125 یادت نره!
معرفی کتاب
بعضیها گمان میکنند کار سازمان آتشنشانی فقط خاموشکردن آتش است، در حالی که امدادگران این سازمان بسیاری از مشکلات را حل میکنند. این کتاب برای آشنایی مخاطب کودک با انواع کارها و خدمات سازمان آتشنشانی تهیه شده و به زبان شعر کودکانه و بسیار ساده، راه مواجهه با بعضی از مشکلاتی را میگوید که در آنها میتوان از سازمان آتشنشانی کمک گرفت. گیرکردن در آسانسور و افتادن در کانال آب از جملۀ این مشکلات هستند.
چشم لطفاممنون: آموزش کلمات و جملات مؤدبانه به کودکان
معرفی کتاب
ارتباط کلامی درست با دیگران، مهمترین مهارت در روابط اجتماعی است. انتخاب واژهها و جملههای مؤدبانه هنگام گفتوگو، کلیدیترین ابزار تعامل سازنده در اجتماع است. این کتاب فرصتی فراهم میکند تا گوش و چشم و زبان کودکان با عبارات و کلمات مؤدبانه خو بگیرند و این واژهها و جملهها به راحتی در گفتوگوهای روزمره آنها وارد شود. پدر و مادر باید متنهای کتاب را برای کودکان بخوانند و کشف نقاط خالی را به فرزند خود بسپارند. تشکر، عذرخواهی، خوش آمدگویی، احوالپرسی و تحسین و تشویق ازجمله موقعیتهایی هستند که در این کتاب به آنها توجه شده است.
حدیث زندگی
معرفی کتاب
حدیث حوزههای گوناگون و متنوعی را دربرمیگیرد و درباره مسائل مختلفی با ما سخن میگوید. یکی از مهمترین این موضوعات، سبک زندگی و رفتارهای درست در صحنههای گوناگون زندگی است. حدیث در این زمینه نکات بسیاری را به ما میآموزد. کتاب حاضر شیوه نویی را در عرضه احادیث به کار گرفته و مصادیق عینی احادیث را توضیح داده است. این کتاب حاوی دویست حدیث است. در هر صفحه، داستان کوتاهی برای هر حدیث آورده شده است. «باتقواترین مردم کسی است که حق را بگوید، چه به سودش باشد، چه به زیانش»، «به صورت حیوانات نزنید؛ زیرا آنها حمد و تسبیح خدا را میگویند» و «خوشرویی کینه را میبرد»، ازجمله این احادیث است.
زنگ بهداشت: 14 حدیث در باره بهداشت و سلامتی برای بچهها
معرفی کتاب
در دین اسلام به بهداشت و پاکیزگی توجه زیادی شده است. صدها حدیث زیبا و گرانبها درباره بهداشت و نظافت وجود دارد. در این کتاب، چهارده حدیث ساده و کوتاه ارائه شده است. در چند صفحه اول کتاب مطالبی درباره عبادت، ورزش، محیط زیست، تغذیه آورده شده و سپس توضیحاتی درباره رابطه هرکدام از این موارد با سلامتی ارائه میشود. در هر صفحه، زیر هر حدیث، دوبیت شعر آمده است. ژولیدگی، حمام رفتن، گرفتن ناخن و مسواک زدن ازجمله موضوعهایی است که درباره آنها حدیث آمده است.
باغ گل امامعلیعلیهالسلام
معرفی کتاب
با توجه به اینکه پیامبر خدا درباره حفظ چهل حدیث سفارش فرمودهاند، ما نیز از میان هزاران حدیثی که ایشان فرمودهاند، چهل حدیث ساده و کوتاه را انتخاب کردهایم تا با خواندن و حفظ این مجموعه، به سنت پسندیده حفظ چهل حدیث عمل شود. حدیثهای انتخاب شده درباره موضوعات گوناگونی است. هر حدیث با دو بیت شعر کوتاه و یک تصویر همراه است. «به یاد خدا باش»، «دعا کلید رحمت خداست»، «خوشاخلاق باش»، «از مهمان پذیرایی کنید» و «همنشین خوب، نعمت است»، از جمله این حدیثهاست.
باغ گل اهلبیتعلیهمالسلام
معرفی کتاب
اهل بیت (ع)، یعنی حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع) و امامان که فرزندان ایشانند. اهل بیت پیامبر (ص) مانند خود ایشان، معصوم هستند و از سوی خداوند برای راهنمایی انسانها انتخاب شدهاند. سخنان اهل بیت (ع)، گلهای گرانبهایی هستند که در سراسر دنیا مثل و مانندی ندارد. از میان این سخنان، چهل حدیث را انتخاب کردهایم که با شعری کوتاه و تصویری زینت داده شده است. شایان ذکر است که کنار هر حدیث توضیحاتی ارائه شده است. « نماز ستون دین است»، «دعا بلا را از ما دور میکند» و «سلام پیش از سخن گفتن است»، ازجمله این احادیث است.
باغ گل محمدی صلیاللهعلیهوآلهوسلم
معرفی کتاب
در مجموعه «باغ گل محمدی»، چهل حدیث از پیامبر اکرم (ص) ارائه شده است که درباره پنج موضوع مختلف است. خدادوستی، مهربانی، پدر و مادر، دانش و بهداشت. برای هر موضوع نیز هشت حدیث آورده شده و هر حدیث همراه شعری و تصویری رنگین است. «ستون دین نماز است»، «رمضان ماه خداست»، «به یکدیگر هدیه دهید تا دوستدار هم شوید»، «بهشت زیر پای مادران است» و «ناخنهای خود را کوتاه کنید»، ازجمله این احادیث است.
گوگوی بزرگ
معرفی کتاب
«گوگو» یک گوریل خیلی بزرگ بود و همه از او میترسیدند. وقتی «گوگو» به استخر میرفت، هرکس به طرفی فرار میکرد و وقتی سوار اتوبوس میشد، بقیه مسافران پیاده میشدند! و...؛ چون آنها گوگو را درست نمیشناختند. روزی گوگو پیانویی را داخل فروشگاه دید که تنها بود، درست مثل خودش! گوگو پیانو را خرید و به خانه برد و شروع کرد به پیانو زدن. اهالی شهر هرشب برای شنیدن صدای پیانو دور هم جمع میشدند و از آن لذت میبردند؛ اما هیچکس نمیدانست چه کسی پیانو میزند تا اینکه... .
یک درخت، یک گنجشک
معرفی کتاب
رودخانه و درخت و گنجشک سالها بود که با هم دوست بودند. از همان وقتی که گنجشک تازه سر از تخم درآورده بود، درخت جوانه کوچکی بود و رودخانه فقط یک جوی باریک بود. آن روزها هرروز کنار هم مینشستند و از هرچه دیده بودند، تعریف میکردند تا اینکه روزی رودخانه تصمیم گرفت همانجا بماند و جایی نرود. گنجشک و درخت سعی کردند او را از این کار منصرف کنند و برایش توضیح دادند که رودخانهای که جاری نباشد، دیگر رودخانه نیست؛ اما رودخانه مصمم بود. او همانجا ماند و دیگر تکان نخورد و... .