کودکان و رنج از دست دادن
معرفی کتاب
کتاب حاضر اطلاعات مفیدی دربارۀ روشهای پذیرش سوگ به مخاطب میدهد. ابتدا به مشکل اشاره میکند و راهکار ارائه میدهد. سپس با تمرینهایی کوتاه، به خواننده کمک میکند سؤالات را پاسخ دهد و آنها را با پاسخهای اعضای خانواده مقایسه کند تا به راه حل عملی دست یابد. متن و محتوای کتاب به شیوهای ارائه و تنظیم شدهاست که مخاطب را از خواندن متنی یکپارچه خسته نکند.
کودکان و رویارویی با فاجعه
معرفی کتاب
کتاب حاضر اطلاعات مفیدی دربارۀ روشهای«رویارویی کودکان با فجایع و اتفاقات بد» به مخاطب میدهد. ابتدا به مشکل اشاره میکند و راهکار ارائه میدهد. سپس با تمرینهایی کوتاه، به خواننده کمک میکند سؤالات را پاسخ دهد و آنها را با پاسخهای اعضای خانواده مقایسه کند تا به راه حل عملی دست یابد. متن و محتوای کتاب به شیوهای ارائه و تنظیم شدهاست که مخاطب را از خواندن متنی یکپارچه خسته نکند.
تو ماهی و من آدم
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از دوازده شعر کودکانه با موضوعهای مختلف است. در یکی از شعرها، کودک از پدرش میگوید که آتشنشان است و مادرش که همیشه نگران بازگشت اوست. در شعر دیگری کودک تعجب میکند که چرا پدرش هرشب اخبار را میبیند، با اینکه پُر از خبرهای بد است! در اولین شعرِ کتاب، کودک فکر میکند که ماه، در آسمان از اینکه دوستی ندارد، تا صبح بیدار میماند و حاضر است که دوست او باشد.
فرانکلین و محله دوستداشتنیاش
معرفی کتاب
«فرانکلین» لاکپشت باهوشی است و نقاشی کشیدن را دوست دارد، به همین دلیل وقتی آقای جغد از بچهها میخواهد تا چیزی را که در محلهشان از همه بیشتر دوست دارند، بکشند، فرانکلین آماده است؛ اما فرانکلین نمیتواند تصمیم بگیرد چه چیزی را نقاشی کند؛ چون او خیلی چیزها را در محلهشان دوست دارد. هر گوشهای از محله، خاطرهای را به یادش میآورد. بالاخره فکری به ذهنش میرسد و... .
فرانکلین رئیسبازی درمیآورد
معرفی کتاب
«فرانکلین» کارهای زیادی میتواند انجام دهد و دوستان زیادی دارد و بهترین دوستش خرس است؛ اما روزی آنها با هم دعوا میکنند! چون موقع بازی، فرانکلین مثل رئیسها رفتار میکند و مرتب به بقیه دستور میدهد. خرس با او قهر کرده است و بقیه دوستانش هم تصمیم میگیرند دیگر با او بازی نکنند. فرانکلین سعی میکند خودش به تنهایی بازی کند؛ اما حوصلهاش سَر میرود. حالا او باید چه کار کند؟
فرانکلین دروغ میگوید
معرفی کتاب
دوستان «فرانکلین»، کارهای زیادی میتوانند بکنند؛ خرس از بلندترین درخت بالا میرود، شاهین بدون بال زدن، از بالای باغ تمشک پرواز میکند و سگ آبی با دندانش درختی را قطع میکند؛ اما فرانکلین نمیتواند هیچکدام از این کارها را انجام دهد. بنابراین، به دروغ میگوید که میتواند هفتادوشش مگس را در چشم برهمزدنی قورت بدهد! دوستانش میخواهند ببینند او چطور این کار را انجام میدهد. حالا چه اتفاقی میافتد؟
شوق خواندن
معرفی کتاب
این کتاب، جلد چهارم از مجموعه مهارتمحور «مشق شب» است که 6 داستان دارد و در پایان هر داستان پرسش و پاسخ گنجانده شده است. مطالعه متن و پاسخگویی به سؤالها باید پشتِ سر هم و بدون فاصله باشد. هدف از ارائه این کتاب ضمن تقویت مهارت درکِ متن، تقویت صامتخوانی (خواندن با حرکت چشم) دانشآموزان، تقویت تمرکز و دقت خواندن، افزایش دانش واژگانی، و ایجاد عادت مطالعه است.
شوق خواندن
معرفی کتاب
این کتاب، جلد سوم از مجموعه مهارتمحور «مشق شب» است. نحوه کار با این کتاب به این صورت است که ابتدا دانشآمور متن داستان را صامتخوانی (خواندن با حرکت چشم) کند، سپس به سؤالهای آن پاسخ دهد. مطالعه متن و پاسخگویی به سؤالها باید پشتِ سر هم و بدون فاصله در مکانی ساکت انجام شود. هنگام مطالعه و پاسخ دادن، دانشآموز به تنهایی میخواند و پاسخها را مینویسد اما بعد از تمام شدن کار او، بهتر است والدین از فرزندشان بخواهند که داستان را برای آنها بازگویی کند، پاسخهای او را ببینند و به او بازخورد بدهند. این مجلد، شش داستان دارد و برای یکماه و نیم طراحی شده است.
شوق خواندن
معرفی کتاب
این کتاب، جلد دوم از مجموعه مهارتمحور «مشق شب» است که با هدف تقویت مهارت درکِ متن، طراحی شده است. این کتاب دارای تکلیف منزل برای دانشآموزان است که علاوه بر معلمان، والدین هم میتوانند از آن استفاده کنند. این کتاب، 6 داستان دارد، در پایان هر داستان پرسش و پاسخ گنجانده شده است. ابتدا دانشآموز متن داستان را صامتخوانی (خواندن با حرکت چشم) میکند، سپس به سؤالهای آن پاسخ میدهد. مطالعه متن و پاسخگویی به سؤالها باید پشتِ سر هم و بدون فاصله باشد.
کلاغک و کودکستان
معرفی کتاب
پدرومادر کلاغک مجبور بودند کار کنند و کلاغک مدت زیادی را در لانه تنها بود. لانه آنها روی شاخه درختی در حیاط مهد کودک بود. کلاغک خیلی حوصلهاش سر میرفت. او از توی لانه بچهها را میدید که بازی میکردند و خوشحال بودند. وقتی آقا و خانم کلاغ به خانه آمدند، کلاغک همهچیز را برایشان تعریف کرد و از آنها خواست تا او را در مهد کودک ثبت نام کنند! ولی مگر ممکن است یک بچهکلاغ به مهدکودک آدمها برود؟