Skip to main content

مادر‌جان، مرا دوست داری؟

معرفی کتاب
کتاب حاضر مصور است و تصویرهایی بزرگ و رنگی دارد، طوری که مخاطب بیشتر متوجه آن‌ها می‌شود. از ویژگی‌های این کتاب آموزش غیرمستقیم درس مطالعات اجتماعی و مهارت‌های زندگی است. نویسنده می‌کوشد به کودک بیاموزد، اگر کاری انجام دهد که باعث نگرانی یا عصبانی‌شدن مادرش شود، مادرش باز هم او را دوست دارد.

ورود سیاهان ممنوع

معرفی کتاب
فان نوجوان سیاه پوستی است که با پدرش در جنگل کار می کند، وقتی برای فروش چوب، به شهر می رود؛ از ورود سیاهان جلوگیری می کنند ولی از ورود خر سفیدی که با آن بار را آورده اند ممانعت نمی کنند. نویسنده در این کتاب اوج تبعیض نژادی و تحقیر را به شیوه ای طنزآمیز به نمایش می گذارد.

کتاب کارزار کره و یک قصه دیگر

معرفی کتاب
در داستان اول این کتاب، در آخرین روز تابستان، پدربزرگ دست نوه‌اش را گرفت و کنار دیواری برد که دو ملت «یوک» و «زوک» را از هم جدا کرده بود و داستان اختلاف قدیمی را برای او تعریف کرد. اختلاف آن‌ها بر سر این است که زوک‌ها کره را زیر نان و یوک‌ها کره را روی نان می‌مالند و آنان سال‌هاست که با هم بر سر این موضوع اختلاف دارند! روزی یکی از زوک‌ها سیخ‌منگولی پدربزرگ را با تیرکمانش پرت می‌کند و همین کار، جنگ را شروع می‌کند. داستان دوم درباره خرگوش و خرسی است که هر‌کدام خودش را بهتر از بقیه می‌داند تا اینکه... .

خرسی که چپق می‌کشید

معرفی کتاب
راوی داستان پسربچه‌ای است که پدرش بیکار و در خانه است و مادرش هر روز به کوه و دشت می‌رود و گیاهی دارویی جمع می‌کند و می‌فروشد. آن‌ها با این پول فقط می‌توانند شلغم بخورند. روزی سه بار شلغم! تا اینکه روزی مادر با عصبانیت پدر را دنبال کار می‌فرستد. پسر فکر می‌کند، پدر مثل هربار خیلی زود برمی‌گردد و بهانه‌ای می‌آورد؛ اما این‌بار خبری از پدر نیست. موضوع دیگری هم هست؛ داستان دختر دوازده‌ساله‌ای که سال‌ها پیش، خرس او را می‌برد. پسرک فکر می‌کند نکند پدرش را هم خرس برده است... .

نقش بازی در رشد کودک: یادگیری از طریق تجربه اتفاقات طبیعی

معرفی کتاب
این کتاب بر مبنای نظریه عقل / انگیزه محور درباره بازی و رشد است. فرض نویسنده بر این است که کودک از بازی برای تقویت رشد ذهنی اجتماعی و احساسی خود استفاده می‌کند. حذف بازی از زندگی کودک به اندازه هل دادن زود و سریع آن‌ها به سوی بزرگ سالی مضر است، البته اگر زیان بارتر نباشد. فصل اول این کتاب، شرح این نظریه است و بعد بر پیشرفت‌های اجتماعی که منجر به عدم مشارکت بچه‌ها در بازی‌های سالم شده‌اند تاکید می‌کند. سپس برای والدین، مربیان و قانون گذاران، نقش اساسی بازی در رشد سالم ذهنی، اجتماعی و احساسی کودکان را توضیح می‌دهد و در نهایت برای بازگرداندن بازی‌های خودجوش و انگیزشی به زندگی بچه‌ها، توصیه‌هایی برای والدین و مربیان ارائه می‌دهد و...

شاهکار املا اول

معرفی کتاب
این کتاب با هدف آموزش و یادگیری مفاهیم درسی و آماده‌سازی دانش‌آموزان برای شرکت در امتحانات کلاسی تألیف شده است. این سری از کتاب‌های کار، مطابق با مباحث کتاب درسی فصل‌بندی شده و هر فصل از کتاب شامل طرح سؤال‌ها و تمرین‌های مختلف از قبیل کلمه‌سازی، جمله‌سازی، متن‌خوانی، وصل‌کردنی، لوحه‌نویسی، پُرکردن جای خالی، و... است که برای یادگیری بهتر دانش‌آموز از ساده به دشوار، چیدمان شده است. انجام این تمرین‌ها، بالا بردن دقت، تمرکز و حافظه دانش‌آموز؛ هماهنگی بیشتر چشم و دست؛ آموزش حروف، اصوات، و صداها؛ و... را به‌دنبال دارد.

جدا جدا بازیافت کنیم!

معرفی کتاب
«هانا»، دختر کوچک و مهربانی است که یک شب وقتی به همراه مادرش به مسجد می‌رفت، سرنشینان ماشینی را می‌بیند که کیسه زباله‌شان را از داخل ماشین به‌سمت سطل زباله پرتاب می‌کنند و در این اتفاق گربه‌ای زخمی می‌شود و فرار می‌کند. هانا خیلی ناراحت می‌شود. فردای آن روز در مدرسه معلم هانا می‌گوید که قرار است از طرف شهرداری درباره تفکیک زباله‌ها به آن‌ها آموزش‌هایی بدهند و... .

لاکی حواستو جمع کن!

معرفی کتاب
در این داستان با موضوع مراقبت از سلامت شخصی، «لاکی» به‌سمت خانه پسرعمویش حرکت می‌کند، هوا گرم است و لاکی مجبور است هرازگاهی سرش را در آب فرو کند تا خنک شود. مدتی می‌گذرد و لاکی سایه‌ای را روی سرش احساس می‌کند، او عقابی را می‌بیند که درحال پرواز است. لاکی ترسیده است و... . شایان ذکر است کتاب با تصاویر نقاشی‌شده برای رنگ‌آمیزی کودکان همراه است.

هلا‌هلا

معرفی کتاب
«هدا» همه ‌کارها را به راحتی انجام می‌داد؛ چون بلد بود بگوید: «هَلا‌هَلا». شب‌ها که خوابش می‌آمد و حال مسواک زدن نداشت، فوری می‌گفت: «هَلا‌هَلا» و می‌توانست مسواک بزند و اگر چیزی را دوست نداشت بخورد... . روزی در اتاق نشیمن نشسته بود که ناگهان یک طوطی، بال‌زنان وارد شد و وقتی دوروبرش را نگاه کرد، تازه متوجه شد که اشتباه آمده است. طوطی می‌خواست بیرون برود؛ اما مرتب به درودیوار می‌خورد. هدا سعی کرد کمکش کند؛ اما طوطی می‌پرید. سرانجام... .

این خیلی ریزه

معرفی کتاب
خانم مورچه یک سوزن شکسته روی فرش پیدا کرد. او سوزن را برداشت که مبادا برود تو پای بچه. حالا خانم مورچه مانده بود که با این سوزن شکسته چه کند. یک‌دفعه صدای مردی را شنید که وسایل کهنه می‌خرید. خانم مورچه سعی کرد مرد را صدا کند؛ اما صدای مورچه به گوش او نمی‌رسید. مورچه رفت روی سقف وانت و توی بلندگو فریاد کشید. مرد که ترسیده بود، به طرف صدا برگشت و... .