت بیفتد؟ ! آن هم این‌قدر دقیق! تو می‌دانستی فرید، می‌دانستی خوب زندگی کردن و خوب بندگی کردن تو را به آرزویت می‌رساند. این را دوستانت هم فهمیده بودند. فهمیده بودند که وقتی تقید به نماز اول وقتت را دیده بودند، گفته بودند: «همین نماز اول وقت، آخرش تو را شهید می‌کنه.» نماز اول وقتی که حتی در نیوزلند هم ترک نشد.

نذر آب: شهید مدافع حرم عباس آبیاری

معرفی کتاب
برای هر ملتی که رؤیای پیشرفت دارد، آگاهی از مسیر طی‌شده و داشته‌هایی که موجب شده تا او بایستد و با افتخار به آنها، مسیر پیش‌رو را طراحی و طی کند، ضروری است. یکی از این گنجینه‌ها، انسان‌هایی هستند که با زمان‌شناسی دقیق، در راه حفظ و دفاع از خاک میهن، جان خود را فدا کرده‌اند. یکی از راه‌های کسب این آگاهی، مطالعه زندگی‌نامه شهدا و ایثارگران در قالب تاریخ شفاهی و تاریخ‌نگاری است. کتاب «نذر آب» نمایی از متفاوت و روایت هیجان‌انگیز از زندگی یکی از شهدای مدافعان حرم به نام عباس آبیاری است که متولد دهه هفتاد است و در پی اشغال سوریه توسط نیروهای داعش، تحولی در زندگی‌اش رقم می‌خورد و با داشتن آرمانی بزرگ، برای دفاع از مظلوم قیام کرده و از جان خود می‌گذرد.

عروس حاج‌غلام‌حسین: روایت زندگی حاجیه خانم راضیه صادقی، مادر شهیدان اسحاق و مجید اسحاقی

معرفی کتاب
کتاب حاضر روایت زندگی راضیه صادقی مادر شهیدان اسحاق و مجید اسحاقی است. زنی که با وجود رنج زندگی در گذشته، جز زیبایی نمی‌بیند. خانم‌صادقی در این کتاب زندگی یازده شهید از نسل حاج‌غلام‌حسین اسحاقی را نیز روایت می‌کند. بی‌شک برگ برگ کتاب را با شوق خواهید خواند و خواهید دانست آسمانی شدن، نه بال می‌خواهد و نه پَر. بلکه دلی می‌خواهد بزرگ که خود را شبیه خوبان کنی. در این کتاب می‌خوانیم: «نُه سالِ تمام بود که مجیدم را از دست داده بودم و حتی یک تکه از وجودش را هم نداشتم. این سال‌ها بارها خواب شهیدانم را می‌دیدم و دلم خوش بود به حضورشان؛ تا اینکه یک شب اسحاق به خوابم آمد و گفت: «مادر! شیخون زیاد اومدی و رفتی، از این به بعد گلزار شهدا برو و مجید رو تنها نذار.» بیدار که شدم، مطمئن بودم همین روزها مجیدم برمی‌گردد. پاییز سال 74 بود که از بنیاد شهید تماس گرفتند و خبر دادند پیکر شهیدتان پیدا شده. سراز پا نمی‌شناختم؛ قرار بود به دیدار عزیزم بروم. هم شاد بودم و هم سرگردان. چه دیداری بود دیدار مادر و فرزند بعد از سال‌ها انتظار!

خانواده ابدی‌: روایت زندگی شهید عشرت اسکندری

معرفی کتاب
کتاب «خانواده ابدی» روایت یکی از هزاران ترور مردم بی‌گناه توسط منافقین در دهه‌شصت است. منافقین با تهاجم به خانه محسن اسکندری، مادر خانواده را در مقابل چشمِ چهار فرزندش به شهادت رساندند. بعد از این حادثه تلخ، پدر خانواده با صبر وبردباری به فرزندانش کمک می‌کند تا شوک ناشی از روز حادثه و شهادت مادر را پشت‌سر بگذارند. بانویی مؤمن، مسئولیت فرزندان شهید را برعهده می‌گیرد و با پر کردن جای خالی مادر، زندگی دوباره‌ای به آن‌ها می‌بخشد. کتاب «خانواده ابدی» سرشار است از آموزه‌های دینی، انسانی و تاریخی. به‌ویژه تحولاتی که پس از شهادت عشرت و ورود بانوی ایثارگر دیگری در زندگی خانواده این بانوی شهیده پیش آمد.